نگاهي مختصر به تدوین و جمع آوری قرآن
نوت:ـ درین اوآخر دیده میشود که بعضی از سیکولران و منکران وجود خداوند با نشر و پخش عقاید کفری خویش مردم عوام و بعضی از کاربران شبکه های اجتماعی(فسبوک،تویتر و یوتیوب) را د ر تنگناه فکري قرار داده اند،و آنها را نسبت به مقدسات شان متردد ساخته اند،بناء حس شد تا نکاتی چند راجع به مصؤن بودن قرآن از هر نوع دست زدن ها بطور مختصر در چند جمله آتی بیان گردد:
۱- جمع آوري کتاب الله:-
گرچه درزمان حيات رسول الله بودند اشخاصي مانند ابوبكر، عمر، عثمان، علي، زيد بن ثابت، زبير بن العوام، خالد و ابان فرزندان سعيد بن العاص، علاء الحضرمي، ابيبنكعب، و چندين نفر ديگر كه كاتب وحي بودند وقتی آيت نازل میشد يكي از آنها به دستور رسول الله آن را مينوشت، ولي آن حضرت در حياتش به آنها امر نفرمود تا تمام آنچه نازل شده و در نزد هر يك از آنها قسمتي از آن بود يكجا جمع وتدوين نمايند. چرا؟ براي آن كه ، قرآن به يكدفعه به صورت يك كتاب از جانب پروردگار جل جلاله نازل نگرديد، بلكه در بعضي اوقات يك سوره كامل نازل ميشد و چه بسيار كه يك يا چند آيه بر حسب اقتضاي اوضاع و احوال به تدريج نازل ميگرديد. همين كه قسمتي بدين نحو نازل ميگرديد رسول الله به يكي از نويسندگاني كه نام برديم امر ميفرمود تا آن را بنويسد دستور ميفرمود كه اين آيه يا آيات نازله را بعد از فلان آيه و در فلان سوره كه قبلاً نازل شده و نوشته شده بود بنويسند و چنانکه همه میدانیم قرانکریم در ظرف بیست و سه سال په شکل تدریجی از آسمان ها بالای نبی کریم صلی الله علیه و سلم نازل شد.
علت اين كه حضرت رسول دستور نفرمود قرآن در زمان حياتش يكجا جمع و نوشته شود اين بود كه وحي الهي منقطع نشده بود، و بصورت تدريجي بر حسب اقتضاء حال مرتب نازل ميگرديد، و هر آن تا آخرين دقايق حيات رسول الله احتمال داشت كه باز هم نازل و بر آياتي كه قبلاً نازل شده بود، افزون شود، لذا آن حضرت نميتوانست قرآن را به صورت يك كتاب كامل تدوين فرمايد، زيرا هنوز تكميل نشده بود. ولي همين كه آن حضرت وفات يافت ووحي الهي منقطع گرديد و معلوم شد كه قرآن به طور تمام نازل وتكميل شده است، وقت آن فرا رسيده بود كه مسلمين به كتاب خدا كه تمام آن در سينههاي محافظينش حفظ و نيز همه آن متفرقاً نوشته شده و هر قسمتي از آن نزد بعضي از نويسندگان قرآن نگهداري شده بود عنايت نمايند، و همه آن را جمع و يك جا نوشته به صورت يك كتاب در آورند، چون هفتاد نفر از حافظان قرآن در جبهه جنگ با مسيلمه كذاب به شهادت رسيدند، حضرت عمر حق داشت از وقوع اين امر خطير متأثر و از آينده كتاب خدا بيمناك شود، مگر نه اين است كه عده زيادي از آنها در اين نبرد شهيد شدند و مگر نه اين است كه اين قبيل نبردها را باز هم در پيش دارند واگر در جنگهاي ديگر به شهادت برسند، چه بسا كه بعضي از سورهها يا آياتي از قرآن با شهادت آنها از دست برود و كتاب خدا كه اساس دين، پايه اخلاق و مرجع احكام مدني و سياسي مسلمين است ناقص بماند. پس بايد به فكر چاره افتاد و چه چيزي ميتواند چاره كار باشد و جلو اين خطر را بگيرد، جز جمع و تدوين قرآن در يك جا به صورت يك كتاب؟
براي انجام همين امر مهم بود كه حضرت عمر به نزد حضرت ابوبكر خليفه مسلمين ميشتابد و حادثه شهادت قاريان قرآن و لزوم جمع قرآن را با او در ميان ميگذارد، ولي ابوبكر -رضي الله عنه- ميگويد: (چگونه كاري كنم كه رسول الله نكرد؟) اما عمر -رضي الله عنه- اصرار ميورزد و ميگويد: (به خدا اين كار خير است و بايد انجام داد) اين سخن در ابوبكر اثر ميكند و خدا قلبش را براي انجام آن ميگشايد.
زيد بن ثابت يكي از نويسندگان وحي و نيز يكي از حافظان قرآن بود كه تمام آن را برداشت، و به علاوه او بود كه در سال آخر حيات رسول الله تمام قرآن محفوظ خويش را به حضور آن حضرت عرضه داشته در حضور مباركش از اول تا آخر خوانده بود و آن حضرت آنچه را كه او خوانده بود، استماع و تأييد فرموده بود، لهذا ابوبكر كه او را شايسته اين كار مهم ميداند به نزد خود احضار نموده ميگويد: عمر پيشنهاد كرده است تا قرآن را يك جا جمع نمايم، و چون تو جوان هوشمند و مؤمن اميني هستي و براي رسول الله قسمتهايي از قرآن را مينوشتي انجام اين كار را به تو ميسپارم. پس اكنون به دقت بررسي كن و به تدوين و نوشتن تمام قرآن و جمع آن در يك جا بپرداز.
زيد ميگويد: اگر ابوبكر ميفرمود تا كوهي را از جايش كنده به جايي ديگر برم آسانتر بود از انجام اين مأموريت بيسابقه، لذا به ابوبكر ميگويد: چگونه دست به كاري ميزني كه رسول الله نكرد، ابوبكر ميگويد: اين كار خير است وبايد كرد.
زيد نيز به اهميت و خير بودن اين كار پي ميبرد و خدا قلبش را براي اقدام به اين كار خير هدايت ميفرمايد.
با آن كه زيد حافظ تمام قرآن بود و از اول تا آخر آن را از بر داشت و ميتوانست بدون مراجعه به كسي ديگر بدون كم و زياد آن را بنويسد، ولي براي آن كه تحقيق بيشتري نمايد، و براي آن كه درباره جمع قرآن حرفي پيش نيايد، آنچه را كه قبلاً در حيات رسول الله به طور متفرق نوشته شده بود و هر قسمتي نزد يكي از نويسندگاني بود كه رسول الله آنها را امين دانسته نوشتن قرآن به آنان تفويض فرموده بود، جمع آوري و به نوشتن و جمع كردن قرآن در يك جا به صورت يك كتاب شروع و در اين كار از بقيه حافظان قرآن استمداد نمود تا آن كه موفق شد قرآن مجيد را در مدت دو سال تدوين نموده، به صورت يك كتاب كامل آسماني به همين ترتيب كه اكنون در دست ما موجود است در آورد.
اين مطلب را بايد فهميد كه آيات جمع شده قرآن كه توسط زيد بن ثابت صورت گرفت و در بين ما موجود است به همان نحوي كه رسول الله در حياتش دستور نوشتن آنها را داده بود، نوشته شده، زيرا روايت شده كه همين كه يك يا چند آيه نازل ميشد، رسول الله دستور به نوشتن ميداد و ميفرمود: (ضعوا آية كذا بعد آية كذا) يعني فلان آيه را بعد از فلان آيه قرار دهيد.
بنابراين زيد آيات اين قرآن را به همان منوال كه دستور رسول الله بود، تدوين كرد.
اين قرآن كامل كه بدين دقت نوشته و بدين نحو تكميل گرديد، در حيات ابوبكر نزد خود او در دارالخلافه نگهداري ميشد. پس از او نزد عمر بن الخطاب خليفه دوم و پس از وفاتش مدتي نزد امالمؤمنين حفصه دختر عمر بود تا آن كه عثمان در دوره خلافتش از او گرفت. و به همین منوال در دوره خلافت حضرت علي کرم الله وجهه و بعد از آن در دوره اموی ها و بعد از آن در خلافت عباسیان،خلافة عثماني و تا به این عصر که ما در آن زندگي میکنیم یک حرف هم در تمام متن قرآن تغیر و تبدیل صورت نگرفته است .
عبدالله ابن مبارک احمدزی