نقش حركت های اسلامی در بهبود اوضاع جهان اسلام
از آن زمان که جهان اسلام بر لبه پرتگاه نابودی قرار گرفت و نشانه های سقوط خلافت عثمانی نمایان گشت و با گذشت هر سال استعمار غربی قسمتی از جهان اسلامی را به تصرف خویش درمی آورد و از بدنه قلمرو خلافت جدا می کرد، خود خلافت عثمانی هم در جنگ هایی که در شرق اروپا ودر برابر روسیه داشت به شکست های فاحش مواجه شد و یارای ایستادگی در برابر آن ها را از دست داده بود؛ از سوی دیگر در جنگ جهان اول نیز در برابر ائتلاف بین المللی شکست بی مانند را متحمل گردید، مرکز خلافت به حالت مرد بیمار افتاده در بستر مرگ قرار گرفت که جدایی روح از بدنش را لحظه شماری می کرد، از آن زمان بود که جنبش های نهضت و بیداری در جهان اسلام عرض وجود کردند.
در افریقا حرکت های ابن بادیس در الجرایر و سنوسی در سودان، دعوت خود را آغاز کردند، در افق خاور میانه (افغانستان، ایران، مصر، عراق، ایران، ترکیه) صدای رسا و بلند علامه سید جمال الدین افغانی طنین انداز شد، پس از جمال الدین شخصیت هایی مانند محمد عبده و رشید رضا نیز نقش خود را در اصلاحات و تجدید باز کردند.
در شبه قاره هند حرکت اهل حدیث و در شبه جزیره عرب شیخ محمد بن عبدالوهاب فعالیت خویش را آغاز کردند. ولی پس از آنکه خلافت عثمانی در اثر توطیه های دشمنان اسلام و و به اثر ضعف وکوتاهی هایی که در خود آن نیز وجود داشت، توسط مصطفی کمال اتاترک که خود یکی از عوامل استعمار بود، در سال ۱۹۲۴م سقوط داده شد و الغای خلافت به طور کامل اعلان گردید، پس از آن، آژیر خطر مهلک در تمام جهان اسلام طنین انداز شد. از هر گوشه ای آواز حرکت های خلافت خواهانه بلند گردید. در شبه قاره هند، در مصر، در شمال افریقا، در اندونیزی وغیره.
حتی عده ای چشم امید به حکومت نوپای امیر امان الله شاه افغانستان دوخته بودند که تازه اعلان استقلال از استعمار انگلیس نموده بود. آن حرکت ها ره به جایی نبردند؛ اما یک فائده بر آن حرکت ها وآوازها مرتب گردید که همه انسان های با وجدان جهان اسلام را متوجه این خطر ومصیبت بزرگ نمود. پس از آن، در سال ۱۹۲۸م جوانی تازه فارغ التحصیل شده ای در مصر به نام «حسن البنا» که از ایمان، تقوی، تربیت، بیداری، تیز هوشی، احساس وزیرکی خاصی برخوردار بود قدم به تأسیس حرکتی اسلامی با پایه های وسیع، همه جانبه، منظم وجهانی گذاشت. نام این حرکت را «الإخوان المسلمون» گذاشت.
مهم ترین هدف این حرکت را تجدید اسلام در قلوب واصلاح فراگیر در عرصه های زندگی فردی وجمعی، واعاده واحیای حیثیت سیاسی وتمدنی اسلام وجهان اسلام تشکیل می داد. رهبر این حرکت دارای قلبی پرهیزکار وعقلی هوشیار بود. چنان جذابیت داشت که از قلب پرنور او نور معرفت به قلب اطرافیانش می تابید وباعث تحول ودگرگونی در آن ها می شد، از دیگر سو او در میان اطرافیان خود از احترام ومحبوبیت خاصی نیز برخوردار بود. او عشق ومحبت خداوند را در دل پیروان خود می کارید، وقرآن را به خوبی تفسیر می کرد، ورابطه همراهان خود را با قرآن پیوند استوار می بخشید. چند سال بعد تر از تأسیس حرکت اخوان المسلمین حرکت دیگری در شبه قاره هند به رهبری واهتمام جوان دانشمند دیگری به نام «سید ابوالاعلی مودودی» تأسیس گردید که در اهداف کلی با حرکت اخوان المسلمین همخوانی کامل داشت. این دو حرکت ( اخوان المسلمین وجماعت اسلامی) به مرور زمان در تمام جهان اسلام گسترش یافتند و ملت های اسلامی زیادی را از خود متأثر ساختند. هردو حرکت به ویژه حرکت اخوان در میان نسل جوان دانش آموخته به شکل بسیار وسیع انتشار پیدا کرد، تا جایی که در برابر انتشار روز افزون فرهنگ وتمدن غربی واندیشه کمونستی سنگ مانع قرار گرفتند ونگذاشتند که فرهنگ واخلاق غربی وبی دینی در میان مسلمین انتشار یابند. در اثر مبارزات بی امان پیروان حرکت اسلامی دست آورد های بزرگ وقابل قدری بر آورده گردید که به گوشه ای از آن دست آورد ها می پردازیم:
(۱) به وجود آوردن روحیه اعتماد به نفس در برابر دشمنان اسلام:
از قرن ها به این سو بود که جهان اسلام در جهل، عقب ماندگی، فقر وتنگ دستی، اختلافات سیاسی ونژادی ومذهبی، استبداد قدرت مندان، پیروی کورکورانه از فرهنگ های وارداتی غربی، بی برنامه گی فرو رفته بود، احساس و روحیه اعتماد به نفس خود ارادیت را نیز از دست داده بود؛ ملل جهان اسلام به این رکود وجمود تسلیم شده بودند، آن وضعیت را برای خود قدر محتوم وسرنوشت تغییر ناپذیر تلقی کرده بودند. از آن زمان که حرکت اسلامی عرض وجود کرد یکی از مهم ترین اهداف خود این امر را قرار داد که در روح وروان ملل جهان اسلام بذر اعتماد به نفس و خود ارادیت را بکارد، در وجود آن ها این باور را به وجود آورد که همان طور که غربی ها انسان هستند ما هم انسانیم و به آن چه از علم ودانش وپیش رفت، ایشان دست یافته اند ما نیز دست می یابیم؛ حتی ممکن است چند گام از آن ها پیش تر گذاریم، سعی کردند که نسل جوان را با تاریخ پرشکوه و باعظمت اسلام آشنا گرداند که نیاکان ما سازنده آن بودند تا ایشان بیاموزند که چگونه به عظمت دست یابند وبرای رسیدن به آن تلاش نمایند. آشنا شدن نسل جوان با تاریخ درخشان اسلام این انگیزه را در ایشان تقویت می کند آن ها هم می توانند فرزندان صالح از آن نیاکان نیکوکار باشند، به شرط آن که شروط نهضت وبیداری را در خویشتن خویش، بیافرینند. همین بیدار شدن روحیه اعتماد به نفس در وجود نسل جوان مسلمان، روح استعمار ستیزی را به شکل بسیار قوی ونیرومندی ایجاد وتقویت نمود.
از آن رو در گوشه وکنار جهان اسلام، حرکت های آزادی بخش به رهبری عده ای از شخصیت های ملی واسلامی پا به عرصه وجود گذاشت که بسیاری آن حرکت ها توانستند با فداکاری های زیادی دشمن استعمار گر را از کشور های خویش بیرون برانند. بدون هیچ تردیدی اکثر مطلق دست آورد های استقلال طلبانه واستعمار ستیزانه قرن بیستم، محصول فعالیت های حرکت اسلامی می باشد.
(۲)تجدید دین وتولید معرفت دینی هم آهنگ با پیش رفت تمدنی:
با یورش فرهنگ وعلوم فلسفی غرب به جهان اسلام، وبا گسترش جهل در میان فرزندان امت اسلامی، وانتشار افکار عقب گرا مانند صوفیزم انحرافی، بی توجهی حکام خود کامه وتصمیم سازان به مدرسه ها ونهاد های علم ودانش وعدم پشتبیبانی مراکز قدرت از دانشمندان هدفمند و با احساس و وجدان، فهم وبرداشت مسلمانان از دین نیز دچار انحراف سنگین شده بود، این انحراف وعقب ماندگی بر اکثر مطلق عرصه های زندگی استیلا یافته بود؛ انحراف در عقیده، در تفکر واندیشه، در اخلاق وآداب، در نظام آموزش وپرورش، در نصاب آموزشی، در نظام های تربیتی، روش های حکومت داری، نظام های اجتماعی وخانوادگی، نظام های مالی واقتصادی، توزیع ثروت وغیره، در نتیجه آن انحرافات بر روی فهم دین، گرد وغبار نشست، کار به جایی رسیده بود که هیچ کسی این انحرافات را تعجب بر انگیز وبیگانه از زندگی اسلامی تلقی نمی کرد.
در نتیجه، مسلمین به دور از اسلام وغرق در بدعت ها وگمراهی ها زندگی می کردند، بی آن که بدانند. متأسفانه شماری از این انحرافات در میان عده زیادی از بیسوادان تا همین اکنون نیز وجود دارد. هنگامی که حرکت اسلامی به ظهور رسید به یکایک از انحرافات فوق الذکر اهتمام خاص مبذول داشت و در برابر آن مبارزه بی امان را آغاز کرد.
به خاطر زدودن آن بیماری ها از منابع اول اسلام( قرآن کریم وسنت نبوی شریف) در روشنی وچارچوب فهم سلف صالح ودانشمندان دوره های اول اسلام، راه های حل مناسب پیشنهاد نمود وفهم ومعرفت دینی را با آن معیار ها تجدید وتسهیل کرد. وقتی به کتابخانه علوم اسلامی قبل از ظهور حرکت های اسلامی نگاه کنیم وسپس آن را با کارکرد های علمی دانشمندان منسوب به حرکت اسلامی مقایسه نماییم به خوبی در میابیم که حرکت اسلامی در این مدت یک قرن از فعالیت خویش در جهان اسلام خالیگاه بزرگی از معرفت دینی مطابق روز را پرکرده است.
کتاب هایی که در قرون گذشته در عرصه های کلام وعقیده یا فقه واصول فقه، در علوم تفسیر وحدیث، یا در علوم زبان عربی( صرف ونحو وبلاغت ونقد ادبی) نگاشته شده بود برای اکثریت مطلق اهل دانش قابل فهم نبود، به همین لحاظ دائره دانش آموزی بسیار محدود بود ونسل جوان انگیزه ای برای خواندن وکسب علم، نداشتند، همین که علماء ودانشمندان حرکت های اسلامی کار را آغاز کردند جهت همگانی ساختن علم ودانش، علوم را تسهیل نمودند. امروزه کتب معرفت دینی، هم از حیث عمق وکیفیت وهم از نگاه کثرت چنان است که نسل جوان به خاطر فهم درست اسلام دچار سرگشتگی وحیرت نمی شود وبرای تمام سوالات فکری وعلمی خود در مورد اسلام ورد شبهات دشمنان اسلام منابع فراوانی به دست میاورد که هم باعث قناعت خودش می شود وهم دشمنان اسلام را مجاب می سازد. به طور کل حرکت اسلامی در روشنگری جوامع اسلامی در روشنی آموزه های اسلام، توانسته است که مصداق روشنی از آن حدیث نبوی شریف که گویای تجدید دین در جریان هر قرن است، می باشد.
(۳)تقدیم فهم همه جانبه ومتکامل فکری:
قبل از ظهور حرکت های اسلامی، بسیاری از جریان های موجود در جهان اسلام از دین خویش فهم کوته بینانه وناقص داشتند. هیچ کسی از آن ها، معتقد به این که اسلام یک دین کامل است وبرای تمام عرصه های زندگی برنامه متکامل دارد، نبودند. آنگاه که علامه سید جمال الدین افغانی در جهان اسلام حرکت اصلاحی خود را آغاز نمود ترکیز بیشتر او بر اصلاحات سیاسی از قبیل حکومت داری خوب، رهایی از استعمار و استفاده از تجارب علمی کشور های پیشرفته استوار بود، وهنگامی که شیخ محمد عبده روی صحنه آمد بیشتر بر مسائل اصلاحات فرهنگی وقانونی وآموزشی اتکاء داشت، وپس از وی شیخ رشید رضا بر مسائل تجدیدی دین تأکید داشت. اما زمانی که حرکت اسلامی به رهبری شیخ حسن البنا عرض وجود کرد، دیدگاه خویش را پیرامون اسلام بیان داشت واسلام را به حیث دین کامل وهمه جانبه معرفی کرد. امام حسن البنا در رساله تعالیم خویش، دررکن فهم گفت:« اسلام نظامی فراگیر است، که تمام مظاهر زندگی را در بر می گیرد. بر این اساس، اسلام، دولت است ووطن؛ حکومت است وامت؛ اخلاق است وقدرت؛ مهر است وعدالت؛ روشنفکری است وقانون؛ علم است وقضاوت؛ ماده است وثروت؛ کسب است وبی نیازی؛ پیکار است ودعوت؛ سپاه است واندیشه؛ واعتقاد راستین است وعبادت درست.»
در واقع امر، همه نکات بیست گانه رکن فهم در این رساله، جنبه های مختلف فکر واندیشه فهم متکامل اسلام را تشکیل می دهند که در میان همه مسلمین مشترک می باشند. حرکت اسلامی اصلاحات خویش را در تطابق با این نکات واصول بیست گانه آغاز کرد وفعالیت های خویش را به طور فراگیر وهمه جانبه به پیش برد. به خاطر این فهم همه جانبه که حرکت اسلامی از دین دارد مجالات اصلاح را متعدد ساخته است که هم در برگیرنده عرصه تربیت است وهم فعالیت سیاسی، هم فعالیت اقتصادی می کند وهم برنامه اجتماعی دارد، هم امر به معروف می کند وهم امور فرهنگی ورسانه ای را به پیش می برد، هم در عرصه جهاد ومبارزه مسلحانه فعال است وهم به علم وپژوهش وساختن وتوجیه ورهبری عقل وخرد انسانی توجه مبذول می دارد.
در کشور هایی که حرکت اسلامی وجود دارد در آنجا فعالیت های زیر به دور از رقابت وسرپرستی حکومت ها وجود دارد: مراکز آموزشی وتحصیلی استندرد، شفاخانه های بزرگ، انجمن های ادبی وفرهنگی، مراکز تحقیقاتی، مراکز خدماتی جهت کمک به مردم بی بضاعت ومحتاج، مراکز وقف اسلامی، دارالایتام ها، مراکز تجمع وتوجیه جوانان، حلقات مختلف آموزش قرآن کریم، برنامه های مختلف اقتصادی پیشتاز. به خاطر همین تربیت همه جانبه هرجایی که مسلمین با دشمنان اسلام در گیر هستند ویا دچار یک مشکل کلان می شوند حرکت اسلامی اولین مردمی می باشد که به داد مظلومان ومتضرران می رسد ودست آنها را می گیرد.
(۴)مبارزه برای اصلاح نظام های سیاسی:
حرکت اسلامی از بدو تأسیس خود، به اصلاح نظام های سیاسی در کشور های اسلامی می اندیشد و آن را در صدر اولویت های اصلاحی خویش قرار داده است. تلاش حرکت اسلامی در رابطه به اصلاح نظام های سیاسی آن بوده که قوانین حاکم باید برگرفته از قوانین اسلام باشد، سرزمین های اسلامی از زیر یوغ استعمار گران نجات یابد وسرنوشت سیاسی مسلمانان به دست خود شان قرار گیرد. حرکت اسلامی بر آن است که در میان تمام اطیاف جامعه فضای گفتگو وهمکاری بر قرار باشد.
قدرت سیاسی از دست انسان های فاسد وغیر مخلص بیرون گردد وبه انسان های امانت دار سپرده شود، انسان های مستبد از اریکه قدرت به زیر کشیده شوند وبه جای آن ها رؤسای جمهور واولیای امور بر اساس آرای ملت به قدرت برسند. نظام های سیاسی پاسخگو به وجود آید. به جای نظام های شاهی یا استبدادی وکودتایی نظام های شورایی انتخابی واقعی به صحنه قدرت پا گذارند که ملت حق نصب وعزل حاکمان ودست اندر کاران امور خویش را دارا باشد.
حرکت اسلامی می خواهد که از طریق کار سیاسی وراه های مسالمت آمیز قدرت را از دست حاکمان ضعیف وخائن که سال ها است به ناحق آن را غصب کرده ودر جهت مطامع وشهوات خود از آن بهره گیری می کنند خارج کند وبه دست افرادی قوی وامین بسپارد که در روی زمین قصد علو وفساد ندارند وملت های مسلمان را به سوی خیر دنیا وآخرت رهبری می کنند.
حرکت اسلامی در پی آن است که حکومتی مدنی با مرجعیت دینی تشکیل یابد؛ به این معنا که نظام سیاسی متکی به شورایی ملزم باشد و امور بخش های مختلف توسط متخصصین همان بخش ها مدیریت شود، حکومت عدالت اجتماعی را تأمین و برپا دارد، از آزادی های عمومی پاسداری کند، به تعدد جریان های سیاسی قائل باشد، آزادی مملکت وحفظ نوامیس ملی را پاس دارد.
حرکت اسلامی در اصلاحات سیاسی خود تنوع قومی، نژادی ومذهبی را می پذیرد وخواهان آن است که همه اقوام ونژاد های ساکن کشور ومذاهب موجود، حق سکونت مساویانه در کشور دارند و بایستی از تمام حقوق شهروندی برابر، برخوردار باشند. حرکت اسلامی بر آن است که مهیا ساختن فرصت های زندگی ومساوات کامل در برابر قانون حق تمام شهروندان بوده و در این عرصه هیچ نوع تفاوتی نباید میان شهروندان وجود داشته باشد.
حرکت اسلامی از آغاز تأسیس، در کنار مظلومین ایستاده است و در برابر ظلم وتعدی – از هر جهتی که اعمال می شده- ایستادگی کرده است. حرکت اسلامی هیچگاه به خاطر رسیدن به اهداف خویش از راه های نامشروع، کودتا، کشتار مردم، ودیگر اعمال متشددانه استفاده نکرده است وآن را مجاز هم نمی داند. این حرکت همواره بر گفتگوی آرام ومستدل تأکید داشته است ومعتقد است که از میان برداشتن منکرات، مبارزه با خشونت ها، مظالم اجتماعی وتحقق عدالت باید از طریق دعوت همراه با حکمت وموعظه حسنه صورت گیرد، واز سوی دیگر الزام می دارد که باید در موقف گیری ها، جهت گیری ها، اعتدال ومیانه روی مراعات شود و از هرنوع افراط وتفریط وغلو خود داری گردد.
حرکت اسلامی به خاطر رسیدن به اصلاحات سیاسی خویش هفت مرحله از اصلاحات را پیشنهاد می کند: ساختن فرد مسلمان، تشکیل خانواده مسلمان، اصلاح حکومت، تشکیل امت اسلامی، آزادی کشور های تحت استعمار و رساندن پیام دعوت اسلامی به تمام جهانیان وبرخوردار گردانیدن تمام ممالک جهان از نور اسلام ومجبور ساختن تمام خود کامگان بر تبعیت از برنامه تمدنی اسلام تا فتنه وفساد از روی زمین بر چیده شده وجلو ناهنجاری ها گرفته شود.
(۵)تقویت اخوت اسلامی:
حرکت اسلامی معنی ومفهوم حقیقی اخوت اسلامی را مطابق آموزه های اسلام واخوتی که در میان گروه صحابه کرام(رضی الله عنهم)، روح دوباره بخشید. حرکت اسلامی معتقد است که همه مسلمانان جهان با هم برادرند؛ در هرجایی که باشند، سیاه پوست یا سفید پوست، شرقی یا غربی، آسیایی یا افریقایی ویا از جایی دیگر. این معنی را شاعر اسلام ونابغه شرق علامه اقبال لاهوری به زبان شعر وبه نحو بسیار زیبا بیان داشته می گوید:
نه افغان ونه ترک ونه تتاریم چمن زادیم واز یک شاخساریم
تمیز رنگ وبو بر ما حرام است که ما پرورده ای یک نو بهاریم
حرکت اسلامی بر مرزهایی که از سوی استعمار غربی وشرقی برای جهان اسلام ترسیم شده وجهان اسلام را به دولت های کوچک تقسیم کرده، وملت های مسلمان را از هم جدا ساخته، اعتراف نمی کند وآن را یک توطیه علیه اسلام ومسلمانان می پندارد. حرکت اسلامی تمام مسلمانان جهان را با هم برادر وبرابر دانسته ودفاع از حقوق آنها را مطابق آموزه های اسلام واجب شرعی بر بقیه مسلمین می داند، از همین رو هرجایی که مسلمین مظلوم باشند به کمک آن ها می شتابد وآن ها را از ظلم ظالمان وتجاوز تجاوز گران، می رهاند. بر اساس این فهم وبرداشت، حرکت اسلامی قضیه فلسطین وقدس را قضیه اسلامی وتمدنی اعلان نمود وبه خاطر دفاع از حقوق مردم مسلمان فلسطین در برابر دسایس استعمار غربی وغاصبین یهودی حاضر به قربانی وجهاد مستمر گردید.
حرکت اسلامی به خاطر تحقق آرمان اخوت اسلامی بر این امر پافشاری می کند که به جای انتساب به قومیت ها ونژاد های کوچک یا محل های جغرافیایی خورد باید خود را به همه جهان اسلام منتسب گردانیم وروحیه امتیت را تقویت کنیم. چنانچه در حدیث شریف آمده است: « مثل المؤمنین فی توادهم وتراحمهم وتعاطفهم کمثل الجسد إذا اشتکی منه عضو تداعی له سائر الأعضاء بالسهر والحمی».
(۶) تقدیم راه های حل اسلامی برای تمامی مشکلات جوامع مسلمان:
حرکت اسلامی بر آن است که دین مبین اسلام برای تمامی مشکلاتی که در زندگی مردم طاری می گردد، راه های حل مناسب در نظر گرفته است وتا زمانی که مسلمانان به خاطر زدودن مشکلات شان راه های حل اسلامی جست وجو می کردند، روز به روز در حال پیشرفت وترقی قرار داشتند وبرای بشریت هم مایه رحمت ومهربانی بودند و از همین رو با گذشت زمان اسلام به افق های دور رسید وبشر در هرجایی به استقبال آن شتافت وعقیده اسلامی را به دوش کشید، واما زمانی که مسلمانان از دین خود روی گرداندند وعقاید دیگری را به جای عقاید اسلامی نشاندند وراه های حل دیگری را به جای راه های حل اسلامی قرار دادند والگو های دیگری را به جای الگوی اسلامی تقلید کردند، به این نکبت ومصیبت بزرگ دچار گردیدند.
عرصه هایی از زندگی که حرکت اسلامی برای رفع مشکلات مسلمانان در آن، راه های حل اسلامی تقدیم داشته قرار ذیل است: هنر وفرهنگ، دانش های روز، اقتصاد ومال وتوزیع ثروت، هندسه اجتماعی، تشکیل خانواده و تربیت فرزندان، مبارزه با مواد مخدر وکاشت وتجارت آن، قضیه تروریزم، قوانین وتطبیق آن، اخلاق وارتباط میان زن ومرد در خانواده ومحل کار،خدمات اجتماعی، جوانان، نقش آفرینی زنان وغیره.
(۷)تقدیم تفسیر حرکی وسیاسی وفکری از قرآن کریم وسنت نبوی مطابق به روح عصر:
درتاریخ اسلام تفاسیری که در طی قرن های گذشه از قرآن کریم نگارش یافته، در آن بیشتر به مسائل علمی اکادمیک توجه شده است؛ به شرح عبارات مغلق وتوضیح کلمات غریب اهتمام شده یا احکام فقهی از آن استنباط شده یا به جنبه های بلاغی واسلوبی آن توجه صورت گرفته، یا به ابعاد لغوی، صرفی، نحوی واعراب آن اهتمام صورت گرفته ویا به مسائل کلامی وعقیدتی آمیخته با قواعد فلسفی ومنطقی؛ ولی به بعد تمدنی وفرهنگی وحرکی آن کمتر اهتمام شده است. در تفاسیر گذشته کمتر به مسائل بر می خوردی که سعی به کشف روح قرآن وبازتاب پیام آن کرده باشد. دانشمندان حرکت اسلامی این نقیصه در تفاسیر قرآنی را درک نمودند؛ بناء دست به کار شده تفسیری به روز ومطابق عقلیت امروزین به خورد جوانان وتحصیلکرده ها دادند که مشهور ترین آن تفاسیر عبارتند از: فی ظلا القرآن سید قطب شهید، تفهیم القرآن امام مودودی، الأساس فی التفسیر اثر مرحوم سعید حوی، التفسیر المنیر داکتر وهبه الزحیلی. خوش بختانه این تفاسیر به زبان های ملی ما نیز ترجمه شده اند و در دسترس نسل کتابخوان قرار دارند.
حرکت اسلامی در تبسیط شروح کتب حدیث نیز از دیگران قدم های بلند تری برداشته واز میان کتب حدیث احادیثی را انتخاب کرده مطابق پیشرفت های زمان شرح ساده وروان کردند و متون احادیث را به فهم نسل کتابخوان نزدیک ساختند که در فهم درست احادیث نبوی نیازی جدی به تدریس استاد نمی افتد وخواننده می تواند مراد حدیث را با مطالعه آن کتابها، درک نماید.
گذشته از تبسیط تفاسیر وشروح حدیث در عرصه عقاید وکلام و فقه واصول فقه نیز ابنای حرکت اسلامی کتبی به نگارش آوردند که مطالب کلامی و فقهی را به فهم قریب ساختند. یک مقایسه کوتاه میان کتب کلامی وفقهی که در قرون گذشته نگارش یافته اند ومیان کتبی که در عصر حاضر وتوسط علمای جنبش اسلامی نگارش یافته به خوبی ثابت می سازد که علمای حرکت اسلامی چقدر علم آموزی را آسان گردانیده اند. به گونه مثال: در علم عقاید مقایسه می کنیم میان «عقائد امام نسفی» و«العقيدة الإسلامية وأسسها» اثر شیخ عبدالرحمن حسن حبنکه میدانی، ودر فقه مقایسه می کنیم میان« الهدایه» امام مرغینانی و«فقه السنه» اثر شیخ سید سابق.
(۸) بررسی مشکلات جوامع اسلامی وتقدیم راه های حل مناسب:
جوامع اسلامی از قرن ها به این سو در سراشیب سقوط قرار گرفته بود؛ ولی هیچ کسی به این مهم اهتمام نداشت واین کوتاهی ها وتقصیرات را بررسی نمی کرد، هنگامی که علامه سید جمال الدین افغانی دعوت خویش را آغاز نمود به قسمتی از این انحرافات وبیماری ها اشاره کرد وبه خاطر بیرون کردن جوامع اسلامی از آن، مردم مسلمان را در هر کشور وسرزمینی بر حذر می داشت وبه سوی اصلاحات فرا می خواند؛ ولی در نبود یک جماعت منظم ملی خدا جو که افکار ایشان را از نظریه به فعل تبدیل می کرد، آن افکار بزرگ واندیشه های ناب ونجات بخش، نقش بر آب گردید واثری از آن باقی نماند؛ ولی هنگامی که جنبش اخوان المسلمین پا به عرصه وجود گذاشت، بیماری ها وانحرافاتی که گریبان گیر امت اسلامی شده بود را مورد بررسی قرار داد وبرای بیرون رفت از آن، راه های حل مناسب پیشنهاد کرد.
شماری از راه های حلی که حرکت اخوان پیشنهاد کرد جامه عمل پوشید وبرای عملی ساختن شمار دیگری نیاز است که نظام سیاسی از دست حکام مستبد وخود کامه ومزدور بیرون کرده شود و به دست اشخاص مخلص قرار گیرد. از بهترین کتاب هایی که مشکلات جهان اسلام را به بررسی گرفته از کتاب های ذیل می توان یاد کرد: واقعنا المعاصر اثر محمد قطب، آینده در قلمرو اسلام اثر سیدقطب، بین الأمس والیوم اثر امام حسن البنا، وماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین، اثر ابوالحسن ندوی.
(۹) پیوند روحی نسل جدید به میراث تمدنی اسلام:
استعمار غربی به خاطر دوام استعمار فرهنگی خویش بر جهان اسلام همواره سعی کرده است که نسل جوان تحصیل کرده را در هاله ای از تاریکی نگهدارد. تاریکی ای که نسل جوان نتواند از تاریخ اسلام آگاهی داشته باشد، غربی ها هر کار درست وخیری را به دانشمندان خود نسبت می دهند و به خورد جوانان ما این معنا را می دهند که گویا اسلام هیچ تاریخ درخشانی نداشته وهیچ دست آورد تمدنی ای به جوامع بشری تقدیم نکرده است.
آنها تمدن بشری را بر اساس تاریخ تمدن غربی دوره بندی کردند: دوره تمدن یونانی ورومی، دوره قرون وسطی( قرن های تاریک)، دوره رنسانس. دوره ای را که غربی ها به نام دوره قرن های تاریک یاد می کنند در آن قرن ها، جهان اسلام در اوج پیشرفت خویش به سر می برد.
به سبب آن که نسل های تحصیلکرده ما نسبت به تاریخ گذشته شان بی خبر اند واین بی خبری سبب گردیده که به دنبال فرهنگ های وارداتی از غرب باشند والگوی غربی را در زندگی خویش تطبیق کنند، حرکت اسلامی بر آن شد که تاریخ تمدن اسلامی وشگوفایی های آن را به زبان ساده به نسل های پسین معرفی کند. این امر سبب شد تا در این زمینه کتاب های گرانسنگ ومهمی نگاشته شود که تا بدین وسیله نسل جوان ما از نظر روحی وروانی با میراث فرهنگی وتمدنی بزرگ اسلام در دوره های طلایی آن پیوند پیدا کند.
تاریخ اسلام تاریخی است که باید بدان افتخار نمود نه آن که از نسبت به آن شرم داشت. نسل جوان ما به سبب بی خبری شان از تاریخ درخشان اسلام نسبت به آن دوره، احساس شرم می کند وسعی می نماید تا رابطه خود را نسبت به آن تاریخ قطع نشان دهد.
(۱۰) توجه به قضایای کلان وسرنوشت ساز امت:
دشمنان اسلام، به مسلمانان هر منطقه ای این موضوع را تلقین می کنند: شما ملت مستقلی هستید با ملل مسلمان دیگر ارتباطی ندارید، بناء شما بخود بیندیشید ودر قصه دیگران نباشید. این روحیه در میان ملل اسلامی چنان ریشه دوانده است که انگار از قرن های دور به این سو، این ملتها با هم رابطه ای نداشته وندارند؛ بناء هیچ لازم نیست که به شادی مسلمانان دیگر خوش شوند وبه غم شان غمگین گردند. به همین خاطر می بینیم زمانی که یک ملت مسلمان در گوشه ای از جهان مورد تجاوز قرار می گیرد ملت های مسلمان دیگر نسبت به آن ها هیچ عکس العمل نشان نمی دهند.
هنگامی که در قلب جهان اسلام و در شهر قبله اول مسلمانان(شهر بیت المقدس) نظام صهیونستی تأسیس می گردد، ملل مسلمان دیگر نسبت به آن بی پروایی نشان می دهند وبدان اهتمام نمی ورزند. زمانی که مسلمانان میانمار توسط پیروان حاقد وظالم بودایزم شکنجه وکوچانده می شوند، کشور های اسلامی در باره آنها موقف جوانمردانه وغیرتمندانه نمی گیرند، هنگامی که مردم سوریه توسط یک نظام ظالم نابود می گردند وعراق تباه می شود، ملل مسلمان دیگر نسبت به آنها توجه نمی کنند. زمانی که افغانستان در آتش می سوزد، کشور های دیگر اسلامی به جای آن که آتش را خاموش کنند سعی می کنند که آن را شعله ور تر سازند، واین ملت را به تباهی بیشتر سوق دهند.
حرکت اسلامی در بسیاری از کشور های اسلامی در عرصه سیاست وانتخابات نقش بازی می کند و در باره قضایای مهم وسرنوشت ملت های خویش بی پروا نیست وهمواره در انتخابات های مختلف سهم می گیرد. البته نقش آن در کشور هایی همچون: ترکیه، مصر، سودان، اردن، الجزایر، موریتانیا، تونس، فلسطین، افغانستان، پاکستان، اندونیزی، مالیزی از هرجایی دیگر مهم تر وبارزتر می باشد.
(۱۱) باز سازی هویت اسلامی ونقد علمی سکولاریسم:
حرکت اسلامی توانسته است که در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام، مقاومت کند ودر جبهه های متعددی آن را شکست دهد واطمینان خاطر ویقین به حقانیت اسلام ورسالت وتمدن آن را به بسیاری از مسلمانان، باز گرداند.
مدت زمان زیادی اندیشه ونگرش غربی حاکمیت همه جانبه را در اختیار داشت ودر همه عرصه ها وپهلوهای زندگی، حرف اول را می زد. قشر غرب زده به تنهایی زمام امور تربیتی وفرهنگی ورسانه ای را در اختیار داشت وبه تنهایی اقدام به توجیه وتأثیر گذاری بر مردم می نمود. اما اسلام گرایان با قوت با ایشان مقابله نمی کردند یا به عبارت دیگر در موقعیت دفاعی قرار داشتند وبا نوعی ضعف و خود کم بینی با آنان گفت وگو می کردند.
اما امروزه اندیشه اسلامی آن شرایط را پشت سر گذاشته و از موقعیت دفاعی به حالت تهاجمی ومقابله گام نهاده است. از خود باختگی در برابر تمدن غرب به مرحله افشای ناکامی ها وضعف ها ودر ماندگی های آن، وارد شده است. اینک کسانی که دیگران را به تقلید وتبعیت از خیر وشر وتلخ وشیرین ومحبوب ومکروه ومطلوب ونا مطلوب غرب فرا می خواندند، به دفاع از خود نیاز پیدا کرده اند، حتی در پی اعلام برائت از ادعا های قبلی خویش بر آمده وتعدادی از ایشان به جبهه مخالف پیوسته ودر صف داعیان اسلام قرار گرفته اند.
در گذشته هویت اسلامی از طرف گرایش های مختلف زیر سوال بود ودر معرض مناقشه جدی قرار داشت، اما امروز به حقیقتی ملموس در آمده است. امروز متبینان هویت اسلامی به هویت اسلامی خود افتخار می کنند. حرکت اسلامی توانسته است که اندیشمندان ونویسندگانی را در صف خود وارد کند که سالیان مدیدی در صف مخالفین اسلام بودند.
(۱۲) تقویت عواطف وغیرت دینی:
حرکت اسلامی توانست که در عرصه شعور وغیرت دینی، عاطفه واحساسات بسیاری از مردم مسلمان را در ممالک شرق وغرب اسلامی نسبت به امور اسلام و مسلمانان به جنب وجوش در آورد وآتش غیرت واحساس مسؤولیت را در سینه مسلمانان برای حمایت از دیگر مسلمانان وپشتیبانی از مسائل، مانند: آزاد سازی سرزمین های اسلامی از دست غیر مسلمانان در شرق وغرب شعله ور نماید.
حرکت اسلامی این انگیزه وروحیه را در میان پیروان خود تقویت نمود که هرگاه دشمن شخصی مسلمان را در شرق به اسارت بگیرد، بر مردم مسلمان در غرب لازم است که به کمک آن اسیر مسلمان همت گمارند وبرای نجات وی همه تلاش های خود را بکار گیرند. یکی از ثمرات این منش این بود که مسلمانان از قضیه فلسطین در شرق وغرب دنیای اسلام دفاع می کنند و تشکیل دولت یهود در آن سرزمین را عملی وحشیانه وغاصبانه می دانند وخواهان محو دولت یهودی هستند.
(۱۳) تربیت نسلی پاکباز ومجاهد:
یکی از بزرگ ترین پیروزی های حرکت اسلامی آن است که در میدان عمل و واقعیت جمع بزرگی از مردم را بر اساس اهداف والای اسلام تربیت نمود وآنها را از دنباله روی اندیشه های منحرف وارهانید. حرکت اسلامی مهم ترین دل مشغولی خود را پرورش نسلی مسلمان می دانست که بهترین فهم ومعرفت را از اسلام فراگیر ومتوازن پیدا نماید، به بهترین صورت به آن ایمان بیاورد، ایمانش را در عمل تجسم بخشد وبرای آن مدافعی غیرتمند و مبلغی توانمند باشد وجان ومال خود را فدای آن بنماید. حرکت اسلامی به خاطر تربیت سالم این نسل پاک باخته، راهکارها ووسائلی را برای رسیدن به این اهداف مشخص کرده است مانند: اسره وکتیبه ومخیم وغیره.
(۱۴) احیای فریضه جهاد فی سبیل الله:
حرکت اسلامی همه تلاش خویش را برای احیای فریضه بزرگ جهاد به کار گرفته وبه جهاد علیه نفس وعلیه شیطان که بخشی اصیل از روش تربیتی آن است، اکتفا ننموده بلکه آن را گسترش بخشیده است تا شامل مبارزه وجهاد با شیاطین شیطان صفت واستعمارگر خارجی وابلیسیان اجیر ومزرود داخلی ایشان شود. حرکت اسلامی جهاد خود را از همان آغاز در دو محور متمرکز ساخته بود: یکی واقعیت بخشیدن به اندیشه اسلامی در صحنه زندگی، دوم آزاد سازی سرزمین های تحت استعمار وظلم. در محور اول حرکت اسلامی یک مبارزه بی امان را علیه تمام منکرات وانحرافات موجود در جوامع اسلامی شروع کرد ودر این راستا آماده هر نوع قربانی وسختی گردید ودر محور دوم در برابر استعمار خارجی واستبداد داخلی مبارزه خویش را آغاز نمود.
حرکت اسلامی در مبارزه مسلحانه وغیر مسلحانه اش علیه استعمار خارجی وجنایات عمال آنها در سراسر جهان اسلام مبارزه دوامدار خویش را به پیش برده است، ودر این راستا قربانی های قابل قدری را نیز متحمل شده است. مهم ترین کارزار جهاد ومقاومت حرکت اسلامی همانا مقابله در برابر استعمار غربی ویهودی در سرزمین فلسطین می باشد. همین که حرکت اسلامی از خطر تسلیمی سرزمین مقدس بیت المقدس وفلسطین به یهود اطلاع یافت واز هجرت یهود به آن سرزمین آگاه شد در برابر آن مقابله ومبارزه را آغاز نمود وهنگام اعلان دولت متجاوز اسرائیل در سرزمین فلسطین دسته های جهادی مربوط به حرکت جهانی اخوان المسلمین از کشور های نزدیک به فلسطین به آنجا سرازیر شدند و در برابر ارتش یهود مردانه رزمیدند ودر این راستا شهدای زیادی تقدیم داشتند. در واقع بنیانگذار حرکت اخوان المسلمین امام حسن البنا خود نیز قربانی همان جهاد شد که دشمنان اسلام دست به دست هم داده او را ترور کردند.
همچنان حرکت اسلامی اخوان برای اخراج قوای انگلیس از سرزمین اسماعیلیه جهاد بی امان نمودند تا آنکه آنها را به بیرون شدن از سرزمین مصر وادار نمودند. همین طور حرکت اخوان المسلمین در سرزمین های دیگر اسلامی نیز جهاد ومبارزه کردند که از جمله جهاد افغانستان علیه اتحاد شوروی یکی از بارز ترین میادین جهاد است که در واقع امر بنیان گذار آن جریان اسلامگرایی ای بود که به خاطر آزاد سازی این سرزمین تلاش صورت گرفت وابنای حرکت اسلامی از اکناف جهان اسلام نیز جهت مشارکت در این جهاد مقدس به سرزمین جهاد آمدند وبهترین فرزندان شان را در این سرزمین قربانی ساختند. البته مهمترین شخصیتهای اسلامگرای غیر افغانی که در جهاد افغانستان جان خود را از دست دادند می توان از دکتور عبدالله عزام وشیخ تمیم عدنانی یادآورد شد.
(۱۵) تأسیس بانکداری واقتصاد اسلامی:
یکی از دست آورد ها وثمرات حرکت اسلامی تقویت احساس مردمی برای مقابله با ربا خواری است. ابنای حرکت اسلامی دهها شاید هم صدها کتاب در مورد مزایای اقتصاد اسلامی وآزاد شدن از مشکلات وپیامد های اقتصاد سرمایه داری وسوسیالستی نوشته اند. کنفرانسها وگردهمایی های فراوانی تشکیل گردیده اند که همه بر ضرر های ربا واثرات منفی آن بر اقتصاد جوامع اسلامی تأکید داشته اند. این امر سبب گردید که مراجع فتوای مباح کردن اقتصاد ربوی در انزوا واختفاء قرار گیرند ودر نتیجه بسیاری خواستار وجود بانکداری اسلامی خالی از ربا شدند.
آرزوها به واقعیت پیوست، دهها بانک اسلامی تأسیس گردید وروز به روز گسترش پیدا می کنند، حتی تعدادی از بانک های بین المللی برای خود شاخه ای از بانکداری اسلامی تأسیس نمودند، همچنان شرکت ها ومؤسسات زیادی بر پایه معاملات منطبق با شریعت اسلامی تأسیس شدند که شرکت بیمه اسلامی یکی از آنها می باشد.
این اقدامات سبب احیای فقه معاملات اسلامی شد و سبب صدور تحقیقات اقتصادی ومحاسباتی واداری بسیاری در پرتو شریعت اسلامی گردید. همچنان مراکزی برای تقویت تحقیقات در اقتصاد اسلامی تأسیس شدند ودر برخی از دانشگاه ها بخش های علمی گسترده ای برای تدریس اقتصاد اسلامی در نظر گرفته شد واشخاصی دانشمند در عرصه اقتصاد اسلامی تخصص یافتند وبه مقام استادی در دانشگاه ها رسیدند. هم اکنون تحقیق در مورد اقتصاد اسلامی به یک تخصص عمیق واکادمیک در خارج وداخل جهان اسلام تبدیل گردیده وکتب فراوانی در این راستا نگارش یافته است.
(۱۶) خدمات اجتماعی گسترده:
حرکت اسلامی نقش بسیار گسترده ای را در میدان خدمات اجتماعی بر عهده داشته است. به خاطر تحقق این هدف امام حسن البنا در زمان حیات خویش در درون جنبش اخوان المسلمین بخشی را به نام بخش نکو کاری وخدمات اجتماعی تأسیس نمود. ایشان می خواستند که اخوان مسؤولیت خویش را در برابر مستمندان وایتام وبیماران وبیوه زنان ودیگر اقشار آسیب پذیر وزحمت کش جامعه که علی رغم مشقات زیاد از حاصل زحمات خویش محرومند وبرای به دست آوردن مخارج زندگی خود و خانواده با مشکلات زیادی مواجه بودند، عمل کنند وهمه توانایی ها وامکانات خود را به کار گیرند.
حرکت اخوان المسلمین اقدام به تشکیل درمانگاه ها وکلنیک های پزشکی برای مداوای بیماران مستمند وساختن خانه هایی برای حمایت از کودکان بی سرپرست نموده هم چنین برای جمع آوری زکات ثروتمندان وتوزیع آن در میان مستمندان و بیوه زنان وافراد ناتوان، برنامه های بسیاری را ترتیب داده ومی دهند.
همچنان هیئت هایی را برای ایجاد آشتی میان اشخاص وگروه هایی که با هم اختلاف دارند، تشکیل دادند تا از گسترش اختلاف در میان مردم وشعله ور شدن آتش آن که ممکن است تر وخشک را با هم بسوزاند، جلوگیری نماید.
خلاصه:
کوتاه سخن آن که حرکت اسلامی معاصر( اخوان المسلمین و جماعت اسلامی) در کشور های مختلف اسلامی برای رهایی جهان اسلام از چنگ دژخیم ومصیبت استعمارغربی وکمونستی شرقی، بردگی فرهنگی وفکری، عقب ماندگی اقتصادی، اختلافات سیاسی، جهل وبی سوادی، بیکاری، انحلال اخلاقی، فروپاشی خانوادگی، خودکم بینی ودنباله روی، استبداد وخودکامگی، ودهها مصیبت دیگر، مبارزه دوامدار خویش را اعلان داشت و برای رسیدن به اهداف خویش متقبل هر نوع قربانی ومبارزه گردید وبرای امت اسلامی مایه امید گردید و حس خود ارادیت وخود باوری را به ایشان باز گردانید.
مأخذها:
(۱)پیام بیداری ( مجموعه رسائل امام حسن البنا).
(۲) اخوان المسلمین هفتاد سال دعوت، تربیت واصلاح. امام یوسف قرضاوی.
(۳) آینده حرکت اسلامی واولویتهای آن. امام یوسف قرضاوی.
(۴) برنامه اصلاح جمعیت اصلاح افغانستان.
(۵) فی آفاق التعالیم، سعید حوی.
به قلم: داکتر عبدالصبور فخری