پله هایی تقرب الی الله
اشاره: ما در عصری زنده گی می کنیم که از هر سو آماج تیرهای زهرآلود مادیّت قرار گرفته ایم و این پدیده چنان ما را احاطه نموده که جنبه ی معنوی را در زنده گی مان روز به روز ضعیف تر می سازد. توجه به مسایل مادّی در زنده گی، ما را از فطرت سلیمی که خداوند برای انسان عطاء نموده است؛ دور ساخته و ما را در ایجاد توازن بین مظاهر دنیایی و امور عبادی به چالش کشانیده است.
حقیقت این است؛ زمانی که انسان از اعتدال اسلامی – بین مادیّت و معنویت – خارج گردد یا به مادی گرایی محض مبتلا می گردد که جز پول و ثروت، راحت طلبی و شهوترانی و منفعت دنیوی به دیگر چیزی نمی اندیشد و یا هم در طرف مقابل آن، چنان در معنویت سیر می نماید که بسیاری از مسؤولیت هایی دنیوی را که الله متعال در دنیا بر دوش وی گذاشته است تا رسالت خلیفه بودن و آبادی زمین را اداء نماید، به فراموشی می سپارد؛ اما درین میان توجه به اعتدال اسلامی راه مستقیمی است که انسان می تواند در روشنایی آیات قرآن به بلندترین درجات قرب الهی برسد و بهره ی خویش را از دنیا نیز فراموش نکند.
چگونه ارتباط خود را با الله متعال مستحکم تر سازیم؟
یکی از اساسی ترین نیازهای فطری انسان برقراری ارتباط دایمی با الله متعال است. اما چگونه می توان این ارتباط را برقرار و با چه وسایلی می توان آن را تقویت بخشید؟
بهترین پاسخ را می توان از کلام الله متعال که بنده گانش را به این امر فرا می خواند، دریافت نمود:
(وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ) (بقره/186)
«و هنگامي كه بنده گانم از تو دربارهي من بپرسند (كه من نزديكم يا دور؛ بگو:) من نزديكم و دعاي دعاكننده را هنگامي كه مرا بخواند، پاسخ ميگويم (و نياز او را برآورده ميسازم). پس آنان هم دعوت مرا (با ايمان و عباداتي همچون نماز و روزه و زكات) بپذيرند و به من ايمان بياورند تا آنان راه يابند (و با نور ايمان به مقصد برسند)».
ما به عنوان مسلمان، به الله جل جلاله ایمان کامل داریم و به کلام او تعالی نیز به عنوان سخن راستین باور داریم و شاید بارها این آیات را خوانده ایم؛ اما چه چیز باعث می شود که نکات ظریف این آیات را در عمق دل مان حس نکنیم. آیا تا حال اندیشیده ایم که این آیات چه رمز بزرگی را برای مان بیان می دارد و با چه روشی از انسان می طبد تا رابطه اش را با خالقش مستحکم بدارد؟
فرض کنید پشت پنجره ی اتاق نشسته اید؛ از بیرون پنجره عطر بهاری به داخل اتاق می وزد و زیبایی طبیعت حتی از پشت پرده ی روی پنجره نیز خودنمایی می کند و قلب انسان را برای تماشای دامنه های سبز بهاری به طرف خود می خواند اما ما در گوشه ی اتاق نشسته ایم و به تماشای همین قدر از زیبایی طبیعت دل خوش نموده ایم و این زحمت را به خود نمی دهیم تا برخواسته و پرده را کنار بزنیم و دل و جان خود را با تماشای طبیعت سبز مسرور سازیم. این است که منتظریم تا چه وقت خود پرده از روی پنجره کنار رود و ما زیبایی طبیعت را تماشا نماییم. مسلماً نشستن و در انتظار ماندن هیچگاهی نمی تواند این پرده را کنار بزند و ما را به تماشای طبیعت برساند؛ بلکه برای این کار تلاش و تکاپوی از سوی خودمان ضرورت است و آنگاه است که هیچگاه طبیعت رایحه ی بهاری و زیبایی خیره کننده اش را از دید ما پنهان نخواهد کرد. برای برداشتن پرده از روی پنجره می باید تا پله-های ذیل را بپیماییم:
اولاً باید در ما اشتیاق به تماشای زیبایی های طبیعت وجود داشته باشد؛ زیرا دل مرده هیچگاه میل تماشای این زیبایی را ندارد.
ثانیاً: دانش چگونگی عقب زدن پرده از پنجره را باید آموخته باشیم.
ثالثاً: باید این پنجره تماماً و برای همیش باز باشد تا تصویر کاملی را از منظره یی بیرونی ببینیم.
اگر در معانی آیت فوق دقت نماییم، الله متعال دقیقاً می خواهد برای بنده گانش چنین تصویری را مجسم سازد. بنده گانی که همواره تمنای احساس لذت قرب الی الله را دارند اما هیچگاه این لذت را حس نکرده اند، آن ها شرایط همان شخص را دارند که زیبایی پشت پنجره او را به خود می خواند اما او حتی زحمت کنار زدن پرده را هم به خود نمی دهد و با نهایت تنبلی فقط آرزویش تقرب الی الله است و بس!
آری؛ این چنین است، بسیاری اوقات انسان مشتاق برقراری ارتباط محکم با پروردگار خویش است اما این اشتیاق به قدری نیست تا تکاپو و تلاش را در او زنده کند و او را به سوی استفاده از وسایل برای ایجاد این ارتباط سوق دهد. در حالی که اشتیاق به تنهایی هرگز نمی تواند این خواسته را برآورده سازد، پس لازم است اولاً ما این اشتیاق را در وجود خود به مرحله یی برسانیم که بی اختیار ما را به درگاه اوتعالی بکشاند و حرکت و تکاپو را در ما بوجود آورد. آنگاه است که اولین گام را ما برای رسیدن به قرب الهی برداشته ایم.
مرحله ی بعد، چگونگی برطرف نمودن پرده های غفلت از روی پنجره ی دل است. در آیت فوق الله جل جلاله به صورت واضح برای مان وسایلی را معرفی می نماید که با توجه به آن می توان این ارتباط را برقرار نمود. وقتی اشتیاق انسان برای رسیدن به قرب الهی بی اختیار به دست نیاز انسان حرکت بدهد تا به درگاه محبوبش بلند شود، وقتی لذت یاد خدا بی اختیار قطرات اشک را از چشم انسان جاری سازد؛ آنگاه ا ست که این دل لبریز از شوق شده و بنده با بال دعا و نیایش به سوی پروردگارش به پرواز در خواهد آمد.
آری این لحظه است که انسان بذر محبت و قرب الهی را در دل خویش کاشته است. این بذر باید در زمینی حاصل خیز کاشته شود تا ثمر نیک دهد و همواره آبیاری گردد.
این جاست که مرحله ی سوم -باز نگهداشتن همیشه گی پنجره ی دل به سوی جلوه گاه معبود- شروع می گردد و استمرار آن ممکن نیست جز با تمسک به موارد اخیر آیت فوق که همانا تقویت ایمان با اعمال صالح و پایبندی به نماز، روزه و… می باشد و این همان آبیاری درست بذری است که در زمین حاصل خیز دل کاشته ایم.
پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه وسلم در حدیث قدسی از الله متعال چنین روایت می نمایند که فرمود:
«بنده ی من هیچگاه به وسیله ی چیزی جز فرایض –که نزد من محبوب است- به من نزدیک نمی شود. بنده ی مؤمن با نوافل به من نزدیک می شود و من او را دوست می دارم طوری که گوش او می شوم که با آن می شنود، چشم او می شوم که با آن می بیند، دست او می شوم که با آن می گیرد و قدم او می شوم که با آن راه می رود. هر چه او از من درخواست کند؛ به او می دهم، اگر از من پناه بخواهد، پناهش می دهم». (صحیح البخاری، حدیث 6021)
نکته ی مهم دیگر نحوه ی انجام عبادات به جهت تقرب الی الله است. یقیناً تقوا در عبادات یگانه تضمین کننده ی درستی عبادات و قبولی آن به پیشگاه حق تعالی است و کسانی که اهل تقوا هستند در این عرصه پیشگام اند:
(وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ) (واقعه/10-12)
«و پيشتازانِ پيشگام! آنان، مقرّبان (درگاه يزدان) هستند. در ميان باغ هايی پر نعمت بهشت جاي دارند».
آری، اهل تقوا اند که مقربین درگاه رحمان هستند، آن هایی که در عبادت؛ تواضع و فروتنی دارند و با بیم و امید پروردگار شان را می خوانند؛ این هایند که اشتیاق قرب الهی در قلب های شان موج می زند:
(ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ) (اعراف/55-56)
«پروردگارِ خود را فروتنانه و پنهاني به كمك بخواهيد (و در دعا با بلند گرداندن صدا يا درخواست چيز ناروا از حدّ اعتدال تجاوز مكنيد كه) او تجاوزكاران را دوست نميدارد. در زمين بعد از اصلاح آن (توسّط خدا يا بر دست انبياء عليالخصوص محمّد مصطفي) فساد و تباهي مكنيد و خدا را بيمناكانه و اميدوارانه به فرياد خوانيد؛ (بيم از عدم پذيرش، و اميد به رحمتش). بي گمان رحمت يزدان به نيكوكاران نزديك است. (پس نيكوكار باشيد تا دعاي شما پذيرفته گردد و رحمت خدا شامل شما شود)».
طبیعتاً این فرد که با تقوا خدایش را می خواند می داند که توجه به امور نیک و انجام کارهای خیر سبب تقرب وی به الله متعال می گردد، زیرا خداوند آن هایی را دوست می دارد که با اعمال نیک و کارهای خیر به او تقرب می جویند.
در حدیث قدسی از پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه وسلم روایت شده است که الله تعالی در روز قیامت می فرماید:
«ای بنده ی من، از تو غذا خواستم به من ندادی؟ بنده می گوید: ای پروردگار؛ من چگونه ترا غذا می دادم در حالی که تو پادشاه جهانی! خداوند متعال می فرماید که آیا فلان بنده ی من از تو غذا نخواست و تو برایش ندادی؟ آیا نمی دانستی که اگر او را غذا می-دادی مرا نزد او می یافتی؟ ای پسر آدم، از تو آب خواستم به من ندادی؟ بنده می گوید: ای پروردگار؛ من چگونه به تو آب می دادم تا بنوشی در حالی که تو پادشاه جهانی! خداوند متعال می فرماید که آیا فلان بنده ی من از تو آب آشامیدنی نخواست و تو برایش ندادی؟ آیا نمی دانستی که اگر او را آب می دادی مرا نزد او می یافتی؟» (صحیح المسلم)
اکنون از آنچه گفته آمد انسان مسلمان به خوبی در می یابد که چگونه و با چه وسایلی می تواند طریق تقرب الی الله را طی کند. انسان مسلمان با دعاهای نیمه شب و با پایبندی به عبادات این راه را می پیماید.
حال سوال این جاست که عده ای زیادی از انسان ها مشتاق قرب الهی هستند و تا حد توان به عبادات و نوافل نیز توجه دارند اما با آنهم لذت قرب الهی را در قلب شان حس نکرده اند؟! چنین کسانی بنا به حدیث فوق محیط اطراف شان را فراموش نموده اند. انسانی که مشتاق قرب الهی است می باید در خود، اطراف و محیط خویش نیز بنگرد؛ آیا به دست آوردن مال دنیا آنقدر او را مشغول ساخته است که گاهی مسؤولیت هایش را فراموش کند و از حال فقیران و محتاجان اطراف خویش بی خبر باشد؟ آیا دوستانش اشخاص بی پروا و عاصی در برابر خداوند متعال هستند و نافرمانی خدا را انجام می دهند و او نیز به خاطر رفاقت و دوستی با آن ها همراه است؟ آیا اعضای فامیلش واقعاً به اوامر و نواهی الله تعالی توجه دارند و یا اکثر وقت شان پای تلویزیون و تماشای برنامه های مبتذلی می گذرد که خداوند آن را دوست ندارد و او با اعضای فامیلش همراه است؟ و… اندکی باید تأمل نمود که محیط و انسان هایی که با آن ها سر و کار داریم، تأثیر عمیقی روی روحیه ی مان دارد و بدون شک به رابطه ی مان با پروردگاری که برای قربش تلاش می کنیم آسیب می رساند:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ) (منافقون/9)
«اي مؤمنان! اموال تان و اولادتان شما را از ياد خدا غافل نكند. كساني كه چنين كنند (و اموال و اولادشان، آنان را سرگرم و به خود مشغول دارد) ايشان زيانكارند».
اعمال ما باید صیقلی باشد برای قلب های مان تا آنچه را که الله جل جلاله دوست ندارد، از قلب مان بشوید. زیرا در قلبی که محبت غیر خدا باشد آنجا جلوه گاه پروردگار رحمان نیست.
امروزه توجه به مظاهر دنیایی حفظ توازن بین مادیّت و معنویت را برای مان مشکل ساخته است. اما این یک نکته ی بسیار حساس است که اگر توجه مان به مادیات زنده گی آنقدر زیاد شد که یاد الله تعالی را فراموش کردیم، هرگز گامی هم به سوی قرب الهی برداشته نمی توانیم. خصوصاً نسل جوان ما که طلایه داران بیداری اسلامی و دعوت الی الله در عصر حاضر محسوب می-شوند، می باید رابطه ی شان را با پروردگار متعال مستحکم سازند تا از جمله ی پیشگامان و مقربان الهی قرار بگیرند:
(فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ) (واقعه/88-89)
«و امّا اگر (شخص محتضر) از زمرهي پيشگامان مقرّب باشد. همين كه مُرد، بهرهي او راحت و آسايش و گل هاي خوشبو و بهشت پر نعمت است».
و در اخیر آنچه مهم و قابل تذکر است، این که دعا و نیایش، پایبندی به اعمال صالحه و پاک کردن قلب از آنچه خداوند دوست ندارد، وسایلی اند که سبب تقرب به بارگاه الهی می شوند و آنچه که بنده ی مؤمن را درین مقام حفظ می نماید همانا ذکر و یاد الله متعال است:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً) (احزاب/41-42)
«اي مؤمنان! بسيار خداي را ياد كنيد (و هرگز او را فراموش ننمایيد) و بامدادان و شامگاهان (و در همه وقت و آن) به تسبيح و تقديس او بپردازيد».
ذکر الله جل جلاله همانا تمام زنگارهای غفلت را از دل می زداید و معنا و هدف واقعی را در زنده گی انسان ترسیم نموده و خاطرش را آرامش بخشیده و سبب خشنودی پروردگار رحمان می گردد:
(الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد/28)
«آن كساني كه ايمان ميآورند و دل هاي شان با ياد خدا سكون و آرامش پيدا ميكند. هان! دل ها با ياد خدا آرام ميگيرند (و از تذكّر عظمت و قدرت خدا و انجام عبادت و كسب رضاي يزدان اطمينان پيدا ميكنند)».
و وقتی ما قلب های خود را جایگاه یاد خدا قرار دادیم، بدون شک الله متعال ما را همیشه به یاد خواهد داشت و ما را از جمله ی مقربین درگاهش قرار خواهد داد و برای مان لذت قربش را خواهد چشاند:
(فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ) (بقره/152)
«پس مرا ياد كنيد (با طاعت و عبادت و دوري از معاصي) تا من نيز شما را ياد كنم (با اعطای ثواب و گشايش ابواب سعادت و ادامهي نعمت) و از من سپاسگزاري كنيد (و با گفتار و كردار، شكرگزار انعام و احسان من باشيد) و از من ناسپاسي مكنيد (و نعمت هاي مرا ناديده مگيريد)».
ماهنامه معرفت
نوشته: رایا شوکت فارد
ترجمه و تصرف: احمد فرید فرزاد هروی