شيوه هاي استفادۀ مشروع از بیت المال
با آغاز دعوت اسلامي در مکۀ مکرمه، مسلمانان و در رأس آنها رسول اکرم صلی الله علیه وسلم جهت کمک به مسلمانانِ آسیب پذیر و آنانیکه زیر زجر و شکنجۀ مشرکین وا دار به ترک ثروت خود میشدند و یا برای رهایی برده های مسلمان شده، از قید باداران ستمگرشان، در صدد تشکیل بیت المال بشکل ابتدائیش شدند، بگونۀ که افراد وظیفۀ بیت المال را به عهدۀ خود گرفتند.
البته در آن زمان در میان مسلمانان روحیۀ ایثار و فداکاری چنان قوت گرفته بود که اگر عدۀ ازمسلمانان مانند بلال، صهیب، عمار، یاسر، سمیه و ده ها تن دیگر، به جرم مسلمان بودن، مصایب گوناگونی را متحمل می شدند، تعدادی از مسلمانان چون عمر، حمزه و عبدالله بن مسعود، به دفاع از آنها می پرداختند ولی عدۀ دیگری مال خود را در خدمت آنها قرار میدادند تا از زیر ظلم ستمگران نجات یابند، طوریکه ابوبکر صدیق رضی الله عنه مبلغ هنگفتی از مالش را به اُمیة بن خلف و بعضی از مشرکین دیگر که برده های مسلمان زیر دست شان بود، داد تا در ازای آن بلال و سایر برده های مسلمان را آزاد نمایند، که چنین شد.(1)
اما زمانیکه مسلمانان به مدینۀ منوره هجرت نمودند و با تشکیل اولین نظام اسلامی در آنجا استقرار یافتند، در روشنایی رهنمود های پیامبراسلام حضرت محمد صلی الله علیه وسلم اخوت وبرادری و همکاری با یکدیگر قوت بیشتر گرفت، پیمان برادری میان مسلمانان بسته شد و انصار تمام سرمایۀ خویش را در خدمت مهاجرین شان قرار دادند و عملاً انفاق فی سبیل الله جنبۀ عملی را به خود گرفت.
این وضعیت تا وقتی ادامه یافت که غزوات آغاز یافت و مسلمانان با بدست آوردن غنایم، دارای سرمایۀ ملی ومستقلی شدند. رسول الله صلی الله علیه وسلم خود امر جمع و توزیع اموال را بصورت دقیق و عادلانه به عهده میگرفتند ودر بیت المال، مال اندکی از بقایای زکات از قبیل شتر، اسپ و مرکبهایی باقی میماند که در جای جداگانۀ آنهارا نگهداری می نمودند که بنام “حمی یا چراگاه های خلیفه” یاد می شد و در منطقۀ بنام بقیع در نزدیکی مدینۀ منوره، جمع آور می شد، طبق روایتی: مقدار سرمایۀ بیت المال در زندگی پیامبرعلیه السلام تقریباً به چهل هزار، اسپ شتر و سایر مواشی می رسید. (2)
آهسته آهسته با مرور زمان در پهلوی کار های دعوتی، با مصروف شدن مسلمانان در کار های تجارت و افزایش سرمایۀ شان، ایشان مکلف به پرداخت زکات نیز شدند که به این ترتیب در جنب غنایم و تحایف، با فرضیت زکات، سرمایۀ دولت اسلامی بالا رفت،
چگونگی حفظ و صیانتِ بیت المال در عصر پیامبر علیه السلام و خلفای راشدین: مراقبت ازین اموال و وارسی از چگونگی توزیع آن چیزی بود که در مراحلِ نخست تشکیل بیت المال مورد اهتمام رسول الله صلی الله علیه وسلم قرار داشت، هرچند در بیت المال مسلمانان، مال فراوانی وجود نداشت.
روایت است که پیامبرعلیه السلام جهت حفظ و نگداشت اموال از دستبرد، افرادی را مؤظف می ساخت تا از آن نگهداری نمایند، چنانچه طبق روایتی آنجناب صلی الله علیه وسلم ابوهریره رضی الله عنه را به این وظیفه گماشته بود.
ابوهریره رضی الله عنه میگوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم مرا به حفاظتِ مال زکات رمضان توظیف نموده بودند، شخصی آمد و به جمع آوری مال مذکور پرداخت، ویرا محکم گرفتم و سوگند یاد کردم که ترا حتماً نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می برم، آن شخص گفت: من نیازمند هستم چون دارای اهل وعیالی هستم، من از گرفتاری وی صرف نظر نمودم. وقتی فردا بحضور پیامبر علیه السلام آمدم آنجناب برایم گفت: اسیرت دیشب با تو چه کرد؟ گفتم: از نیازمندی شدید و مشکل خانوادگیش شکایت نمود ومن بالایش رحم نمودم و رهایش کردم، پیامبرعلیه السلام فرمودند: وی به تو دروغ گفته است و باز می آید، من به اساس فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم دانستم که وی بار دیگر نیز می آید لذا به کمینش نشستم تا آنکه برگشته و به جمع کردن مال پرداخت، گفتم: حتماًٌ ترا بحضور رسول الله صلی الله علیه وسلم می برم، برایم گفت: مرا بگذار زیرا دارای عیال هستم و محتاج ونیازمند، و بار دیگر بر نمیگردم، دلم به حالش سوخت و رهایش نمودم، چون صبح شد رسول الله صلی الله علیه وسلم برایم فرمود: اسیرت با تو چه کرد؟ گفتم: از نیازمندی شدید و اولاد داری اش شکایت نمود و من بالایش ترحم نمود و رهایش ساختم، پیامبر علیه السلام فرمودند: وی با تو دروغ گفته و بر میگردد، بار سوم به کمینش نشستم که بیامد و به جمع آوری مال مصروف شد، ویرا گرفتار نمودم و گفتم: حتماً ترا نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می برم چون این سومین بار است که میگویی دیگر نمی آیم ولی به وعده ات وفا نمیکنی، برایم گفت: مرا بگذار کلماتی را برایت می آموزانم که به گمان وی برایم مفید تمام میشود، گفتم: آن کلمات کدام است: گفت: وقتی به بستر خواب می روی آیة الکرسی: “اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ
” تا پایان آیه را بخوان همیشه از جانب الله متعال کسی گماشته میشود که از تو حفاظت کند، تا صبح شیطان به تو نزدیک شده نمیتواند، بناءً با ر دیگراز وی منصرف شدم،
چون صبح شد پیامبرعلیه السلام برایم فرمود: دیشب اسیرت با تو چه کرد؟ گفتم: به گمانش مرا کلماتی را یاد داده که به سبب آنها الله متعال برایم نفع می رساند، بناءً ویرا رها کردم. فرمودند: آن کلمات کدام است؟ گفتم: برایم گفت: وقتی به بستر خواب می روی آیة الکرسی را از اول تا آخر بخوان، از جانب خداوند جل جلاله برایت همیشه کسی گماشته میشود که از تو حفاظت میکند و تا صبح شیطان به تو نزدیک نمیشود، پیامبرعلیه السلام فرمودند: آن دروغگو برایت راست گفت، آیا میدانی درین سه شب با کی هم صحبت میشدی؟ گفتم: خیر، فرمودند: وی شیطان بود).(3)
در دوران خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه همانند دور نبوت، بیت المال سرمایۀ زیادی نداشت، بلکه چیزی را که آنجناب بدست می آوردند بالای فقراء، نیازمندان و مجاهدین به مصرف می رسانیدند، ازین رو بیت المالی را که در سنح “در حومۀ مدینه” ایجاد نموده بودند و کسی پیشنهاد نمود که آیا محافظی را جهت نگهدای آن تعیین ننماییم؟ آنحضرت فرمودند: نه، خیر چون تمام مال جمع شده را بالای مستحقین آن خرج می نمود و در بیت المال چیزی باقی نمی ماند تا محافظی برای نگهداریش تعیین شود، قسمیکه روایت است پس از وفات ابوبکر رضی الله عنه، عمرفاروق رضی الله عنه معتمدان را جمع کرد، بیت المال را باز نمود اما در بیت المال جز یک دینار، را که از خریطه افتیده بود، چیزی دیگری را نیافتند. ابوبکرصدیق امر نمود تا پس از وفاتش تمام دارایی را که بخاطر نفقۀ خانواده اش از بیت المال گرفته است، به بیت المال مسترد نمایند. (3)
وقتیکه زمام خلافت به عمرفاروق رضی الله عنه رسید و قلمرو خلافت وسعت یافت ایشان بخاطر تنظیم بهتر امور بیت المال به ایجاد دیوانها پرداخت، (دیوان وارده و صادره)، که تمام عواید و مصارف بیت المال را دقیقاً ثبت کتاب می نمود و در آن کسی توان دستبرد را نداشت و اگر احیاناً کسی مرتکب خیانت در بیت المال می شد، مجازاتش میکرد.
پس از شهادت عمرفاروق رضی الله عنه نیز سیستم حفظ و مراقبت از بیت المال مطابق روش دفتر داری عمرفاروق رضی الله عنه با اندک تفاوتی، جریان داشت، که بهتر خواهد بود درین مقطع به شیوه های استفاده از بیت المال در آن برهۀ از تاریخ مکث کوتاهی داشته باشیم تا در روشنایی آن بدانیم که کدام نوع استفاده از بیت المال مشروع و مطابق خواست الله و رسول است و کدام نوع آن مغایر خواست آنها، زیرا سنت و روش خلفای راشدین در حقیقت حیثیت و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم را دارد چون آن بزرگان زیر نظر آنجناب تربیت یافته و حسب روح شریعت شان گام بر میداشتند.
قبل از ورود به این بحث یاد آوری یک نکته مهم است که هر قدر موارد زیاد شود و قلمرو دولت گسترش یابد، به همان پیمانه راه های مصارف نیز افزایش می یابد، از همینجاست که می بینیم در دوران حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم آنگونه که عواید کم و قلمرو دولت ساحۀ محدودی را احتوا میکرد، مصارف نیز محدود بود، اما در دوران خلفای راشدین به ویژه در وقت عمرفاروق و عثمان و پس از آنها هم قلمرو خلافت اسلامی گسترش یافت، هم موارد بیت المال و هم مصارف آن زیاد شد.
شیوه های استفاده از بیت المال در عصر رسالت: همانگونه که در زمان حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم دولت اسلامی سرزمین مختصری را زیر پوشش خود قرار داده بود و تعداد مسلمانان کمتر بود، ساحۀ مصارف از بیت المال نیز کمتر بود ، ازین جهت مهمترین راه های مصارف در آن زمان، تجهیز و تسلیح مجاهدین، و بی نیاز ساختن مسلمانانِ نادار بود که چیزی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم در اختیار داشتند به آنها میدادند و هرگز در فکر ذخیرۀ اموال نبودند بلکه به والیانش امر می نمود تا مال زکات را از اغنیاء بگیرند و برای فقراء بدهند، (4) و در مورد پرداخت صدقۀ فطر به فقراء، فرمودند: أَغْنُوهُمْ فِى هَذَا الْيَوْمِ. (5)
(درین روز “عید فطر” آنها را غنی سازید”.
اهتمام آنجناب به حدی بود که در بستر مرگش نیز فقراء و مساکین را از یاد نبردند بلکه به عایشه رضی الله عنها امر نمودند تا مالی را که برایش تحفه آورده اند، بالای نیازمندان و مستحقین تقسیم نمایند و پس ازآن فرمودند که حالا پروردگارم از من راضی شد و به من نمی سزد که دنیا را طوری ترک نمایم که بعد از خود مالی را بگذارم. (6)
پیامبرعلیه السلام هیچگاهی علاقه نداشتند که از بیت المال استفاده نمایند، ایشان به چیز اندکی قناعت می نمودند، وی گرسنگی را تحمل می نمود ولی آرزویش این بود تا بیت المال آباد باشد، وی صلی الله علیه وسلم بالای بوریا و فرش پشمی می خوابیدند عایشه رضی الله عنها میگویند: پیامبر علیه السلام شش دینار داشتند، چهار دینار را به بیت المال دادند و دو دینار نزدش باقی ماند، تشویش دو دینار مانع خوابش شد، از ایشان علت خواب نکردنِ شانرا پرسیدم: علت نیامدن خواب را برایم بیان داشتند، برایش گفتم: وقتی بیدار شدید آنرا در بیت المال بگذار، فرمودند: کی میداند شاید امشب بمیرم. (8)
شیوه های استفاده از بیت المال در دوران خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه: در مدت زمان کوتاهی که ابوبکر صدیق رضی الله عنه مسؤولیت مسلمانان را به عهده داشتند، تفاوت زیادی در عواید و مصارف بیت المال نیامد، تنها چیزیکه در وقت وی اضافه شد، تفکیک بین مالِ بیت المال و مال خلیفه بود چون موصوف غنی و بی نیاز از مال بیت المال بود ولی تمام عوایدیکه در بیت المال جمع می شد، آنرا بالای مجاهدان و نیازمندان طور عادلانه توزیع می نمود.
ابوبکر رضی الله عنه از عاید خود که از راه تجارت بدست می آورد، زندگی میکرد و وقتیکه به خلافت رسید خواست که باز به تجارت بپردازد ولی مسلمانان ازین کار او را باز داشته و گفتند: خلافت با تجارت نمی سازد، و او که گویی راه دیگری را برای امرار معاش نمی داند پرسید: پس از چه راهی زندگی کنم؟ فکری برای این کار کردند و سپس حقوقی از بیت المال برای او معین نمودند که برای خرج زندگی وی و اهل و عیالش کافی بود و این در قبال باز نشستگی از تجارت و اشتغال به کار خلافت بود.
هنگامیکه مرکش فرا رسید، وصیت کرد که آنچه از بیت المال گرفته حساب کنند و برای خود داری از خرج مال مسلمانان در راه های شخصی، از مال و زمینش پس بدهند. (9)
شیوه های استفاده از بیت المال در دوران خلافت عمر فاروق رضی الله عنه: زمان خلافت عمرفاروق رضی الله عنه مصادف است با آرامش جزیرة العرب و اهتمام سپاه اسلام به بیرون از مرز های جزیرة العرب که فتوحات بزرگ و غنایم و دارایی های زیادی را در قبال داشت، ازین رو آنجناب بخاطر توزیع عادلانۀ سرمایۀ بیت المال و تأمین عدالت به مفهوم واقعی اش نظام جدیدی را تدوین نمودند که بنام دیوانهای صادره و وارده بود زیرا وقتیکه ابوهریره به مقدار نیم ملیون درهم را از بحرین به مدینۀ منوره آوردند، عمر در فکر این شد که چگونه ازین دارایی ها مراقبت درست نموده و حق را به حقدار بدهد و جلو اختلاس و دستبردِ آن توسط والیان را بگیرد، عمر با دیدن این مال به منبر بالا شد و فرمود: ای مردم! مال زیادی پیش مان آمده اگر میخواهید آنرا برایتان بشمارم و اگر میخواهید پیمانه می نمایم، درین اثنا شخصی عرض نمودند که ای امیرالمؤمنین! من مردمان عجم را دیده ام که مالی را که به مردم میدهند، ثبت دیوان مینمایند، پس عمر نیز چنان کرد. (10)
و پس از آن برای توزیع اموال جمع شده در بیت المال بالای مسلمانان، به سر شماری یا احصائیه شروع کرد “این اولین احصائیه گیری در تاریخ اسلام است”، و توزیع مال را نخست از خانوادۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم آغاز نمود طوریکه برای عایشه بیشترین مبلغ را که دوازده هزار درهم می شد، تعیین نمود، و در قدم دوم برای مهاجرین و انصار اولویت قایل شد ولی ازمیان آنها کسی را که در اسلام سبقت نموده بود، مقدم شمرد و برای هرکدام آنها سالانه پنج هزار یا چهار هزار درهم تعیین فرمود و برای سایر مسلمانان نیز حسب جهاد، و حفظ قرآن، معاشی را تعیین نمود و برای مجاهدان پنجصد الی ششصد درهم معاش مقرر کرد. و هیچکسی از اتباع دولتش را از مال بیت المال محروم نکرد بلکه برای تمامی آنها حتی زنان و برده های آزاد شده حقوقی به مقدار دوصد الی ششصد درهم را سالانه تعیین نمودند، اما برای خانوادۀ خودش یک مصحف، دوصد و پنجاه درهم و شمشیرش را گذاشت. (11)
بر علاوۀ اینکه آنجناب همیشه غرض برآورده ساختن خواسته های مشروع رعیتش شب و روز را در خدمت آنها قرار داده و خود را مکلف میدانست تا به تمام نیازمندیهای نیازمندان رسیدگی نماید.
شیوه های استفاده از بیت المال در عهد عثمان: طوریکه قبلاً یاد آور شدیم دوران خلافت عمرفاروق و عثمان رضی الله عنهما عصر فتوحات و سرا زیر شدن غنایم و اموال هنگفتی به بیت المال بود، که با تقسیم آن بالای مسلمانان، احتیاجات مسلمانان رفع و در کنار مصارف قبلی، راه های دیگری نیز برای خرج این اموال باز شد که آنهم جهت آسایش اهالی آن دیار بود، که درین مختصر به برخی از آنها در عصر عثمان بن عفان می پردازیم:
1- پرداخت حقوق والیان از محل بیتالمال: در عهد عثمان، حکومت به ولایت های متعددی تقسیم شده بود که خلیفه برای هر یک از این ولایت ها، یک والی تعیین مینمود، این والیان حقوق خود را از بیتالمال دریافت میکردند ودر اجرای قوانین و اداره ولایتِ تحت تسلط خود، احکام شریعت را مبنا قرار میدادند. اگر خلیفه، برای بیتالمال یک ولایت، مسئولی را تعیین نمینمود، خودِ والی مسئولیت آنرا به عهده میگرفت و بر جمعآوری درآمدهای حاصله از جزیه، خراج و عشریه نظارت میکرد. او هر مقدار از این درآمدها را لازم میدید، صرف نیازهای آن ولایت میکرد و مازاد آن را به بیتالمال حکومت، که در مدینه قرار داشت، ارسال میکرد؛ اما زکات هر ولایت که از ثروتمندان آنجا اخذ میشد، در رفع نیازهای فقرا و ایتامِ همان ولایت هزینه میشد. (12)
2- پرداخت حقوق سربازان از محل بیتالمال: در عهد عثمان، سربازان علاوه بر سهمی که از غنایم به دست میآوردند، از بیتالمال ولایتی که در آنجا استقرار داشتند، حقوق دریافت میکردند.
به عنوان مثال، عثمان بن عفّان در نامهای خطاب به عبدالله بن سعد بن ابیسرح، والی مصر، نسبت به وضعیت سربازانِ مستقر در آنجا چنین گفته است: «ای عبدالله بن سعد! همانطور که میدانی، امیرالمؤمنین، نسبت به اسکندریه حساسیت و اهتمام ویژهای دارد، به ویژه آنکه دوباره رومیان پیمان صلح شکسته و بدانجا حمله کردهاند؛ بنابراین سربازان را در آنجا نگهدار تا از آن حفاظت کنند و تو نیز در مقابل، حقوق و ارزاق آنان را پرداخت کن و هر شش ماه، نیروهای تازه نفس را به جای آنان مستقر کن». (12)
4- پرداخت هزینههای حج از محل بیتالمال: در عهد عثمان، هزینه های حج از محل بیتالمال تأمین میشد. به عنوان مثال، پرده های کعبه را از نوعی کتان که در مصر بافته میشد، درست میکردند. (13)
5- تأمین هزینههای بازسازی مسجدالنبی از محل بیتالمال: در نخستین روزهای آغاز خلافت عثمان، مردم از عثمان درخواست کردند که مسجدالنبی را توسعه دهد. در آن ایام، به دلیل گسترش روز افزون سرزمین های تحت سیطره اسلام، ساکنان مدینه، روز به روز بیشتر میشدند و به همین دلیل این مسجد، به ویژه در نماز های جمعه، گنجایش آن همه نمازگذار را نداشت.
عثمان نیز این امر را لازم دید و یک روز، پس از گذاردن نماز ظهر در مسجد، بر منبر رفت و بعد از حمد و ثنای خداوند، به مردم چنین گفت: «ای مردم! من قصد دارم مسجد رسول خدا صلی الله عليه وسلم را بازسازی و توسعه دهم؛ من از رسول خدا صلی الله عليه وسلم شنیدم که فرمود: “مَنْ بَنَى مَسْجِدًا بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتًا فِى الْجَنَّةِ ». (15)
(هرکس مسجدی را بنا کند خداوند، در بهشت خانهای را برایش فراهم ميآورد).
قبل از من نیز، عمربن خطاب، که خدایش از او خشنود باشد، به همین کار اقدام نمود و مسجد رسول خدا صلی الله عليه وسلم را توسعه و گسترش داد. من با صاحبنظران و بزرگان صحابه رسول خدا صلی الله عليه وسلم مشورت نمودم و اجماعاً به این نتیجه رسیدیم که مسجد رسول خدا صلی الله عليه وسلم را تخریب و آنرا از نو و در مقیاس بسیار بزرگتري بازسازی کنیم».
مردم نیز از این تصمیم عثمان استقبال نمودند. فردای آن روز عثمان به طور مستقیم، در امر بازسازی مسجد مشارکت فعال نمود و بر روند کار نظارت میکرد. (16)
6- تأمین هزینههای توسعه مسجدالحرام از محل بیتالمال: مسجدالحرام در زمان رسول خدا صلی الله عليه وسلم تنها شامل کعبه و یک محوطه تنگ و باریک در اطراف خود میشد که مردم در آنجا حج به جا میآوردند و نماز میگذاردند. در عهد ابوبکر نیز، وضع به همان صورت باقی ماند؛ اما در عهد عمر فاروق، به دلیل توسعه فتوحات و گسترش مملکت اسلامی، دیگر مسجد، گنجایش¬ خیل عظیم حجاج و مسلمانانی را که به دین اسلام میگرویدند و بدانجا میآمدند، نداشت و به همین دلیل، عمر، تعدادی از خانههای اطراف کعبه را خریداری نمود و پس از تخریب آنها و افزودن زمین آنها به محوطه کعبه، دیواری کوتاه به دور خود کعبه کشید. در عهد عثمان نیز، به دلیل گسترش روزافزون دامنه اسلام و اسلام آوردن ملل مختلف، مسجد نيز میبایست گسترش یابد. به همین خاطر عثمان، همانند عمر، خانه های اطراف کعبه را از صاحبان آنها خریداری نمود و با افزودن زمین آن خانه ها به محوطه کعبه، دیواری کوتاه را که به قامت یک مرد نیز نمیرسید، به دور کعبه کشید. (17)
از طرف دیگر در سرتاسر ولایات مملکت اسلامی، والیان به ساخت و بنای مساجد روی آوردند؛ آنان هزینه های ساخت آن مساجد را از بیتالمالِ ولایت خود پرداخت مینمودند که به عنوان مثال میتوان به بنای مسجد الرحمه در اسکندریه و مسجد شهر اصطخر (فیروزآباد) اشاره نمود. (18)
7- تأسیس اولین ناوگان دریایی: در عهد عثمان و از محل ذخایر بیتالمال مسلمین، اولین ناوگان دریایی مسلمانان تأسیس گردید. (18)
8- واگذاری بندر شعبیه به جده: در سال بیست و ششم بعد از هجرت، مردم مکه به حضرت عثمان پیشنهاد کردند که ایشان بندر مکه را از شعیبه به منطقه جدّه که به مکه نزدیکتر بود، منتقل نمایند. حضرت عثمان نیز همراه تنی چند از یاران خود بدانجا رفتند و چون آنجا را مشاهده نمودند، دستور دادند که بندر را بدانجا تغییر دهند. سپس خود به درون آب وارد شدند و به شنا پرداختند و به یاران گفتند: «که اینجا مکان پرخیر و برکتی است». همچنین به یاران خود گفتند: «به این شرط که پایین تنه خود را بپوشانید میتوانید وارد آب شوید». سپس حضرت عثمان از راه عسفان به مدینه بازگشتند. مردم پس از تغییر بندر مکه از شعیبه به جدّه، از آنزمان تا به امروز از این منطقه به عنوان بندر مکه مشرفه استفاده میکنند. (19)
9- پرداخت هزینه حفر چاه ها از بیت المال: از جمله مهمترین کارهایی که در عهد عثمان و از محل بیتالمال مسلمین صورت گرفت، حفر چاهی به نام «أریس» به سال سیام بعد از هجرت بود که در فاصله دو میلی مدینه قرار داشت. ماجرای حفر آن از این قرار بود که روزی عثمان بر دهانه آن چاه نشسته بود که انگشتر رسول خدا صلی الله عليه وسلم از انگشت عثمان به درون چاه فرو افتاد، مسلمانان هرچه جستجو کردند، نتوانستند آنرا در درون چاه بیابند، عثمان از این حادثه بسیار اندوهگین شد و چون از یافتن خاتم نا امید شد، دستور داد برایش انگشتری از نقره و به همان شکلِ انگشتر رسول خدا صلی الله عليه وسلم بسازند که منقش به «محمد رسول الله» باشد، نقل است که این انگشتر تا زمان شهادت ایشان همچنان در دستان آن حضرت بود و چون شهید شد، انگشتر به طور نامعلومی ربوده شد و هیچکس ندانست که چه کسی آنرا برده است. (20)
10- پرداخت دستمزد به مؤذنین از محل بیتالمال: عثمان بن عفّان نخستین فردی بود که برای مؤذنان، حقوقی تعیین نمود. امام شافعی در این رابطه چنین گفته است: «پیشوای راه هدایت، حضرت عثمان بن عفّان، برای مؤذنین، از محل بیتالمال، دستمزدی را مشخص نمودند». (21) عثمان، مبلغی را به عنوان دستمزد اذان گفتن تعیین نمود، اما هیچکس را برای اذان گفتن أجیر ننمودند. (22)
11- تلاش در راه نشر اهداف والای اسلام: در عهد خلفای راشدین، بیتالمال علاوه بر تأمین هزینههای ادارۀ دولت و برآورده کردن منافع و نیازهای مردم، نقش بسزایی در نشر اهداف والای دولت اسلامی و اشاعه دین بر حق خداوند، ایفا میکرد، از محل بیتالمال بود که ناوگان دریایي دولت تأسیس شد، مسجدالنبی و مسجدالحرام بازسازی شدند، دستمزد مؤذنان و حقوق والیان، قاضیان، سربازان و کارمندان دولت پرداخت میگردید، هزینههای مناسک حج و تهیه پردههای کعبه تأمین میشد و حفر چاههایی که آب نوشيدني مردم را تأمین میکردند، صورت میگرفت. زکات و خمس غنایم نیز که از منابع درآمد بیتالمال بودند، در رفع نیازها و تأمین مایحتاج اقشار ضعیف جامعه، چون فقرا، مساکین، ایتام و افراد غریب، مسافران و بردگان صرف میشد. (23)
شيوه هاي استفاده از بیت المال در عهد علی بن ابی طالب رضی الله عنه: روش اسفادۀ حضرت علی کرم الله وجهه همانند روش خلفای دیگر در استفاده از بیت المال بود، وی از اندوختن مال زیاد نفرت داشت تا مبادا مسلمانان به شمول راعی و رعیت به فتنه بیفتند، روی این علت مال بیت المال را در هر جمعه تقسیم مینمود بگونۀ که در آن هیچ چیزی باقی نمی ماند(24) روزی وارد بیت المال شدند در آنجا طلا و نقره را دیدند، بادیدن آنها فرمودند: ای زرد زرد بمان و ای سفید سفید بمان و شخصی غیر از مرا بفریب، من به تو نیازی ندارم. (25)
علی بن رافع میگوید: مسؤول بیت المال وحسابدار علی بودم در بیت المال گردنبند مروارید بود که در جنگ بدست آمده بود. یکی از دختران علی برایم سفارش کرد که در بیت المال امیرالمؤمنین گردنبدی که در اختیار توست، من دوست دارم که آنرا برای سه روز بطور عاریه برایم بدهی، که در عید قربان ازآن استفاده کنم.
گردنبند را برای او فرستادم و گفتم: ای دختر امیرالمؤمنین عاریه مضمون است که بعد از سه باید بر گردانی. فردای آنروز امیر گردنبند را در گردن دخترش دید، فرمود: این را ازکجا بدست آورده ای. گفت: از ابی رافع عاریه گرفته ام تا در عید قربان از آن استفاده کنم و سپس بر گردانم. امیر مرا بحضور طلبید و فرمود: پسر ابی رافع آیا به مسلمانان خیانت میکنی؟
گفتم: معاذالله که به مسلمانان خیانت کنم.
فرمود: آن گردنبند را چگونه بدون اذن من و رضایت مسلمانان به دخترم عاریه دادی؟
گفتم: ای امیرالمؤمنین دخترت به من سفارش کرد که آنرا به عاریه بدهم، من بطور عاریه مضمونه دادم و خودم ضامن شده ام که در صورت تلف شدن، پول آنرا از مال خودم بدهم، و متعهد هستم که آنرا به جای اولش باز گردانم.
امیرفرمودند: همین امروز آنرا به جایش برگردان، مبادا که دیگر چنین کنی از من عقوبت می بینی.
بعد فرمود: اگر دخترم آنرا بطور عاریه مضمون نگرفته بود، اولین زن هاشمی می بود که دستش در سرقت قطع می شد.
چون دختر ازین کلام خبر شد آمد و عرض کرد: ای امیرالمؤمنین! من دختر تو و پارۀ تن تو ام، چه کسی نسبت به من به پوشیدن آن مروارید مستحق تر بود؟
امیرفرمودند: دخترم از حق کناره گیری مکن، آیا تمام دختران مهاجرین در عید قربان می توانستند ازین نوع زینت استفاده کنند؟
ابی رافع میگوید: گلو بند را گرفته به بیت المال باز گرداندم. (26)
برخورد علی بن ابی طالب با سوء استفادۀ فرماندار: آنجناب با نظارت مستقیمی که توسط نیروهای اطلاعاتی اش بر کارگزاران داشت، در مقابل هرگونه سوء استفاده از بیت المال عکس العمل نشان میداد. چنانکه به ایشان گزارش دادند که یکی از فرماندارنش با پول بیت المال برای خود زمین و املاک تهیه کرده است. امیر نامۀ تندی به او نوشت: اما بعد: در بارۀ تو به من جریانی گذارش شده است که اگر انجام داده باشی، پروردگارم را به خشم آورده ای، امامت را عصیان کرده ای و امانت “فرمانداری” خود را به رسوایی کشیده ای.
به من خبر رسیده که تو زمین هایی را ویران کرده ای و آنچه توانسته ای تصاحب نموده ای و از بیت المال که زیر دست تو بوده است به خیانت خورده ای، فوراً حساب خویش را برایم بفرست، و بدانکه حساب خداوند از حساب مردم سخت تر است! .(27)
سیاست مالی خلفای راشدین برین رفته بود که بخاطر جلوگیری از آمیزش صلاحیت های اداری و مالی، و رسیدگی به امور دینی و اقتصادی مسلمانان، مسؤولین اداری و مالی را جداگانه می گماشتند، طوریکه عمرفاروق رضی الله عنه به این کار اقدام نموده و عمار بن یاسر را بحیث امیر کوفه تعیین نمود و عبدالله بن مسعود را بحیث معلم و وزیرش. (28)
از آنجاییکه به اساس حدیث شریف: عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِى وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ”. (28)
مسلمانان به سطح رعیت و راعی مکلف به پیروی از سنت و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین رضی الله عنهم اند، استفاده از بیت المال در مواردی مشروع است که آنها استفاده کرده اند، و هرنوع اضافه ستانی و اسراف در مصارف بیت المال جواز ندارد.
بناءً ازینکه هدف از تأسیس بیت المال گشایش برای مسلمانان و رفع نیازمندیهای ایشان میباشد، علاوه بر مواردیکه فوقاً ذکر گردید، در موارد ذیل نیز بایست از سرمایۀ بیت المال استفاده گردد: اعمار و تجهیز شفاخانه ها، اعمار مکاتب و دانشکاه ها، تأسیس مراکز علمی و تخصصی، تأسیس مراکز تربیتی ایتام و کودکان بی سرپست، گشایش جاده ها و راه های عبور و مرور انسانها، حیوانات، موترها وغیره، عیار ساختن سیستم آبرسانی در شهرها و دهات، ایجاد شغل برای افرادیکه توانایی کاری دارند ولی سرمایۀ ندارند که ذریعۀ آن امرار معاش نمایند، و سایر موارد مورد نیاز جامعه . هکذا استفاده از بیت المال و مصارف آن در تمام راه هایی درست است که به نحوی مشکلات را از سر راه مسلمانان دور کرده و سبب آسایش و راحتی شان میشود.
والسلام
مآخذ:
1- ابن كثير، أبى الفداء اسماعيل، السيرة النبوية، ج: 1، ص: 492، تحقيق : مصطفى عبد الواحد 1396 هـ – 1971 م، دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزيع ـ بيروت – لبنان.
2- زیدان، جرجی، تاریخ التمدن الإسلامی، ج: 24، ص: 375، ctrl .clikto followlink.
3- محمد بن إسماعيل بن إبراهيم بن المغيرة البخاري، أبو عبد الله، الجامع الصحيح، ج: 3، ص: 133، دار الشعب – القاهرة، چاپ: اول، 1407 – 1987
4- ابن الأثير، عز الدين أبو الحسن علي بن محمد بن عبد الكريم الجزري، الكامل في التاريخ، ج: 1، ص: 396، المکتبة الشاملة.
5- الجامع الصحيح، کتاب بدء الوحی، ج: 5، 206.
6- أبو الحسن علي بن عمر بن أحمد بن مهدي بن مسعود بن النعمان بن دينار البغدادي، سنن الدارقطنى، باب زکاة الفطر، ج: 5، ص: 404،
7- زرینکوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، ص: 50- 51، ctrl .clikto followlink.
8- ابن الأثير، أبو الحسن علي بن محمد بن عبد الكريم الجزري، أسد الغابة، ج: 1، ص: 17، المکتبة الشاملة.
9- سید قطب، عدالت اجتماعی در اسلام، ص: 297، مترجم: محمد علی کرامی و سیدهادی خسرو شاهی، انتشارات سیرت، کابل- افغانستان.
10- أبي القاسم عبد الكريم بن محمد الرافع، التدوين في أخبار قزوين، ج: 2، ص: 51، الکتبة الشاملة.
11- المسعودي، أبو الحسن على بن الحسين بن على، مروج الذهب، ج: 1، ص: 341، المکتبة الشاملة. 12- السیاسة المالیة لعثمان بن عفّان، 130.
13- السیاسة المالیة لعثمان بن عفّان، 140 –141.
14- السیاسة المالیة لعثمان بن عفّان، 140-141.
15- النیسابوری، أبو الحسين مسلم بن الحجاج بن مسلم القشيري، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم، باب فضل بناء المسجد، ج: 8، ص: 221، دار الجيل بيروت – دار الأفاق الجديدة ـ بيروت.
16- السیاسة المالیه لعثمان بن عفّان، 147 –148.
17- همان، 148.
18- محمدرشید رضا، ذوالنورین عثمان بن عفّان، 26.
19- البدایة و النهایة (7/161) و تاریخ الطبری (5/284).
20- همان اثر: ج: 7، ص: 161، و تاریخ الطبری، ج: 5، ص: 284.
21- موسوعة فقه عثمان بن عفان، ص: 14.
22- همان اثر: ص: 14.
23- السیاسة المالیة لعثمان بن عفان، ص: 15.
24- ابوالعاص الناصری، الإستقصاء، ج: 1، ص: 112.
25- ابن الوردی، تاریخ ابن الوردی، ج: 1، ص: 157.
26- التهذیب، ج: 10، ص: 151،
27- نهج البلاغة، نامۀ: 40.
28- ابن سعد، الطبقات الکبری، ج: 3، ص: 255.
29- السجستاني، أبو داود سليمان بن الأشعث ، سنن أبي داود، باب لزوم السنة، ج: 4، ص: 429، دار الكتاب العربي ـ بيروت.
محقق عبدالرحمن”حکیمزاد”