كار ووظيفه خانمها اگر به قيمت دين، ايمان شرف، وآبروي شان تمام شود حرام است
يكي از خواهران از شهر كابل نوشته:
برای من در یک دفتر وظیفہ پیدا شدہ در آن دفتر برایم گفتہ کہ باید حجاب نکنم لباس شیک پوشیدہ و سر وضع مناسب من حالا حیران ماندہ ام کہ بہ اين وظیفہ بروم یا نی مجبور بروم نمی فھمم کہ گناہ دارد یا خیر.. ؟
الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله، أما بعد،،
خانمها حق دارند كه طبيعت كاري شان را انتخاب كنند ليكن بدور از اختلاط وآميزش با نامحرمان وحق كار ووظيفه را دارند ليكن با حجاب ودر محيط بدور از نظرمردان نامحرم وتحت شرائط خاص كه با تكوين جسمي ووضعيت اجتماعي آنها سازگار باشد، بدون شك آنها نصف جامعه را تشكيل ميدهند..وكمترين حق خانمها اين است كه در بخشهاي كار كنند كه خدمت خواهران وخانمان شود وآنها را از اختلاط با محرمان نجات دهند خصوصا در بخشهاي تعليم وطبابت وصحت عامه واز مصلحتهاي ديني ودنيائي خواهران دفاع كنند .
فراموش نكنيم كه در طول تاريخ از زمانه رسول الله صلى الله عليه وسلم وسلم زنها در پيشرفت ديني ودنيائي جامعه نقش فعال وسازنده داشتند حتى زخمي هاي جنگها وغزوات مسلمانان را تداوي ومعالجه مي نمودند وبراي مجاهدين آب ونان ميرسانيدند ودر در بيعت ورأي دهي، تعليم وتربيه، طبابت وتجارت شريک بودند ..الله متعال براي شان حق تكسب وكار وتجارت وملكيت مال نيز داده وفرموده است: ” للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب ما اكتسبن ” براي مردها نصيب شان است از آنچه كه كسب كردند وبراي زنان نيز نصيب شان است از آنچه که كسب كردند ودر نتيجه سعي وتلاش حلال بدست آوردند .
اين نص قرآني واضح وصريح وآشكار است كه كار زنها وخانمان مساحت بسيار بزرگ را در برميگيرد تا اينكه در اصل كار مشكل شرعي نباشد وخود همين كار حرام نباشد. در حديث صحيح كه امام بخاري روايت كرده صحابية الربيع بنت معوِّذ فرموده : ” كنا نغزو مع النبي صلى الله عليه و سلم فنسقي القوم و نخدمهم ، و نردّ القتلى و الجرحى إلى المدينة ” ما خانمان در زمانه رسول الله صلى الله عليه وسلم در جنگ وغزوات ميرفتيم واشتراک ميكرديم وبراي صحابه آب ميداديم وخدمت شان را ميكرديم وشهيدان وزخميها را به طرف مدينه نقل ميداديم.
وأم عطية الأنصارية مي فرمايد در حديث صحيح امام مسلم: ” غزوت مع رسول الله صلى الله عليه و سلم سبع غزوات أخلفهم في رحالهم ، فأصنع لهم الطعام ، و أداوي الجرحى ، و أقوم على المرضى ” در هفت غزوه با رسول الله صلى الله عليه وسلم همراه بودم ودر آخر قافله ميبودم وبرايشان نان آماده مي ساختم وزخميها را تداوي ميكردم ومريضان را خبر گيري مي نمودم.
آيا اين كارها آسان بوده ،برداشتن زخميها، تداوي مريضان، نان توزيع كردن در سنگرها ..البته خلوت واقع نمي شد..در شريعت خلوت مرد وزن نامحرم حرام است .. اما تعاملات عادي جواز داشت در صورت با حجاب بودن زن والتزام داشتن به حجاب شرعي.
حتى خانمها در دهقاني وكشت وزراعت وچوباني سهيم بودند از سعيد بن معاذ رضي الله عنه روايت كرده:” أن جارية لكعب بن مالك كانت ترعى غنماً بسَلْع – جبل بالمدينة – فأصيبت شاة منها ، فأدركتها فذبحتها بحجر ، فسئل النبي صلى الله عليه وسلم ، فقال: كلوها ” خانمي از خانه كعب بن مالک در مدينه گوسفندان را به چراگاها كوه مدينه ميبرد وگوسفندي آسيب ديد واين خانم آنرا باسنگ ذبح كرد واز رسول الله صلى الله عليه وسلم سوال نمودند ايشان فرمودند كه بخوريد .
از صحابي جليل القدر جابر بن عبد الله رضي الله عنه روايت شده كه فرمود ” طلقت خالتي فأرادت أن تجدّ نخلها – أي تقطف ثمارها – ، و هي في العدة ، فزجرها رجل أن تخرج ، فأتت النبي صلى الله عليه وسلم ، فقال : بلى جدّي نخلك فإنك عسى أن تصدقي أو تفعلي معروفاً ” خاله من طلاق شده بود مي خواست كه درختان باغ خرماي خود را شاخبري كند وكساني او را منع كردند كه بايد در عدت طلاق از خانه خارج نشود ..به نزد رسول الله صلى الله عليه وسلم آمد وسوال نمود ايشان فرمودند كه دهقاني وشاخبري درختان خرما را ادامه بده وشايد در اين كار عمل خيري بدست شما انجام شود كه صدقه بدهي ويا كار نيک وخوب كني. .
خوب زنان، درس مي خواندند، تعليم ميدادند، تأليف داشتند، تجارت مي نمودند، در ميدانهاي جنگ ميرفتند وكشت ورزاعت بخش از زندگي شانرا تشكيل ميداد..وهمه كارهاي كه با فطرت شان مخالف نمي بود در آن نقش داشتند،
اين همه اين كارها به شرط جائز ومشروع است كه دور از اختلاط وآميزش با مردها نا محرم باشد..وحجاب شرعي ولباس با ستر مراعات شود.
ضرورت كاري خانمان اكثرا در اين بخشها بيشتر ديده مي شود:
1- نشر تعليمات ديني در بين خانمها كه منحيث مبلغ وداعيه وارد ميدان كار ووظيفه شوند
2- معلمي وتعليم وتربيه خواهران در همه مراحل درسي رسمي وخصوصي
3- طبابت وتداوي وعلاج ومعالجه خواهران وزنان وطبقه اناث
ليكن بشرطيكه زندگي خانوادگي شان در نتيجه كار ووظيفه از هم باشيده نشود به اين معنى كه شوهر واطفال خود را ضايع نكنند بخاطر كار ووظيفه.
واجازه شوهر وبرزگ خانواده خود را داشته باشد.
وبياد داشته باشند كه كار ووظيفه كه سبب زير سوال بردن حياء، عفت ، آبرو،دين وايمان خانمها گردد وبا مردان نامحرم آميزش داشته باشد وخلوت واقع شود وسبب مفاسد اخلاقي واجتماعي در جامعه گردد قطعا حرام است ومعاش وكسب آن نيز حرام شمرده ميشود.
نيز در وقت بر آمدن از خانه حجاب شرعي را مراعات نموده واز آرايش وبه تن كردن لباسهاي كه جلب توجه كند خود داري نمايد.
اما كار ووظيفه خانمها اگر از اصول خارج شود وتخطي نمايد قسمي كه در سوال خواهر سوال كننده از كابل ذكر شده در حقيقت پامال كردن حقوق زنان متدين افغان است وبخش از تهاجم فرهنگي وفكري بيگانگان وتقليد كور كورانه غير مسلمانان پنداشته مي شود به اين معنى كه در اين حالت تلاشهاي در جريان است كه سبب گمراهي خواهران مسلمان ما شود وآنان نيز وسيله كشانيدن جامعه به بيراهه باشند زيرا كه در طول تاريخ دشمنان تلاش نموده اند كه جوامع اسلامي با حياء را بوسيله تشويق نمودن بي حجابي فاسد سازند.
بي حيائي وبي ححابي واختلاط زن ومرد نامحرم در دفاتر دولتي وخصوصي از ارگ رياست جمهوري شروع تا به دفاتر كوچک برزگترين خطر وچالشي است كه بعد از جنگ كشور ما را تهديد ميكند ويكي از حربه هاي اساسي ومحوري دشمن است كه فعلا روي آن كار روان است وانسانهاي فروخته شده وبي ضمير ودون همت از خواهران مسلمان ومتدين ما مي خواهند كه حجاب را دور كنند وبشكل برهنه شانه به شانه با آنها كار كنند وجامعه ما را بشوي فحاشي وجاهليت سوق دهند.
همين سوال خواهر ما از شهر كابل منعكس کننده واقع ناگواري از ترويج بي حيايي وفحشاء وتهاجم فرهنگي خطرناک بر دين وعقيده وحياء وعفت خواهران ما است كه سكوت كردن در برابر آن نيز جرم وگناه پنداشته مي شود وبايد يک حركت قوي ومنظم علماء، دانشمندان وجوانان وعامه مردم متدين اعم از برادران وخواهران در جهت تغیير اين وضع براه انداخته شود تا اينكه حكومت افغانستان وسيله بي ديني وبي حيايي ملت ما نشود ودر این راستا اقدامات جدی را روی دست گیرد.
افراد واشخاص بدبخت ودون همت كه درصدد براه انداختن بي حيايي وفحشاء در جامعه متدين ما است بايد بدانند
كه هیچ گاه نمی توانند به اهداف پليد وشيطاني خود برسند زيراسيل وموج بیداری اسلامی جوانان ما به اندازه كافي است كه اين مكروبها توانايي رويارويي با آنها را ندارند وخوار وذليل وروسيا وسرافگنده زير پاي ملت مي شوند.
فضل الله ممتاز
