محمد (ص) بزرگترين حامى و مدافع حقوق

محمد صلي الله عليه وسلم  و حمايت از حقوق انسان
رسول الله صلى الله عليه وسلم از اغازين روزگار بعثت شان به دفاع از حقوق انسان اعم از مرد و زن وخورد و بزرگ بدون در نظر داشت مواقف اجتماعى و به قطع نظر از مراعات حالت اقتصادى و مستواى زندگى مردم پرداختند، و همواره از مظلوم دفاع نموده ظلم  و ستمگرى را مردود وعملا در برابر ظلم ايستاده مى شدند، و حتى رسول الله صلى الله عليه وسلم پيش از بعثت شان نيز از حقوق مظلومان دفاع مى نمودند، و مشاركت پيغمبر صلى الله عليه وسلم در ” حلف الفضول” پيمانى كه در خانه عبدالله بن جدعان در مكه بخاطر دفاع از مظلومين صورت گرفت، بزرگترين دليل برين مدعا است و همان بود كه رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد از بعثت شان راجع بدين پيمان گفتند: ” من در پيمانى در خانه عبدالله بن جدعان حضور داشتم كه اگر در چنين پيمانى بعد از ظهور اسلام ( ونشر رسالت) دعوت مى شدم بى تر ديد اجابت مى نمودم” اين موقف دفاع از مظلوم و حمايت از آن، آيا پيامى جز دفاع از حقوق، و پاسدارى از حق مظلومان و مستمندان دارد؟
پيغمبر صلى الله عليه وسلم نه تنها اينكه در حيات خويش در حوادث و رويدادهاى واقع شده حفظ حقوق هر صاحب حق را در نظر داشته و به ايصال آن به صاحبش مى پرداختند و حقوق ضايع شده را به حقدارش بر مى گردانيدند، بلكه اساسات و مبادى ارج ‌دارى را در زمينه وضع و تعيين وتثبيت كردند، دقت كنيد كه رسول الله صلى الله عليه وسلم  در خطبه حجة الوداع كه بعد از آن بيشتر از سه ماه در قيد حيات نماندند، به چه شدت تجاوز برخون، مال وناموس انسانها را ممنوع و حرام قرار دادند، و اين كار صدها سال پيش از آن بود كه بشريت قانون بزرگ پوليس را در سال 1689 م و وثيقهء اعلان حقوق  را درسال 1628م و قانون ازادى جسم و جسد را درسال 1689م و اعلان استقلال امريكا  1776م و پيمان حقوق همشهرى را در سال 1789م و اعلان جهانى حقوق انسان را در سال 1948م بشناسد.
يقينا اساسات و مبادى حقوقى را كه شريعت اسلامى براى انسان مقرر داشته از همه قوانين حقوقى كه قرنها بعد از آن وضع شده پيشى گرفته است، بلكه اين مبادى و اساسات فراتر از انسان، حقوق حيوان، نبات و محيط زيست را كه حفاظت آن از شاخه هاى ايمان قلمداد شده، احتوا كرده است چنان كه رسول الله صلى الله عليه وسلم  فرموده اند: ” الايمان بضع وسبعون شعبه أعلاها لا اله الا الله و أدنها اماطة الأذى عن الطريق” ايمان داراى هفتاد و چند شاخه است كه بلند ترين كلمه توحيد لا اله الا الله و پايين ترين ان دور كردن چيزهاى ازار دهنده از راه است(1) و بدينگونه رسول الله صلى الله عليه وسلم بخاطر حفظ و مراعات حقوق محيط زيست، از قضاى حاجت در راه ها و زير درختان، كه مردم در سايه آنها مى نشينند، منع نمودند، و اين خود روشنگر اهتمام پيغمبر صلى الله عليه وسلم  به حقوق عامه مردم و حفظ محيط زيست از تلوث و اّلودگى است.

شريعت اسلامي و مبادي عمومي حقوق

شريعت اسلامى براى حفظ وپاسدارى حقوق انسان اساسات و مبادى عمومى حقوقى را از مقاصد خويش قرار داده است كه با حفظ و پاسدارى اّن، همه حقوق انسان محفوظ جان، مال، نفس و عقل او از همه خطرات و تجاوزات مصؤن مى ماند، و اينك قرار ذيل به شرح و توضيح مختصر هر يك اّن مى پردازيم:
1_ حفظ و نگهداري نفس انسان!
اهتمام و ارزشي كه براى نفس انسان و حفظ آن از تعرض در شريعت اسلامى داده شده در هيچ يك از اديان و نظامها و مكاتب فكرى و اّيين هاى دينى گذشته و موجوده، داده نشده است؛ اسلام قتل نفس انسان را بدون موجب و به غير حق حرام خوانده و قتل يك انسان بيگناه را چون قتل همه انسانها قرار داده است، الله جل جلاله   مى فرمايد: ” من قتل نفسا بغير نفس او فساد فى الارض فكانما قتل الناس جميعا”  (2) ترجمه: هر كس انسانى را بدون ارتكاب قتل با فساد در زمين بكشد چنان است كه گويى همة مردم را كشته است.
با مراجعه به نصوص قرآن و حديث واضح مى گردد كه اسلام مسئله حفظ نفس انسان را با تشريعات متعدد، اوامر و نواهى گوناگون از چندين طريق به شيوه هاى مختلف مطرح نموده، تعرض و تجاوز بر آن را حرام و ناروا و سزاى قاتل را عذاب جهنم وعده داده است. پيغمبر صلى الله عليه وسلم حمايتگر حقوق انسان در باب خودكشى مى فرمايد:”من تردى من جبل فقتل نفسه فهو فى نار جهنم يتردى فيها خالد مخلدا و من تحسى سما فقتل نفسه فسمه فى يده يتحساه فى نارجهنم”(3) ترجمه: هر كه از كوهى خود را به زير اندازد و خويشتن را به قتل برساند، پس اين شخص در اتش جهنم است كه در آن هميشه به زير مى رود و هر كه زهرى را بياشامد و خود را بكشد پس زهرش در دستش بوده در آتش جهنم اّنرا مى اّشامد.
و بدين سان رسول الله صلى الله عليه وسلم آن ذرايع و اسبابى را كه منجر به قتل و هلاك نفس مى گردد منع قرار داده فرموده اند: ” من حمل علينا السلاح فليس منا”(4) هر كه عليه ما سلاح بردارد از امت ما نيست، پيشرفته تر از اين، پيغمبر رحمت، آن اذيت و آزارى احتمالى را كه توقع برده مى شود در نظر گرفته و به جلوگيرى از آن فرمان مى دهد: ” من مر فى شئ من مساجدنا او أسواقنا بنبل فليأخذ على نصالها لا يعقر بكفه مسلما” (5) هر كه با تيرى در گوشه از مساجد و بازار، عبور مى كند بايد سر نيزه آنرا به دستش گيرد تا مسلمانى را زخمى ننمايد. بدين سلسله ارشادات نبوى در حرمت رسانيدن اذيت از حد بيشمار است و از آنجمله بدين روايت متوجه شويد كه پاسدار حقوق بشريت مى فرمايد: ” من اشار الى اخيه بحديدة فان الملائكة تلعنه حتى و ان كان اخاه لابيه و امه.(6)
ترجمه: هركه باپارچه آهنى به سوى برادرش اشاره ( به قتل) كند، فرشتگان او را نفرين مى كنند حتى اگر آن شخص برادر پدرى و مادرى اش هم بوده باشد.
دقت كنيد كه اين نبى رحمت وراهنماى بشريت تا چه سرحد مدافع حقوق انسان بوده و براى حمايت نفس انسان از تجاوزات وتعرضات و حتى از آزار و اذيت تا كدام پيمانه اهتمام به خرج داده از آن پاسدارى و حمايت كرده است.
2_ حفظ و نگهداري عقل انسان!
اهتمام به حفظ عقل در واقع حمايت از انسانيت انسان و شرف و حيثيت اوست، آنجا كه عقل به فساد مى گرايد ديگر هيچ وقار و عزتى بدين كالبد فزيكى انسان باقى نمى ماند چرا كه خير و شر را تمييز داده نمى تواند، حيا و عفت را نمى شناسد، حدود حقوق و مرزهاى آن معالم و نشانه هاى ثابت خود را از دست مى دهد از اينجاست كه پيغمبر صلى الله عليه وسلم  حفظ عقل را  از مقاصد اصلى شريعت قرار داده و هر آنچه را كه سبب فساد عقل مى گردد حرام گردانيده است و مفسدات عقل به دو نوع تقسيم مى گردد:
الف، مفسدات حسي:
چون شراب، هيروئين، چرس و همه مخدرات كه مفسدات حسى بوده و سبب فساد عقل و باعث از بين رفتن رشد وشعور آن مى گردد رسول الله صلى الله عليه وسلم در مورد اين نوع مفسدات مى فرمايد: ” كل مسكر خمرو كل خمر حرام”  (7) هر مستى آورنده شراب و هر شراب حرام است.
ب، مفسدات معنوى:
چون عقيده به خرافات وشعبده بازيها و چشم بنديها و جادو گريها، و دنباله روى كور كورانه وعدم بكار بردن فكر و عقل، اينها مسائلى اند كه عقل را تباه و نابود مى سازد از ينرو هريك از اين امور در شريعت حرام خوانده شده و براى حفظ و پاسداى عقل تاكيد به عمل امده كه خود يكى از مبادى مهم حفظ حقوق انسان است.
3_ حفظ و نگهداري نسل!
حفظ و نگهدارى نسل از مبادى بزرگى است كه چندين حقوق ديگر به آن تعلق مى گيرد و اسلام اين مسئله را از طرق وراه هاى متعددى علاج كرده است و ذيلاً به برخى از آنها مختصرا اشاره مى كنيم:
الف: تر غيب در ازدواج: رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: يا معشر الشباب من استطاع منكم الباءة فليتزوج… الحديث .(8)  ترجمه: اى گروه جوانان هر كس از شما توان ازدواج را داشته باشد بايد ازدواج كند.
ب: تحريم قتل فرزندان وسقط حمل زنان: الله جل جلاله   درين مورد فرموده است: ” ولا تقتلوا اولادكم”  (9) فرزندان خودر را مكشيد: اين آيه كريمه و نصوص ديگرى از قرآن و حديث دلالت بر آن دارد كه قتل فرزندان وسقط جنين حرام است مگر در صورتكيه در بقاى حمل خطر موكد متوجه مادر بوده باشد كه درين صورت براى نجات مادر برخى از صورتهاى سقط را با مشورة داكتر حاذق مسلمان برخى از علما مجاز دانسته اند.
4_ حفظ و نگهدارى عرض و ناموس!
قضيه حراست ناموس و پاسدارى از آن، از مهمترين قضاياى انسانى و اخلاقى و اسلامى مسلمان است كه اين قضيه نه تنها به حقوق هر يك از مرد و زن به صورت جداگانه تعلق مى گيرد بلكه به حقوق عمومى امت اسلامى و نظام اسلامى ارتباط مستحكم و ناگسستنى دارد بدين لحاظ اسلام همة راه هاى چپاول اين حقوق را بسته و براى حراست و پاسدارى از آن حدود و مرزهاى مستحكمى را قرار داده است كه اينك بصورت گذرا به برخى ازين حدود و مرزها اشاره مى كنيم:
الف: حرمت زنا و تعيين حد برآن:
الله جل جلاله فرموده است: ” ولا تقربواالزنى انه كان فاحشة وساء سبيلا”  (10)  ترجمه: به زنا نزديك مشويد بى ترديد كه زنا كارى بسيار زشت وراه بدى است، و هم الله جل جلاله   فرموده است الزانية والزانى فا جلدوا كل واحد منهما ماندة جلده(11)  . ترجمه زن  زناكار و مرد زنا كار هر يك از آنها را صد دره بزنيد.
ب: تحريم قذف (تهمت به زنا) و تعيين حد بر آن:
الله جل جلاله   فرموده است: ” والذين يرمون المحصنات ثم لم يأتوا باربعة شهداء فاجلدو هم ثمانين جلدة ولا تقبلوا لهم شهادةاُبدا و اولئك هم الفاسقون”  .(12) ترجمه: وكسانى كه زنان پاكدامن را متهم به زنا مى كنند سپس چهار شاهد [برادعاى خود] نمى آورند آنها را هشتاد دره بزنيد و ابداً شهادتى را از آنان نپذيريد و چنين كسانى فاسقان اند.
و رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: ” شما از هفت چيزمهلك دورى كنيد و از آن جمله اتهام زنان پاكدامن را به زنا، ذكر كردند”.
ج: ترغيب وتشويق بر دور شدن از مواضع تهمت بخاطر سد ذريعه:
چه واقع شدن در مواضع تهمت منجر به طعن و عيب درسلوك و اخلاق شخص شده، موجب شك و گمانها در باره شخص مذكور مى گردد.
نقاط فوق حدود و مرزهايى است كه با مراعات آنها ناموس نگهدارى مى شود.
5_ حفظ و نگهداري مال!
امر به حفاظت مال از جمل? مبادى‌يي است كه رعايت چندين حق به آن تعلق مى گيرد، بدين لحاظ شريعت اسلامى به حفاظت آن به شيوه هاى مختلف وطى احكام متعددفرا خوانده است كه ذيلا به ذكر برخى از آنها مى پردازيم.
الف، امر به اعتدال و ميانه روى در انفاق و صرف مال، الله جل جلاله   مى فرمايد: ((ولا تجعل يدك مغلولة الى عنقك ولا تبسطها كل البسط 8 ملوما محسوراً))(13)  ، و دست خودرا به گردن خويش بسته مدار و انرا بيش از حدمگشاكه آنگاه ملامت شده و حسرت زده برجاى بنشينى))
ب: تشريع عقوباتى بر تجاوز به اموال و ممتلكات مردم.
ج: الزام به حفظ و نگهدارى اموال يتيمان و ناتوانان.
د: تحريم سود و خوردن اموال مردم به حرام و باطل اين مبادى پنجگانه مهمترين اساسات حقوقى است كه جهت حفظ مجموعه از حقوق فرد، و اجتماع، ملت و نظام وضع شده است.
محمد صلي الله عليه وسلم  بزرگترين حامي حقوق زن!
آنانى كه تاريخ را ورق زده اند از وضع زن قبل از بعثت رسول الله صلى الله عليه وسلم چيزى آگاهى دارند و خوانده اند كه زن چون چهار پايان وكالا خريد و فروش مى شد و بر زنا و ازدواج مجبورش مى ساختند، ميراث برده مى شد و حق ميراث را نداشت و شروهرش مى توانست در مال او هر گونه تصرف كند. و گاهى هم مردان در برخى از شهر ها اختلاف مى كردند كه اّيا زن همچون مرد داراى نفس و روح است؟ و آيا اينكه زن اگر دين را مى پذيرد و عبادت مى كند عبادت او پذيرفته و داخل بهشت مى گردد؟
يكى از مجامع در شهر مركزى روم فيصله كرد كه زن حيوان پليدى است كه روح و خلود ندارد ولى عبادت و خدمت بروى لازم است، و بايد چون شتران و سگان دهان بند بر دهنش زده شود تا از خنده و سخن باز ماند، چرا كه زن دام صيد شيطان است، و بزرگترين شريعت جاهلى براى پدر، فروش دخترش را مباح ساخته بود،و برخى از عربها بدين نظر بودند كه پدر حق دارد دخترش را بكشد و بلكه مى تواند زنده بگورش كند.  و بزرگترين عدالت كه در حق زن بعد از ولادت رسول الله صلى الله عليه وسلم و پيش از بعثت شان صورت گرفت آن بودكه: مردم فرانسه در اروپاپس از اختلافات و منازعات زياد فيصله كردند: زن انسانى است كه بخاطر خدمت مرد آفريده شده است!(14)
اوائل قرن هفتم ميلادى بود كه رسول الله صلى الله عليه وسلم بحيث پيغمبر صلى الله عليه وسلم براى همه بشريت مبعوث شدند تا مردم را به عبادت الله يگانه و اصلاح نفس شان كه تقاليد دينى و تعصبات قومى و وطنى فاسد ساخته بود دعوت نمايند، و بى ترديد كه زن از اين اصلاح سهم بزرگى را داشت و ذيلاً به چيزى از تفصيل به ذكر آن مى پردازيم:
زن  خواهر مرد است:
1_ الله جل جلاله مى فرمايد: (( يا ايها الناس  اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها وبث منهما رجالا كثيرا و نساء(15) ((ترجمه: اى مردم از پروردگار خود بترسيد؛ پرورودگارى كه شما را از يك تن اّفريد و همسر او را از او خلق كرد، و از آن دو، مردان و زنان بسيارى را ( در روى زمين) پراگنده ساخت و هم رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده اند: (( انما النساء شقائق الرجال))(16)  جز اين نيست كه زنان خواهران مردانند.
2_ ايمان زنان چون ايمان مردان است:
رسول الله صلى الله عليه وسلم اياتى را كه الله جل جلاله در آنهاايمان زنان را چون ايمان مردان قرار داده است به مردم تلاوت و قراءت كردند و اّيات بيشمارى درين مورد وارد است كه زن ومرد به وصف ايمان و به پاداش آن يكسان خطاب شده اند و ما به ذكر اين يك اين يك اّيه اكتفا مى كنيم: ((ان الذين فتنوا المومنين و المومنات ثم لم يتوبوا فلهم عذاب جهنم ولهم عذاب الحريق))(17) ترجمه: همانا كسانى مردان مومن و زنان با ايمان را عذاب و شكنجه كردند سپس توبه ننمودند پس آنانرا است عذاب سوزان…
3_ پاداش زنان با ايمان در آخرت چون پاداش مردان با ايمان است.
الله نوت جل جلاله  مى فرمايد: (( ومن يعمل من الصالحات من ذكر اوانثى و هو مومن فاولئك يدخلون الجنة ولا يظلمون نقيرا))(18)  ترجمه: وكسيكه (چيزى) از اعمال شايسته انجام دهد چه مرد باشدچه زن در حالى كه ايمان داشته باشد پس چنين كسان به بهشت وارد مى شوند و مقدار هسته خرمايى مورد ستم قرار نمي گيرند.
بعد از ذكر برخى از موارد تساوى زن با مرد و مظاهر اين مساوات اينك به ذكر پاره يي از حقوق زن در اسلام كه پيغمبر صلى الله عليه وسلم انها را باتلاوت اّيات قران و با احاديث گهر بارشان بيان كرده اند مى پردازيم.
الف: حقوق اجتماعي زن:
اسلام براى زن اجازه مى دهد كه در عبادات اجتماعى چون نماز جماعت، جمعه و عيدين اشتراك نمايد ولى براى تخفيف بر آنان بالايشان واجب نمى گرداند اما عبادت حج كه از مهمترين عبادات و كارهاى اجتماعى است برايشان واجب شده است، الله جل جلاله   مى فرمايد: (( والمومنون والمومنات بعضهم اولياء بعض… الايه (19) . ترجمه: مردان مومن و زنان با ايمان برخى دوستان وكار سازان برخى ديگرند… درين اّيه كريمه دقت كنيد الله جل جلاله  براى زنان باايمان ولايت مطلق را بامردان مومن ثابت ساخته است كه در آن ولايت اخوت و دوستى، تعاون مالى و اجتماعى، ولايت تصرف جنگى و سياسى وغيره شامل است به همين اساس زنان پيغمبر صلى الله عليه وسلم و زنان صحابه در غزوات وجنگها همراه مردان مى بر آمدند به مجاهدين آب وغذا تهيه كرده و زخميان را پانسمان مى كردند، در حديث صحيح امده است كه عائشه همسر رسول الله صلى الله عليه وسلم در جنگ احد با زنان ديگر زخميان را آب و زخمهايشان رامى شستند و هنگامى كه رسول الله صلى الله عليه وسلم زخمى شدند پانسمان وپرستارى ايشان را او به عهده گرفت(20)
ب: حقوق سياسي زن:
اسلام براى زن در پهلوى ساير حقوق، حق سياسى را نيز قائل شده ممارست و تصرفات در امور سياسى را براى او اجازه داده است، و از حقوق سياسى زن در اسلام آنست كه هرگاه زن، مردى از دشمنان محارب رادر حال جنگ امان بدهد اين امان او نافذ و تطبيق مى گردد، ام هانئ‌ دختر ابو طالب روز فتح مكه به پيغمبر صلى الله عليه وسلم گفت من دو مردى از ايوران (خويشاوند از طرف شوهر) خود راامان دادم رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: (( اجرنا من اجرت ياام هانئ)) اى ام هانئ كسى را كه توامان داده اى ما او را امان مى دهيم))(21)  و هم از ابو هريرة روايت شده كه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموند (( ان المراة لتاخذ للقوم))(22) ترجمه: زن مى تواند كه [ كسى را]  بر مسلمانان امان بدهد و هم از عائشه رضى الله عنها روايت شده كه گفته است: ((اگر زن مسلمانان را امان دهد اين كار جايز و درست است” و از ابن منذر نقل شده كه اجماع مسلمانان بر آنست كه امن و امان دادن زن جايز است. و اين چنين مشوره خواستن رسول الله صلى الله عليه وسلم از ام المؤمنين ام سلمه در صلح حديبيه بيانگر آنست كه زن مى توانددر قضاياى سياسى و صلح و جنگ موقف مهم داشته و از او مشوره خواسته شده و بحيث مستشار قرار گيرد و مثالهاى زيادى در زمينه موجود است كه اين مقاله گنجايش درج آنهارا ندارد.
ج: حقوق تعليمي و فرهنگي زن:
رسول الله صلى الله عليه وسلم زنان و مردان را به اّموختن علم و فراگيرى دانش تشويق و ترغيب نموده و همواره يارانشان را بر اّموختن كتابت و نوشتن فرامى خواندند، و به چندين سند ثابت است كه شفاء بنت عبدالله مهاجره قرشية به ام المومنين حفصة بنت عمر رضى الله عنهمانوشتن راتعليم مى داد.(23)
زنان و مردان در اقتباس علم از مدرسه نبوت به هدايت اسلام مشترك بودند، همان بود كه از اّنان راويان حديث و اّثار، شاعرها، اديبها و اهل تصنيف در علوم و فنون مختلف بروز نمودند، عنايت رسول الله صلى الله عليه وسلم به تعليم و تربيه زنان تا حدى رسيد كه فرمودند: “ايما رجل كانت عنده وليدة فعلمها فاحسن تعليمهاو ادبها فاحسن تاديبهاثم اعتقها و تزوجها فله اجران(24) ((ترجمه: هر ان شخص كه كنيزى داشته باشد و آنرا تعليم دهد و تعليمش را خوب ونيك سازد و به ادبش بپردازد و تاديبش را نيكو نمايد بعد از آن ازادش كند و نكاحش نمايد او دو اجر وثواب دارد. رسول الله صلى الله عليه وسلم درين حديث ثواب تعليم و تأديب زن را با ثواب اّزادى كه انسان، سخت بدان رغبت دارد، برابر ساخته اند و علاوه بايد كرد كه هدف نخستين و مقصد اساسى از تعدد زنان رسول الله صلى الله عليه وسلم آن بود كه ايشان معلمات و مفتيات براى زنان امت باشند و بلكه مردان وحتى خلفاء راشدين در برخى از احكام شرعى كه برايشان مشكل مى بود به آنها مراجعه مى كردند.
د: حقوق مالي زن:
اسلام اّن محروميت وتنگ گيرى كه بر زنان در تصرف ثروت و ممتلكاتشان در ميان عرب و عجم وجود داشت از ميانبرده براى زنان حق ملكيت و تصرف راثابت و استبداد شوهران را درين زمينه پايان بخشيد و همچون  مردان وصيت و ميراث را بر آنان مشروع، و حق خريد و فروش، اجاره، هبه، صدقه و غيره برايشان عطا كرد و بالتبع اين حق نيز براى زن ثابت شد كه از مال خود مى تواند كه بامراجعه به قضا و محكمه و وسايل ديگرى دفاع نمايد طوريكه از نفس خود دفاع مى كند.
هـ: حقوق زنان در ميراث و نكاح:
اسلام بر خلاف نظامها و اّيين هاى قبلى جاهلى حقوق زن در ميراث را بصورت تفصيلى در قرانكريم بيان كرده و براى زنان در حالات مختلفى حق ارث را ثابت ساخته است، و اين مطلب در قرانكريم در سوره نساء به تفصيل توضيح گرديده است و بايد افزود كه در قرانكريم سوره بنام سوره نساء ( يعنى زنان) مسمى گرديده كه اين خود بيانگر اهميت و ارزش زن و مقام و منزلت زن در اسلام است.
و البته در نكاح نيز براى زن حق مطالبه مهر، اختيار شوهر، ورضا به نكاح و حقوق ديگرى داده شده است كه نميتوانم همه آنها را درين نوشتار مختصر ذكر يا فشرده سازيم، روى هم رفته از آنچه ذكر بعمل آورديم بدين نتيجه مى رسيم كه شريعت اسلامى حامى حقوق زن و محمد صلى الله عليه وسلم  مدافع و پاسدار اين حقوق بوده طوريكه مدافع حقوق همه بشريت و انسانيت بوده است.رسول الله صي الله عليه وسلم حامي حقوق برده گان!
همانگونه كه اسلام همزمان با ظهورش به اصلاح زنان پرداخت بدانگونه به زندگى پراختناق بردگان نفس جديد و به حالت نكبت زده و حيوان گونه انان روح انسانيت بخشيد و براى ختم نظام برده گى راه وچاره سنجيده، چون روزگاران ظهور اسلام برده گى با عمق ريشه هاى دراز تاريخى اش به مصالح و معاش ملتهايي كه بدان عادت گرفته بودند وابسته وگره خورده بود و اسلام نخواست كه چون يك دولت عسكرى يكباره از راه قهر و زور بران خط بطلان كشد و مصالح ملتهاى موجوده در آن زمان را مختل سازد، بلكه راه اقناع و جلب انگيزه هاى نفس را اختيار كرد و به اّزادى برده گان ترغيب و اجر بزرگ بران مقرر نموده و اّزادى برده گان را كفاره بسا از گناهان قرا داد و بالاتر از آن راه ازادى برده گان را به حد كافى توسعه داد، ببينيد كه پيامبر مصلح انسانيت و مدافع حقوق در باب حمايت از حقوق بردگان چه قاطع دستورى صادر مى كند: ((من لطم مملوكه او ضربه فكفارته ان يعتقه(25) ((ترجمه: هركه برده اش را به سيلى زند يا او را لت و كوب نمايد پس كفاره اش اينست كه اّزادش كند.
و هم اين موقف دفاع از حقوق برده گان در حديث ابو مسعود واضح مى گردد ابو مسعود مى گويد: برده مملوكم را مى زدم صدايي از پشت سرم شنيدم كه مى گفت ((اعلم ابا مسعود! الله اقدر عليك منك عليه)) اى ابا مسعود! بدان كه قدرت الله بر تو به مراتب بيشتر از قدرت تو برين برده است، ملتفت شدم در يافتم كه صاحب اين صدا رسول الله صلى الله عليه وسلم است، گفتم: يا رسول الله صلى الله عليه وسلم! اين برده بخاطر الله اّزاد است، اّنگاه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: (( اما انك لولم تفعل لمستك النار او للحقتك النار، هر چه اگر تو اين كار نميكردى قطعا اتش (دوزخ) به تو مى رسيد(26)  از اين روايت و روايات ديگرى كه درين مورد وارد است به خوبى پاسدارى و حمايت رسول الله صلى الله عليه وسلم از حقوق برده گان واضح و هويدا مى گردد.
محمد رسول الله صلي الله عليه وسلم حامي حقوق حيوانات!
طوريكه قبلا اشاره نموديم، اساسات و مبادى حقوقى را كه اسلام وضع و تعيين نموده از همه ان مبادى‌يي كه بعدها به ميان امده، هم از لحاظ قدامت تاريخى و هم از لحاظ شموليت و عموميت و هم از لحاظ متانت محتوا و مصداقيت بيرونى به قرنها پيشى گرفته چه اين مبادى نه تنها حقوق انسان را فرا گرفته بلكه فرا تر از آن، حقوق حيوانات، نباتات وسائر موجودات را نيز شامل شده است، پيغمبر صلى الله عليه وسلم كه به حق رحمة للعاملمين بوده اند طوريكه الله تعالى فرموده است: (( و ما ارسلناك الا رحمة للعالمين)) (27) ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاده ايم)) حقاكه او شان رحمت، خير و نعمت براى همه جهانيان اعم از انسانها و حيوانات وساير موجودات بوده اند، دقت كنيد چه شفقتى بالاتر از آن كه او صلى الله عليه وسلم گربه را مى بيند كه مى خواهد آب بنوشد ظرف اب را براى او مائل مى سازد تا بتواند به اّسانى از آن اّب بنوشد، و بارى شتر لاغرى را مى بيند و از ديدن  آن ناراحت شده به حمايت از حقوق آن و حقوق همه حيوانات فرمان قاطع جاودانه را صادر مى كند و مى گويد: اتقو الله فى هذه البهايم: اطعموها و اركبوها صالحة.(28)  ترجمه: در حق اين چهار پايان از الله بترسيد آنها را خوراك دهيد و در حاليكه شايسته و فربه باشند سوار شان شويد.
حمايت پيامبر رحمت از حقوق حيوانات تا حدى رسيده كه حتى هنگام ذبح و كشتار آنها نيز توصيه مى فرمايد: (( و اذا قتلتم فاحسنوا القتله واذا ذبحتم فاحسنوا الذبحة فليحد احدكم شفرته وليرح ذبيحته))(29)  و هرگاه (كسى را به قصاص)  به قتل مى رسانيديد پس قتل را نيكو انجام دهيد و هر گاه (حيوانى را) ذبح مى نموديد پس به خوبى ذبح نماييد و بايد هر يك از شما كارد خود را تيز نمايد تا حيوانى را كه ذبح مى كند به راحت جان دهد.
خلاصه اينكه پيغمبر صلى الله عليه وسلم همانطورى كه الله  به اوشان صفت رحمة للعالمين را داده است به حق رسول الله صلى الله عليه وسلم براى همه بشريت و جهان انسانيت بلكه براى همه موجودات مايه رحمت وخير و بركت بوده و در زندگى خويش به دفاع از حقوق مظلومان و برده گان، زنان و اطفال برخاستند  و مبادى ثابت و اساسات مسلم حقوق را براى حفظ حقوق هر صاحب حق به حيث اصول و قواعد حقوقى بجا گذاشتند كه تا برپايى رستاخيز رعايت اين مبادى و تطبيق اين اصول وقواعد ضامن حفظ حقوق هر صاحب حق است، اما اگر شب پرك وصل اّفتاب را نخواهد چشمه اّفتاب را چه گناه!!
وصلى الله تعالى وسلم على خير خلقه محمد و آله وصحبه وسلم.
_______________________________
فهرست مراجع و مصادر
1_ بخارى و مسلم
2_ المائدة32
3_ بخارى:7 / 181 مسلم /  الايمان175مسند احمد:2: 2/254 مشكاة3453
4_ بخارى و مسلم
5_ بخارى: 1/122، كنز العمال شماره:20125 فتح البارى: 1/547،
6_ مسلم/ البر والصلة:125، كنز العمال39884، مشكاة3519
7_ مسلم
8_ بخارى و مسلم
9_ الاسراء: 31
10_ الاسراء:32
11_ النور:2
12_ النور: 4
13_ الاسراء:29
14_ حقوق النساء فى الاسلام/ محمد رشيد رضاص 6.
15_النساء: 1.
16_ احمد ابوداود، ترمذى،  صحيح ابى داود شماره حديث 234
17_البروج10.
18_ النساء:100
19_الاعراف:71
20_ حقوق النساء فى الاسلام ص12
21_ متفق عليه.
22_ ترمذى حديث حسن
23_ سلسلة الاحاديث الصحيحة 179
24_متفق عليه.
25_ احمد، مسلم و ابوداود.
_26مسلم، و بخارى در ادب المفرد.
27_الانبياء: 107
28_ عظماوْ نافى التاريخ ص: 62 تاليف مصطفى السباعى.
29_مسلم / الذبائح و سنن الدارمى: 2/82.
مولوى محمد اسماعيل لبيب بلخى
د ښوونکي لارښود کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

د ښوونکي لارښود کتابونه
Back to top button
واسع ویب