قرآن را چگونه بخوانیم؟
خلاصه اى از کتاب “قرآن را چگونه بخوانیم” از شيخ محمد قطب رحمه الله:
قرآنی را که جهانی از احساسات در وجود آدمی به وجود می آورد، تنها برای کسانی قابل فهم است که با قلبی گشاده و حسی بیدار آن را همراهی کنند. انسانی که ذره ای فانی و گرد و غباری بیش در جهان هستی نیست، مورد فضل و رحمت بسیار خالق جهان قرار گرفته. زندگی با قرآن زندگی با خداست! ازین رو پیامبر اکرم – صلى الله عليه و سلم – مومنان را از جدایی با قرآن بر حذر می داشتند.
قرآن تنها راهنمای سفر انسان در مسیر زندگی ست. قرآن مسلمان را از سرگردانی و گمراهی هایی ک در مسیرش وجود دارد نجات می دهد و مسلمان با هربار مراجعه به آن از پریشانی رهایی مى یابد. بنابراین دانستن اینکه این راهنمای بزرگ چه می گوید لازم و ضروری ست.
پرسش هایی ک برای هر شخص مؤمن یا کافر در طول زندگی پیش می آید، در قرآن پاسخ داده شده است. پاسخ به این پرسش ها، برنامه و روش زندگی را مشخص میکنند.
چه کسی آفریننده جهان است؟!
خداوند متعال می داند که این پرسش از جمله پرسش های اساسی است و پاسخ نادرست گمراهی، و پاسخ درست آن هدایت بزرگی در پی دارد. از طرف دیگر پاسخ سوالاتِ؛
از کجا آمده ایم؟
پس از مرگ به کجا خواهیم رفت؟
برای چه هدفی زندگی می کنیم؟
و…
به عبارتی قرآن شامل قصایای عبودیت و الوهیت اندک انسان و جهان هستی در ان مشترک اند. گمراهی بشریت از خلال انحرافاتی است که در زمینه عقیده به وجود می آید. قضیه الوهیت فقط برای گذشتگان مطرح نبوده و در حال حاضر برای شخص ما مطرح است. چرا که هر فرد زمانی ک قرآن را مرجع خود در هر زمینه ای نداند در مسائل عقیدتی دچار انحراف شده و در فهم و عمل دچار تزلزل و پریشانی می گردد. بر هر فرد از ما واجب است قرآن را در قصیه الوهیت بر این اساس ک مخاطب اصلی اوست نه فقط تاریخی که مرور میشود، بخواند.
اسلام فقط احساسات دینی محص نیست، بلکه اسلام عملی به اقتضای ایمان است. قرآن امت اسلامی را نخست بر اساس عقیده، در پی شناساندن پروردگارشان تربیت کرده تا او را بشناسند سپس آنچنان ک شایسته بزرگی و جلال و عظمت سلطنت اوست، اورا عبادت کنند، تا براساس اخلاق اسلامی پرورش یابند. در قلب آنها حساسیتی شدید متوجه اعمال ظاهری و باطنی شان درباره این ک پروردگارشان بسیار دانا، بسیار شنوا و بسیار قدرتمند است، می باشد. قرآن از ترغیب و ترهیب برای تربیت آنها استفاده کرده. تشویق برای کسب ثواب، بهشت و رضای پروردگار تا در راه خدا انفاق کنند، با شجاعت در راه خدا بجنگند و… همچنین به آنان آموخت احساسات و اندیشه اسلامی باید به عمل تبدیل شود تا مورد رضای پروردگار واقع شود. به آنان آموخت بی دلیل با آبروی مردم بازی نکنند، چشمانشان را از نگاه به نامحرم فروبندند، هنگام وارد شدن به خانه ها سلام کنند و… تا اینکه”به بهترین امتی تبدیل شدند ک برای مردم ب وجود آمدند.
قرآنی که امت عصر اول را تربیت کرد همان قرآنی است که امروزه آن را مطالعه می کنیم. ما به حکم اشیای پیرامون خود کمتر به چشم برنامه تربیتی نگاه می کنیم و بیشتر معتقدیم عقیده به خوبی در دلمان جای گرفته و آل محمد به سلامت خواهند بود!!! و این توهم مانعی میان ما و پرداختن به مسائل تربیتی است. “إن الله هو الرزاق ذوالقوة المتين” ناصحانه به هم میگوییم ک مگر غیر از این هم هست؟
کسی به جز خدا روزی رسان هست؟! اما هنگامی که احساس کنیم روزی مان تنگ می شود، یا خطری در کسب روزی ما را تهدید می کند به دست و پای هر کس که احساس می کنیم در این قضیه نقشی دارد می افتیم و عزت خود را فراموش میکنیم و خوب معتقدیم ک به اسباب متکی شده ایم!! چون فقط به این آیه نگاه کرده ایم و گمان برده ایم نیازی به شناخت بیشتر آن نیست. هرگز بلکه عقیده همان تربیت است. باید بر این اساس تربیت شویم همانگونه ک اصحاب پیامبر – صلى الله عليه و سلم – بر اساس آن تربیت شدند تا اینکه به عقیده تبدیل شد. عقیده در اسلام چنین است… عقیده شامل احساسات، اندیشه ها و اعمال است.
“لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ ۗ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرً ا* وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا”
معنای تربیتی این آیه این است که اسلام در یک سری آرزو ها خلاصه نمی شود بلکه واقعیتی است ک باید به آن عمل شود. و لازم است اسلام در جهان واقعیت عملی شود و دست از آرزوهای دور و دراز دنیا و تعلقات آن برداریم و براساس گفته های ایمانی زندگی کنیم و پیوسته برای جستوجوی هدایت کوشا باشیم. البته قرار نیست باخواندن آيات مربوط به قیامت کاملا از این دنیا ببریم و از بهره مندی های آن دست بکشیم، بلکه زندگی دنیایی خود را تصحیح کنیم و رضایت《الله》را جویا باشیم.
هنگام خواندن قرآن توجه به سنت های الهی ک خط سیر زندگی بشر را نشان میدهد؛ ضروری است. با بررسی زندگی بشر به درستی سنت های الهی پی می بریم.
ضعف و عقب ماندگی مسلمانان در هر زمینه ای قابل مشاهده است. اروپا با نیروهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و یهود با نقشه های شرورانه اش ضد انسانیت، بر مسلمانان چیره شده اند. اقتضای سنت های الهی جانشینی و تسلط مسلمانان و امنیت شان در زمین است به شرطی که؛《يعبدونني و لا يشركون بي شيئا》
اروپایی که علم و تمدن را از مسلمانان آموخت و با سر باز زدن از دین خدا، نعمت های دنیوی را انتخاب کرد، خداوند نیز تمام نعمت های دنیايى را تمام و کمال ب آنها بخشید و چیزی از دنیایشان کم نکرد. اما امروز رهبران سیاسی و بیم دهندگانی از خودشان از آنچه که به آنها داده شده راصی نیستند “اگر تمدن اروپا به همین منوال گام بردارد به سوی نابودی خواهد رفت” فساد به اوج خود رسیده و آرامش زندگی شان را از دست داده اند.
مسلمان در پرتو سنت های روشنگر ربانی ک در قرآن هست نقشی که باید در برابر حوادث مختلف داشته باشد را می داند. گویی ک قرآن همین لحظه بر او نازل گردیده نه 14 قرن پیش. قرآن شخص او را در هر لحظه مخاطب قرار می دهد و او را با احساسات، نیازها،اندیشه ها و رفتارهايش آشنا می کند و در پرتو الهی هدایت و تربیت می کند.
واقعیتی ک مسلمانان امروز در آن به سر می برند، جهل نسبت به منظور “لاإله إلاالله” است. چرا که آنان این جمله را به زبان می آورند اما هیچ دغدغه خاطری ندارند از اینکه به عیر از حکومت و شریعت خداوند داوری بخواهند. این نسلی که مدعی ایمان به خداست و به دنبال آن قوانین جاهلیت را اجرا می کند، نسلی کمیاب و یا بی نظیر در طول تاریخ بوده است! بنابراین باید قبل از اینکه از نماز و روزه و ارزش های اخلاقی صحبتی شود باید بر اساس عقیده، تربیت نماییم تا اینکه به رفتاری در زندگی مردم تبدیل گردد و پیش از همه مردم، باید در رفتار دعوتگران متجلی گردد.
این همان برنامه ایست ک در خدمت دعوت قرار می گیرد و منجر به ایجاد جامعه ای می شود که در آن شریعت و حکمت خداوند حکمران شود. خداوند خود توفیق به ثمر رساندن آن را بر عهده گرفته است.
ـــــــــــــــــــــــــــ
منبع: کانال قطب