چرا آن روزت خوش نگذشت؟
بحثی که در پیش رو دارید نوشته دکتور ستیفن کوفی از موسسین شرکت فرانکلین کوفی می باشد
وی تالیفاتی زیادی دارد که شهرت جهانی را به خود کسب نموده مانند کتاب وی “ویژه گی های هفت گانه انسان های موثر” و همچنان کتاب “الاهم ثم المهم” که به زبان عربی ترجمه شده، وی عموما موضوعاتی از قبیل مشکلات و چلنجهای عصر در زندگی فردی و اجتماعی را مورد بحث می گیرد.
ازين قانون آگاه شو
ده در صد امور زندگی را ما انجام مي دهيم، در حاليكه 90 درصد متباقي واکنش هاى تشكيل مي دهد كه از اعمال ده در صدي منشا مي گيرند!
یعنی چه؟
به این معنا که ما در واقعیت توان کنترل بالای 10 درصد از واقعاتی که بالای مان می آید را نداریم و مجبور استيم كه ۹۰ در صد متباقي را تحمل كنيم:
براي تبيين موضوع مثال ذيل را به دقت بخوانيد
مثال واضح
همراه فامیل محترمت مشغول صرف غذا بودى، كه ناگهان طفل کوچک ات پیاله ای چای را بالای لباس رسمی ات ریخت. در این واقعه تو کدام نقشی خاصی نداشتی یعنی ریختن چای بدون اراده و کنترل تو بود اما حالا متوجه خواهی شد چیزهای که بعد از این رخ می دهد همه اش واکنش های تو در مقابل این رخداد خواهند بود
• بالای فرزندت فریاد زده به توبیخ اش پرداختی و طفلک شروع به گریه نمود…
• به سوی خانم روگردانده خشمگین گفتی که اگر تو پیاله ای چای را کنار میز نمی گذاشتی هرگز بالای لباس ام نمی ریخت…
• بعد از این که کمی باهمسرت مشاجره لفظی کردی به منزل پایانی رفته لباست را تبدیل کردی…
• دوباره برگشته متوجه شدی که طفلک گریه کنان از طعام دست کشیده و آماده گی مکتب را هم نگرفته که در نتیجه از سرویس مواصلات مکتب می ماند وخانم ات باید به سر وظیفه اش زود برود….
• مجبور شدی که تو باید طفلک را به مکتب اش به موتر خود برسانی…
• بخاطریکه کمی ناوقت شده بود موتر خود را با سرعت حرکت بیش ازحد مجاز راندی که در نتيجه مبلغ 2000 افغانی جریمه برای سرعت بيش از حد پرداخته و با 15 دقیقه تاخیر طفلت را به مکتب رساندی…
• او را از موتر پایین کردی بدون این که بگویی: خدا نگهدار پسرم ….
• 20 دقیقه ناوقت به سرکار رسیدی متوجه شدی که بکس دفتری خود را در خانه فراموش کردی…..
این گونه روزت از بد به سوی بدتر روان است بعد از اینکه از کار به خانه برمیگردی درخانه سردی میان خود خانم و فرزندت احساس می کنی چرا؟ همه اش بخاطر واکنش های خودت است که از صبح آغاز کردی
چرا آن روزت خوش نگذشت؟
آیا
أ: بخاطر آن پیاله ای چای بود؟
ب: بخاطر طفلک ات؟؟
ج: بخاطر جریمه ای ترافیکی؟
د: همه اینها را خودت سبب شدی؟
جواب درست: اختیار اخیر یعنی « د: همه اینها را خودت سبب شدی؟» است
در ریختن پیاله چای کدام دخلی نداشته ای اما عکس العمل های تو در پنچ ثانیه دیگر سبب ناخوش آیندشدن همه روزت شد
مناسب این بود زمانیکه پیاله ای چای بالای لباست ریخت ……..و طفلکت به گریه کردن شروع کرد …..تو میگفتی فرق نمی کند پسرم اما در آینده متوجه باش با دستمال خشک می کردی و به منزل پایانی رفته لباست را تبدیل نموده وسر وقت با بکس دفتری ات برمی گشتی و طفلکت را می دیدی که در سرویس مواصلات مکتب رسیده و دست بلند کرده با تو وداع گفته به سوی مکتب خندان روان است و تو به وظیفه ات پنج دقیقه پیش می رسیدی و به همه همکارانت به خوشی و سرور سلام گفته و روز خود را به خوشی تمام سپری می کردی
این فرق را ملاحظه کردید؟
دو سناریو مختلف که به گونه واحد آغاز می شوند اما خاتمه اش مختلف است، چرا؟ به سبب عکس العمل و واکنش ات… و در واقع تو فقط 10 در صد را کنترول نداشته ای ولی 90 در صد دیگر را خودت از نحوه انتخاب واکنش ات برگرفتی.
راه های پیاده نمودن این قاعده:
• اگر شخصی چیزهای از تو گفت که خوشت نمی آید در این حالت مثل اسفنج نباش، بگزار هجوم بالایت سرازیر شود مثل آب ایکه بالای شیشه سرازیر می شود، اجازه مده که انتقادات سلبی دیگران بالایت تاثیر بد بگذارد
• واکنش مثبت هرگز روزت را به هم نمی زند، در حالیکه واکنش های منفی سبب از دست دادن دوستانت و یا از دست دادن شغل و وظیفه ات در حالیکه سخت متاسف استی، می گردد.
واکنش تو چگونه خواهد بود زمانیکه شخصی در مقابلت ایستاده و مانع حرکتت می شود؟ آیا سخت عصبانی خواهی شد؟ آیا فرمان موتر را سخت می زنی که حتی بعضی وقت منجر به شکستن فرمان موترت می شود…..آیا دشنام خواهی داد؟ آیا فشار خونت بلند خواهد رفت؟ آیا کسی متوجه خواهد شد که شما چند ثانیه دیر سر کار خواهد رسیدید؟ چرا به موتر ها اجازه می دهید که کنترل شما را مختل سازد؟
قاعده 10 و 90 در صد را بیاد بیاور و آنچه بعد از آن برایت رخ می دهد تشویش مکن.
برایت گفته شد که وظیفه ات را از دست دادی… چرا عصبانی شده و احساس انزجار می کنی؟ همه ای نیروی و وقت خود را برای ایجاد یک وظیفه ای دیگر به مصرف برسان.
پروازت به تاخیر افتید و همه ای برنامه ای روزت را مختل ساخت. چرا جام صبرت لبریز شده وعقده ای دلت را بالای خلبان بیچاره خالی میکنی در حالیکه او هیچ دخلی ندارد که طیاره چرا دیر کرد و زود نرسید. فرصت را غنیمت شمرده با مسافری تعارف حاصل کن و یا کتابی را مطالعه کن.
ناراحتی به تو هیچ نفعی نمی رساند به جز اینکه حالت بد تر شود
بر اساس اين قانون به نتایج شگفتی راه خواهی یافت و اندکی از مردم از این قاعده آگاهی دارند و بر زنده گی خود عملی می کنند
در نتیجه؟ ملیون ها انسان شکایت از دل سردی و خسته شدن دارند که دلیل واضحی برایشان معلوم نیست، پس همه ای ما بر اساس این قاعده زنده گی خود را عیار بسازیم، آنگاه تغییر چشم گیری در زندگی خود خواهی دید
فرا روی شما دو قاعده ای را میگذارم که اولی جدیدا کشف گردیده در حالیکه قاعده ای دومی 1430 سال پیش کشف گردیده
قاعده ای جدید کشف گردیده قاعده 10 و 90 در صد می باشد که منحصر می شود به اینکه انسان آنچه که از دست اش رفته وقت خود را به هدر ندهد، ظاهرا این قاعده توسط دکتر استیفن کوفی کشف گردیده است.
قاعده ای دومی که 1430 سال قبل کشف گردیده می گوید که انسان به قضاء و قدر خداوند ایمان داشته باشد که به زبان محمد صلی الله علیه وسلم در فشانی گردیده:
مومن قوی نسبت به مومن ضعیف، نزد خدواند جل جلاله بهتر و محبوبتر است و در هردو خیر متفاوتی وجود دارد، هرآنچه برایت نفع می رساند برای کسب آن حریص باش، و در این زمینه از الله جل جلاله کمک و استعانت بجو و عجز و ناتوانی را به خود راه مده، و اگر مصیبتی برایت رسید، پس مگو: اگر چنین می کردم چنان می شد اما بیان دار که «خداوند هرگونه که مقدر کرده است»، زیرا واژه « اگر » دروازه های شیطان را باز می کند.
در بین این دو قاعده مقايسه کنید:
عبارت (خداوند هرگونه که مقدر کرده است) همان است که دکتر ستیفن به 90 در صد که از کنترل خارج می شود نام می برد.
حرف آخر اینکه:
با وجود اینکه این نظریه ها مفید و موثر برای انسان قرن 21 است ولی نقصی که در این وجود دارد همه این نظریات مبنی بر عدم ارتباط این مسایل به اندیشه های دینی و عقیدتی است که انسان را به دور از نقش مهم دین در زنده گی می کشاند در حالیکه این ویژه گی ها با تاکید جنبه های دینی اش می تواند کارآمد در این دنیا بوده وسبب کسب اجر و پاداش اخروی نیز باشد ،
انسان صاحب اندیشه، باور دارد که آنچه گذشت از صلاحیت انسان به دور است که برای تغییرش کوشش نماید و ایمان کامل به قضاء و قدر الهی دارد.
آثار گوارای باور داشتن به قضا و قدر
اول: قوت و نیرو
مسلمان همیشه در صحنه های پیکار تعداد شان اندک بوده ولی نیروی عقیده و باورداشتن به قضاء وقدر رمز پیروزی و کامیابی آنان در برابر طاغوت های زمان بوده ، هرگز جز مصیبتی مقدر شده برایشان نمی رسد و در حدیثی پیامبر گرامی اسلام می فرماید: هر که دوست دارد که نیرومندترین باشد باید به الله متعال توکل نماید
دوم: بلند همتی
انسان با ایمانی که به پروردگار و فیصله اش دارد سر پیش احدی خم نمی کند چون او سخت یقین دارد که تنها ذاتی که برایش سود و منفعت رسانده و مالک همه کاینات است و هیچ حادثه بدون امرش واقع نمی شود ، الله بی نیاز است ، همه کاینات خلق اش، همه اوامر تحت امرش ، آیا پس چیزی می ماند؟
سوم: اطمینان و راضی بودن
نفس مومنه همیشه احساس رضایت دارد چون او به عدل و حکمت و رحمت الهی شکی در دل ندارد
عمر رضی الله عنه می فرماید: پروا ندارم که من فردا به اساس خیر زنده گی می کنم یا شر چون من نمی دانم که کدام یک برایم خیر خواهد بود و کدامین شر، هنگامیکه پسر فضیل رحمه الله وفات نمود فضیل تبسم می کرد برایش گفتند: در حالیکه جگر گوشه ات را از دست دادی تبسم می کنی؟ فضیل در جواب گفت: آیا من به آنچه که پروردگار برایم لایق دیده راضی نباشم ، پروردگار در میان مومنان و منافقان در غزوه احد تمییز نمود، اطمینان نشانه ایمان است و تشویش و دلهره نشانه ای نفاق و دو دلی.
چهارم:اعتماد به نفس و مقاومت در مصایب
هر مصیبتی که انسان را دامن گیر می شود به اذن پرودگار می باشد و هرکه به پروردگار ایمان دارد قلب اش آرام می گیرد، یکی از دانشمندان اسلامی می فرماید: زمانیکه به انسانی مصیبتی می رسد وی می داند که این مصیبت از جانب پرودگار است و قلب وی آرام می گیرد و ابن عباس رضی الله عنه می فرماید: انسان باور دارد که آنچه گذشت از صلاحیت انسان به دور است که برای تغییرش کوشش نماید
پس تعادل خود را از دست دادن و واکنش های همچون زدن به سر و صورت ، توجه نکردن به پاکی بدن، دوری از طعام و شراب ، ما از این امور منع شدیم و این اعمال منافی باور داشتن به قضاء و قدر است.
پنجم:باور کامل به اینکه عاقبت برای پرهیزگاران است
این تنها فرایندی است که قلب انسان را به قدرت پروردگار جهانیان ثابت می سازد و اینکه نتیجه صبر پیروزیست و بعد ازهر مشکلی آسانی خواهد بود ، اینکه هر شب پیر نهایتا سپیده ای صبح را در بر دارد و حق جایگاه خود را خواهد کشود، براین اساس پیامبرگرامی انسان را از یاس و ناامیدی منع می نماید و هرگز بجز از قوم ناسپاس هیچ کس ناامید از رحمت خداوند نیست
برگردان:محمد اکبر مدثر