ظهوراسلام يا تحولی سترگ درسرنوشت زن
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ (التكوير: ٨ – ٩)
« هنگامكه از دختر زنده بگور شده پرسيده مى شود كه به سبب كدامين گناه كشته شده است.»
تاريخ زندگى زن از وقت پيدايش قوانين انسانى سير قهقرائى خود را مى پيمود وهر روز فاصله سعادت و احترام با اين موجود مظلوم عميق تر ميشد وهيچ قانونى حاضر به پذيرفتن حقوق انسانى براى زن نبود .درواقع مفهوم واقعى قوانين مختلف بشرى از راز پيدايش زن اين بود كه زن موجودى حيوانگونه براى زائيدن وخدمت كردن انسانى به نام مرد مى باشد.
فكررهائى زن از اين منجلاب بد بختى آنقدر محال بود كه حتى درانديشه خود زن هم خطور نميكرد وهيچ كسى جرئت اظهار پياده كردن چنين نقشه ئى رانداشت. اما ناگهان آفريدگار مهربان ويكتا به كمك بندۀ مظلوم وغمديده ئى رسيد كه شامل افتخارخلافتالهى درزمين بود ونيمى از جامعۀ انسانى راتشكيل ميداد .درين هنگام فرياد ى به بلنداى آسمان ازگلوى مردى بنام محمد ابن عبدالله صلی الله علیه وسلم درسرزمين حجاز بپا خاست كه همانقدر كه دنياى خدايان دروغين را لرزاند، تاهمان اندازۀ بنيان انديشه هاى ظالمانه وقوانين غيرانسانى درباره زنان را درهم كوبيد واين فرياد درواقع نخستين فرياد درتاريخ انسانيت براى رهائى مادران ازقيد جهالت، نادانى ومظلوميت بود .اسلام درزمانى كه نيمى ازپيكره بشريت (مرد) ازپذيرفتن نيمۀ ديگرش (زن) به عنوان همنوعش به شدت اجتناب ميكرد فرياد زد :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ (النساء: ١ ایة)
« اى مردمان! از(خشم)پروردگارتان بپرهيزيد .پروردگارى كه شما را ازيك انسان بيافريد وهمسرش را از نوع او آفريد، و ازآن دو نفر مردان وزنان فروانى منتشرساخت .»
وهمچنان ادامه ميدهد :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (الحجرات: ١٣ایة)
اى مردمان! ما شما را ازمرد و زنى آفريده ايم وشما را تيره تيره وقبيله قبيله نموده ايم تا همديگر را بشناسيد. بيگمان گرامى ترين شما درنزد خدا پرهيزگارترين شماست .خداوند مسلماً آگاه وباخبراست.
اسلام درزمانى كه انسان ها خود را ملزم به احترام مادران نميدانستند ضمن ياد آورى زحمات و رنج هاى مادران، آنها را مكلف به احترام فوق العاده براى مادران نمود، ودر جاى جاى قرآن مسلمين را به احسان به والدين امرمى كند .حتى درجاهاى بعد ازامربه پرستش خود احسان به والدين رابيان نموده است :
وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا (النساء: ٣٦ ایة)
« خدا را بپرستيد وهيچ چيزى را شريك او قرارندهيد ونيكى كنيد به پدر ومادر.»
وهم چنين مى فرمايد :
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا (الأنعام: ١٥١ ایة)
«بگو:بيائيد چيزها ئى را برايتان بيان كنم كه پروردگارتان برشما حرام نموده است .اينكه هيچ چيزى را شريك خدا قرارندهيد وبه پدر ومادر نيكى كنيد .»
ودرجاى ديگری مى فرمايد :
وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا (الإسراء: ٢٣ ایة)
«پروردگارت فرمان داده است كه جزاو را نپرستيد، وبه پدرومادر نيكى كنيد .هرگاه يكى ازآن دو،ويا هر دوى ايشان به سن پيرى برسند اف به آنان مگو! وبرسر ايشان فرياد مزن و باسخنان محترمانه با آن دو سخن بگو.»
اسلام همچنان قانون قتل دختران راكه درهندوستان وجزيرة العرب امرى معمولى بود، به شدت ممنوع قرارداد واين عمل وحشيانه راسرزنش ونكوهش نمود وبراى جهانيان اعلان داشت :
وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ (الأنعام: ١٥١ ایة)
«وفرزندان تان را ازترس فقر و تنگدستى مكشيد ما به شما وايشان روزى ميدهيم .»
اسلام اين همه امتيازات وحقوق را براى زن به اين خاطر درنظرنگرفت كه اورا موجودى نازك اندام براى اشباع غرائزشهوانى ويا فقط براى زائيدن وپرستارى فرزندان وخانواده ومنافع اقتصادى بداند بلكه اورا به عنوان انسانى داراى روح عالى ومحاسن اخلاقى وروحانى ومفتخر به خلعت خلافت الهى وسرچشمۀ حيا وشرافت مى شناسد ويكى از بدترين عذاب ها را در صحراى سوزان محشر متوجه كسانى ميكند كه دختران معصوم شان را فقط به جرم دختربودن شان به قتل مى رسانيدند.
واذالمؤدة سئلت باى ذنب قتلت.اين هشدار چنان سينه وجدان پيروان اين دين را هدف گرفته كه دوباره حتى ازفكر ارتكاب اين عمل فجيع به خود مى لرزيدند .مساوى بودن ثواب وعذاب دركارهاى نيك وزشت زنان با مردان نقطه برجسته است كه ما را متوجه مساوات زن ومرد در امور معنوى میكند، چنان میفرمايد :
وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا (النساء: ١٢٤)
«كسى كه اعمال شايسته انجام دهد ومومن باشد ـ خواه مرد وخواه زن ـ چنان كسانى داخل بهشت شوند وكمترين ستمى بدانان نشود .
خاطرنشان مى كنم كه معنويت مقصود اصلى خلقت ازنظر اسلام مى باشد تا جائى كه خداوندجل جلاله درقرآن مى فرمايد :
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (الذاريات: ٥٦ ایة)
« من جن ها وانسان ها راجزبراى پرستش خود نيافريده ام .»
اگرچه اسلام دربرخى موارد مثل حجاب، ميراث، شهادت وقيموميت تفاوت هاى دربين زن ومرد قائل شده است، اماهمه اين فرق ها به مقتضاى فطرت وسرشت انسانى آنها واصلاح وتربيه سالم جامعه انسانى مى باشد كه انشاء الله درآينده از آن سخن مى گوئيم .
به هرحال وقتى كه چتر نورانى اسلام براجتماع بشرى سايه افگند زن مثل مسافرى درشب سياه وبارانى انگار گمشده اش را يافت وخود را به اين سايبان با امنيت مظلومين ومستضعفين رسانيد.
اولين كسى كه كلمۀ توحيد را كه پايۀ اساسى اسلام مى باشد از دهان پيامبر اسلام صلی الله علیه وسلم شنيد وپذيرفت زنى بنام خديجه (رضی الله عنها) همسر فداكارايشان بود اولين پيرو پيامبراسلام صلی الله علیه وسلم يك زن بود كه بعداً مدال زرين مسابقه ميدان شهادت وآزادى را هم يك زن بنام سميه(رضی الله عنها) به گردن آويخت.
درواقع روزى كه اسلام نه تنها زن را حق انتخاب همسر، تصرف در دارايى وحق ميراث داد بلكه حق دخالت در امورخانوادگى، اجتماعى، اقتصادى وسياسى وحق تعليم وتعلم وحق حضور درنبردها را به او اعطاء كرد، روزى بود كه تاريخ تا اندكى قبل چنين روزى را براى زنان حتى به خواب هم نديده بود، آرى روزى كه اسلام براى جهانيان گفت :
لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ ۚ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا (النساء: ٧ ایة)
وبراى زنان ازآنچه پدرومادروخويشاوندان از خود بجاى مى گذارند سهمى است. خواه ان تركه كم باشد ويا زياد سهم هريك را خداوند جل جلاله مشخص و واجب گردانيده است.
هم چنان پيروان خود رامكلف ساخت تا درنگهدارى ويا رها ساختن زن ازهرگونه اذيت وضرر خود دارى كنند وفرمود :
وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (النساء: ١٩ ایة)
«وبا زنان خود بطور شايسته معاشرت كنيد. »