جواني مرحله پايه گذاري آينده است كه منتهي و محدود به مرگ مي شود و در مرحله جواني انسان مي تواند سالهاي واپسين را ترتيب دهد و اينكه  چگونه آينده را در اين دوره ترتيب بدهيم بدون شك و بي ترديد كه بسته گي مستقيم به اهداف و آروزها و ايده هاي فرد دارد كه او در اين مرحله چه مي خواهد و چه كند.

آن زمانيكه اهداف تعين شد و حركت در آن مسيرلازم گرديد، قضيه اعتماد به نفس مطرح مي شود و ديگر هر آنچه كه بدست آوردنش لازمه رسيدن به اهداف باشد، با توان و پشت كار و حس اعتماد به نفس بدست مي آيد،  اين موضوع افاده كننده اين است كه اعتماد به نفس انسان پيش از عملي نمودن تصميم معلوم مي شود، و انسان خود در تصميم خود فيصله مي كند؛ كه آيا قادر به انجام اين تصميم است، و يا نه و اگر است؛ تا چه حد مؤفق مي باشد، و در صورت مواجه با مشكل؛ آيا توان مقابله در او است؟ و ساير موضوعات كه او را در عملي نمودن تصميش كمك مي كند.
آنچه كه حس اعتماد به نفس را ضربه مي زند، فراز و نشيب هاي كه فرا روي رسيدن به اهدافي كه در حقيقت آروز و مقام ايدآل بشري مي باشد است كه مقابله با اين فراز و نشيب ها يگانه راه رسيدن به هدف مي باشد و اينجاست كه اهميت اعتماد به نفس افزايش مي يابد.

اعتماد به نفس چیست؟

از اعتماد به نفس تعاريف زيادي نمودند كه همه در يك محور يعني  ارزش شناسي خودي مي چرخد:
▪ باور و اعتقادی كه فرد نسبت به خود دارد میباشد.
▪ شناخت ارزش و اهمیت خویش- داشتن اعتماد و رضایت از خویش.
▪ توانایی برخورد و كنارآمدن با چالشهای اساسی زندگی.
▪ تـوانـایـــی ارزیابی درست و دقیق خویش-پذیرش خویش و ارزش نهادن به خود بدون هیچگونه قید و شرطی.
▪ توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قـوت و محدودیت های خویش.
تعاريف بالا مبيين اين واقعيت است كه اعتماد به نفس يعني پيدا نمودن و اعتماد كردن به آن توانايي هاي واقعي كه فرد در وجود خود مي بيند؛ و با سعي و كوشش و بدست آوردن موفقيت ها تقويت مي شود.
اما چرا جوانان اعتماد به نفس ندارند؟
روانشناسان عوامل را كه باعث مي شود تا در فرد حس اعتماد به نفس كاهش يابد و يا اصلاً رشد نكند؛ محيطي ميدانند، و بيشتر مسؤليت را بگردن والادين در زمان طفليت فرزندان شان مي گذارند، و براين باور هستند كه هر گاه به شخصيت فرزندشان در زمان طفليت ارزشي قايل باشند، قطعاً فرزند تمامي توانايي هاي بالقوه خود را درك مي كند و باعث مي شود كه طفل از اوايل سنين خود را توانا بيابد.
علت ديگر نبود خود باوري در ميان جوانان برخورد اطرافيان عمدتاً هم صنفان و هم سن هايشان مي باشد.
مسخره كردن كار هاي خارق العاده فرد، عيب گرفتن و طعنه زدن ها و غيره باعث مي شود تا فرد جرئت و توانايي خود را از دست بدهد.
نزديك شدن به معصيت و گناه و خلاف ورزي از قانون و ملامت شدن بوسيله افراد مختلف نيز در از بين رفتن اعتماد به نفس فرد رول دارد.
شكست هاي پي در پي، مشكلات اقتصادي، همه و همه مي تواند در كاهش اعتماد به نفس فرد سهيم شوند.
چطور ميتوان اعتماد به نفس را تقويت كرد؟
▪ تمامي موفقيت هاي خود را حساب نمايد.
▪ شكست هاي كه در گذشته خورديد صد در صد مشكل با شما نبوده است  بلكه عوامل مختلف در آن سهم گرفته است تا شما شكست خورديد.
▪ از ملامتي خود تان خود داري كنيد. و اشتباهات تان را خطاي بدانيد كه اصلاح مي شود. نه خطايي ذاتي.
▪ فراموش نكنيد كه شما فقط شما هستيد و هيچ كس جاي شما را گرفته نمي تواند، زيرا خداوند فقط تو را با همين خصوصيات آفريده است. پس هر آنچه كه بخواهيد انجا داده مي توانيد
▪ ارزش قايل شدن به خودتان باعث مي شود تا به خود احترام قايل شويد.
▪ اگر در گرفتن تصميم نگران و متزلزل مي شويد، پيش از عملي نمودن تصميم توانايي هاي تان را حساب نموده و بعد با توكل به خدا عمل كنيد.

محمد مصطفي نويد