نیاز جهان به آئین اسلام

اسلام تنها ایدیولوژی است که انسان متمدن امروز میتواند با استفاده از دستورات و طرح های آن ضرورت های طبعی خود را مرفوع سازد. اولاً این موضوع باید درک شود که اسلام تنها یک نظریه ایدیولوژیک نبوده بلکه یک نظام عملی برای زندگی است که تمام ضرورت های حقیقی نوع بشر را با دانایی کامل درک نموده است .
ثانیاً : تلاش در جهت تفاهم بین خواهشات طبعی انسان ، اسلام توازن موثری در بین ساحات مختلف زندگی انسان و اعمال وی برقرار نموده است .
این دین یک اساس منطقی متوازن را بین خواستهای روحی و جسمی انسان برقرار نموده است  به شکلی که  یک جناح نتواند خواست های جانب مقابل را مغلوب سازد ، چنانچه اسلام از انسان نمیخواهد که در بدل پاکی و ارتقاع روحی آرامش جسمی اش را از دست بدهد و این را نیز خواهان نیست که به تقویه و برآورده ساختن خواهشات نفسانی و لذایذ جسمانی به حد مصروف شود که در مستوای حیوانیت قرار بگیرد.
بلکه با تدبیر سنجیده شده هردو بخش ساختاری انسان {روح، جسم ) را با تزاوج و همبستگی با هم به مدارج عالی رهنمون گردیده بدون اینکه تشنج و کشیدگی را بین آنها ایجاد و یا یکی را علیه دیگری تحریک نماید.
در قسمت تنظیم و اداره اجتماع اسلام خواستار برقراری توازن بین خواستهای فرد و اجتماع است . اجتماعی که اجازه نمیدهد تا فرد حرکت را انجام دهد که به ضرر فرد دیگر و یا اجتماع تمام شود. و نه به اجتماع  وقت میدهد تا متعهد به عمل منحرفانه ی شوند که فرد را زیان برساند . همچنان قانون را نیز به تصویب نه رسانده است  که یک گروپ و یا صنف مشخص از مردم ، گروپ و یا طبقه دیگری را مورد استثمار و ظلم قرار دهند.
دستورات اسلامی امکانات کسانی را که با استفاده از قدرت احساس ظلم بالای دیگران را پیدا میکنند ، محدود میسازد. و این  از آن جهت است تا ازظهور مخالفت بین افراد جامعه جلوگیری  گردد. و آنها را به نحو ننظیم مینماید تا در همکاری مشترک منافع همه بشر را تامین نمایند.
از این جهت فرمایشات دینی به توازن و مساوات در بین اقشار و طبقات مختلف اجتماع و خواستهای روحی و فکری هر کدام امرداده است چنانچه این مساوات در قسمت خواستهای مادی و جسمی هر فرد نیز مراعات گردیده است .
برعکس کمونیزم ، اسلام محض به ماده و اقتصاد که سبب نابودی و مغلوبیت خواستهای فطری و روحی انسان گردد توجه ننموده است .
و نه تزکیه روح و ارتقاع فکری و نظری را بدون در نظر داشت خواهشات جسمی برای انسان کافی میداند.
برعلاوه ، اسلام عناصر مختلف را در تشکیل اجتماع به صورت طبعی و بدون تغیر مکان ، هر کدام را در جایش میپذیرد.
و این بهترین رمز زندگی است که فرصت میدهد تا خواسته های انسانی به صورت طبعی و منطقی در داخل یک جوکات مطرح و برآورده ساخته شود .
سوم : این حقیقت باید همیشه در نظر گرفته شود که اسلام یک وجود و بدنه کامل و مستقل بوده که شامل فلسفه زندگی و نظام اقتتصادی را در خود دارد.
بعضی موضوعات جانبی در دین وجود دارد که ظاهراً مشابه و همانند با سوسیالیزم بوده . اما دور از حقیقت است که اسلام جزء از آنها باشد.
اسلام شامل تمام خصوصیات برجسته و برتر این دو سیستم است اما کمبودی ها, نارسایی ها و نواقص آنها را قطعاً در خود ندارد.
ازادی فردی در اسلام
این دین از تشویق و ستودن فرد گرایی که خصوصیت عمده تمدن غربی است و سبب ایجاد و توسعه تنفر میگردد ، پرهیز نموده است.
مکروب که از سرمایه داری جدید به جهان پخش گردید ، مفاهیم را بنا نهاد که به اساس آن آزادی فردی به نحو تضمین شده است که برای فرد اجازه میدهد تا اشخاص دیگری را استثمار و یا جامعه را به جهت منافع شخصی خود استخدام نماید.
اسلام آزادی فردی را تضمین و فرصت های را برای فرد  فراهم ساخته است تا به هرنوع کار و پیمان مبادرت ورزد به شرط که منافع مردم و عدالت اجتماعی از آن مصئون باشد . (ضرر نبیند) اما نه به قیمت ضرر به منافع عامه و زیان به عدالت اجتماعی .
عکس العمل در مقابل capitalism سبب به ظهور رسیدن نظام دیگری بنام سوسیالیزم گردید.
این نظام اساسات اجتماع را همچو بت به پرستیدن گرفت تا حد که نقش فرد را کاملاً ناچیز معرفی نمود و آن را. جزء(پرزه) از ماشین اجتماع دانسته و جضور وی را به حیث موجود مستقل و کارراء منکر گردید
ازاین جهت در نظام سوسیالیزم تنها اجتماع است که از آزادی و آن هم به واسطه قدرت بهره مند است و شخص حق اظهار شخصیت و یا در خواست حقوق اش را ندارد.
تراژیدی سوسیالیزم و سایر حکومات و نظام های برخاسته از آن، حکومات مستبد را بالای ملت ها تحمیل و افراد را در قالب آن تنظیم مینماید.
قوانین اسلام خط میان و به دور از افراط و تفریط  میان هردو نظام است .
نقش ارزنده که اسلام درین میان دارد . تنظیم و ترتیب نمودن افراد و حکومات به نحواست  که افراد از آزادی های لازمی و اولیه جهت ارتقاع و انکشاف استعداد های ذاتی اش برخوردار بوده بدون اینکه حقوق دیگران (همنوع خود) را زیر پا نماید.
همچنان اسلام قدرت و اختیارات کافی را در دست رس حکومت و جامعه قرار میدهد تا روابط اقتصادی بین مردم که عامل تداوم و بقای بشر است کنترول ، و مطابق قانون و به شکل معتدل دوام پیدا کند.
تمام ساختارها ی اقتصادی و اجتماعی را که اسلام به جهان پیشنهاد میکند به اساس محبت و احترام متقابل میان افراد و گروپ ها ، تهداب گذاری گردیده است .
و این روش برعکس نظام سوسیالیزم میباشد که اساس روابط را نفرت و کشیده گی ( بین اقشار و طبقات مختلف جامعه) تشکیل میدهد.
همچنان موضوع  دیگری که به این قضیه دلالت دارد اینست که قوانین و نظام بی نظیری را که اسلام آن را پیشنهاد (مجسم) میکند . انشا شده ( ریشه گرفته ) از نتیجه کدام فشار اقتصادی نیست و نه ایجاد شده ازخلال کشمکش ها و احساسات خوشبینانه و یا بدبینانه گروپها و طبقات متخاصم جامعه است .
این نظام زمانی در جامعه، به حیث نظام فراگیر زندگی ایجاد و عملی گردید که انسان دست رسی به مشخصات مهم اقتصادی نداشت و نه در مورد عدالت اجتماعی آنچنان که ما امروز درک میکنیم ، چیز میدانست.
هردو نظام (کاپیتالیزم و سوسیالیزم) بعد ها در جهان عرض اندام نمودند.
در دستورات و فرمایشات اصلاحی جامعه که اسلام بسیار قبل از به وجود آمدن حرکت های امروزی طرح نموده است ، تمام ضروریات و لوازم مورد نیاز انسان از قبیل غذا ، خانه و رضایت دوجناح (زن و مرد در ازدواج) در آن تضمین گردیده است.
ويژگی های اسلام در جهان معاصر
بادر نظر داشت و ملاحظه حکومات حاکم در جهان امروز درمیابیم که بشر به هیچ صورت نمیتواند زیان های را که از پشت کردن به اسلام و یاخارج نمودن قوانین آن از زندگی بشری ممکن به بار آید ، تحمل نماید. ( بناً راه جزء پیروی و پذیرش آن ندارند.)
انسانیت تا امروز مبتلا به رقابت های ناسالم است که جزء بربریت و وحشت چیز به ارمغان نیاورده است.
این جمله را با جرئت میتوان اظهار نمود که  جهان از قرن 20 به اینطرف با ظرفیت بلند از اسلام می آموزد .
بسیار قبل از امروز اسلام انسانیت را از رقابت های ناسالم آزاد ساخته است . این دین تنها به پیشکش نمودن یک نظریه زیبا در مورد مساوات بسنده نکرده است بلکه دریک مقطع استثنایی از زمان ودر سایه خلافت اسلامی، این قوانین تطبیق گردیده است و مساوات واقعی را بین همه افراد بشر اهم از سیاه ، سفید و زرد به میان آورده است و این اعلامیه اش به ثبوت رسیده است که هیچکس به کسی دیگری برتری ندارد مگر به اساس اخلاق و تدین(تقوا).
اسلام نه تنها اینکه غلامان سیاپوست را از غلامی آزاد ساخت بلکه به صورت کامل حقوق آنهارا شناخت و حتی انگیزه رهبری را به حیث شخصیت های بلند رتبه حکومت اسلامی در آنها ایجاد کرد که آنها میتوانند رهبران حکومت اسلامی باشند . چنانچه پیامبر(ص) میفرماید. (بشنوید و اطاعت نماید . حتی اگر یک غلام سیاه(حبشی) در میان شما به رهبری میپردازد ، تاوقت مطابق قانون الهی حکم میکند از وی اطاعت کنید.
پس چگونه جهان امروز از پیام اسلام چشم میپوشد . جهانی که با و حشی گری و بی عدالتی های مبتلاء گردیده است که توسط بلاء امپریالیزم فراهم گردیده است.
تنها اسلام است که به بشر کمک مینماید تااین زنجیر را درهم شکند زیرا اسلام برضد امپریالیزم و تمام انواع بی عدالتی هاست.
هر سرزمین که توسط مسلمین فتح و مردم آن خود را با سلوک و روش اسلامی مزین میساختند چنان سخاوت ، عدالت و ترقی و تعالی نصیب شان میگردید که به مشکل میتوان آثار چنین تعالی و عدالت را در اروپای متمدن امروزی مشاهده کرد.
درین جا فقط تصمیم خلیفه دو م حضرت عمر (ض) در مورد دره زدن پسر حضرت عمربن العاص (ض) فاتح و والی مصر یاد آور میشویم که دربدل زدن غیر قانونی یک شهروند مصری انجام گرفت.
که این خود گواه بر آزادی و بهره مندی مردم از حقوق بشری شان است که توسط خود مسئولین جامعه اسلامی در سطح جامعه برقرار بود .
از سوی هم جهت رهایی بشر و انسانیت از شر capitalism ظالم و نامعتدل که فعلاً تمام زندگی بشر را با فسادش زهر آلود نموده است . یکبار دیگر ضرورت به اسلام و قوانین نابش احساس میگردد.
چهارم : اسلام سود(ربا) و احتکار را حرام و ممنوع میداند در حالیکه متکاء اساسی سرمایه داری را همین دوعنصر تشکیل میدهد. و یابه عباره دیگر این فقط اسلام است که میتواند موثرانه اضرار سرمایه داری را ارزیابی نماید چنانچه اینکار را 1400 سال قبل نیز انجام داده بود.
بلاخره جهان در زیر سایه جنگ تاحال نتوانسته خود را از افسردگی و غم تجات ببخشد . اما فقط بازگشت به اسلام است که میتواند صلح واقعی و متداوم را درین جهان حاکم سازد.
اسلام فقط آغاز یافته و مسیرش را میپیماید . نه اینکه پایان یافته باشد زیرا اسلام قوه مصرفی نیست بلکه قوه محرک زندگی است . آینده این دین امان روشنی را دارد که گذشه پرشکوه اش داشت . اسلام زمان درین کره خاکی درخشید که اروپا درتاریکیهای به اصطلاح قرون وسطی به سر میبرد.

منبع: صفحه انگلیسی اسلام ويب
برگرداننده: محمد اکبر موحد
Atomic Habits
د ښوونکي لارښود کتابونه
د نصاب کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب