رشوه: بزرگترین آفت اجتماعی
پدیده رشوه از مهم ترين آسيب هاي اجتماعي و شايع ترين بيماري هاي اداري در نظام هاي حكومتي و مديريتي در طول تاريخ بوده و هست.
گسترش رشوه خواري در يك جامعه، علاوه بر اين كه امنيت اقتصادي، حقوقي و اخلاقي آن را از ميان مي برد، مانع بزرگي است برسر راه سازندگي و توسعه؛ چه اگر كارگزاران و مسئولان امر، به جاي ابتكار، خلاقيت و ارائه برنامه هاي مفيد، به رشوه خواري روي آورند، چرخ توليد و توسعه از حركت بازمي ايستد و جامعه به ورطه ركود اقتصادي و سقوط اخلاقي در مي غلتد.
اما «رشوه» دقيقا چيست؟ و به چه عملي اطلاق مي شود؟
رشوه واژه اي عربي است كه از ريشه «ر ش و» گرفته شده؛ جمع آن «رشاء» (با ضم يا كسر را) به معناي پاره و مزد مي باشد. اما در معناي اصطلاحي، رشوه عبارت است از: «مالي كه براي ابطال حق، اثبات باطل بجاي حق و يا براي تملق، به كسي داده شود.» در فرهنگ عميد نيز رشوه به اين صورت تعريف شده است:«چيزي است كه به كسي داده مي شود تا كاري برخلاف وظيفه خود انجام دهد، يا حق كسي را ضايع كند، و يا حكمي برخلاف حق و عدالت صادر كند.» به اين ترتيب ملاحظه مي شود كه ركن اصلي رشوه را «قصد باطل» تشكيل مي دهد و بنابراين مي توان گفت هرچيزي كه به قصد ابطال حق به ديگري داده شود، رشوه محسوب مي شود.اين مسئله در برخي موارد، حتي هديه، و يا اقوال و اعمالي را نيز كه به اين قصد انجام شود، شامل مي شود.
در آموزه هاي اسلامي، پديده «ارتشاء» به شدت و يا صراحت مذمت شده و به عنوان گناهي بزرگ مورد نكوهش قرار گرفته است. در قرآن كريم، آياتي وجود دارد كه اين مسئله را به روشني بيان مي كند. در آيه ١٨٨ از سوره بقره آمده است:
وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَﮬ
«اموالتان را ميان خودتان به ناحق نخوريد و آن ها را براي حاكمان نفرستيد كه اموال مردم را به ناحق بخورند درحالي كه مي دانيد.»
در اين آيه شريفه، كلمه « ﮠ ﮡ » كه بنابر قول مفسرين، دلالت بر رشوه دارد، انسان را از اين عمل نهي مي كند.
همچنين در سوره مائده، خداوند مي فرمايد:
وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (62) لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ (63) ﯢ «بسياري از آنان را مي بيني كه در گناه و تجاوز و خوردن مال حرام بر يكديگر پيشي مي گيرند، چه زشت است كاري كه انجام مي دهند. چرا خداپرستان و دانشمندان آنان را از گفتار گناه و حرام خوارگي شان باز نمي دارند؟! و چه كار زشتي انجام مي دادند.»
در مورد اين آيه، بسياري از مفسران قرآن بر اين باورند كه يكي از معاني لغوي «سحت»،رشوه است كه در برخي آيات ديگر نيز به كار رفته است.
طبراني از ابن مسعود رضى الله عنه روايت مي کند که فرمودند : سحت به معناي رشوه در دين است ابو محمد موفق الدين ابن قدامه رحمه الله در کتاب خود به نام – المغني – مي فرمايند: حسن و سعيد بن جبير در تفسير گفته خداوند متعال گفتند: “اکلون للسحت” منظور رشوه است و همچنين گفتند :
زماني که قاضي رشوه را قبول کند به وسيله آن به درجه کفر مي رسد چرا که او براي حکمي کمک و همکاري نموده که خداوند متعال آن را نازل نکرده است :
“و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون” (مائده 44).
” (بر رشوه و اغراض شخصي بر خلاف حکم حق و عدالت نرويد) که هر کس خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند چنين کس از کافران خواهد بود”.
از این فرمایشات قرآنی بخوبی روشن است که رشوه یک ظلم و تجاوز بوده و قرآن کریم به شکل تعجب آمیزی ازعلما و دانشمندان که در مقابل این گونه حق تلفی سکوت اختیار کرده بودند انتقاد می کند و کار شان را زشت قلمداد می کند.
همچنان در سنت پيامبر (ص) رهنمود های زیادی در قسمت تحريم رشوه و بيان عاقبت ناگواری که در انتظار مرتکبين آن است وارد شده پیامبر«ص» می فرمایند : (وَمَنْ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ سُحْتٍ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ.) هر كسي كه گوشتش از حرام رشد یافته باشد سزاوار آتش است »
در حدیث دیگری می فرمایند: « مَا مِنْ قَوْمٍ يَظْهَرُ فِيهِمُ الرِّبَا إِلاَّ أُخِذُوا بِالسَّنَةِ وَمَا مِنْ قَوْمٍ يَظْهَرُ فِيهِمُ الرُّشَا إِلاَّ أُخِذُوا بِالرُّعْبِ ».
«در ميان هيچ قومي ربا شايع نمي شود، جز اين كه گرفتار قحطي مي شوند و در ميان هيچ قومي رشوه رايج نمي شود، جز اين كه مبتلاي وحشت و اضطراب شوند» (مسند امام احمدبن حنبل، ج٤،ص٢٠٥)
روايت ديگري از آن بزرگوار نقل شده است كه فرمود:
«خداوند رشوه دهنده و رشوه گيرنده و واسطه بين آن دو را لعنت كند»
به طور كلي، باتوجه به مجموعه آيات و رواياتي كه در باب حرمت رشوه وجود دارد، مي توان نتيجه گرفت كه اولا در آموزه هاي اسلامي، رشوه، در زمره گناهان بزرگ تلقي شده و رشوه دهنده و رشوه گيرنده، مورد عتاب و سرزنش قرار گرفته اند.
ثانيا اين معصيت نفرت انگيز، از دو جنبه قابل بررسي است: بعد فردي و بعد اجتماعي.
در بعد فردي، شخصي كه مرتكب رشوه مي شود (چه رشوه دهنده و چه رشوه گيرنده) طبق آيات و روايات، در هر دو جهان، مورد لعن و غضب خداوند قرار مي گيرد، زيرا خوردن مال حرام در تربيت روحي و معنوي انسان، آثار سوئي دارد و موجب انحراف از مسير انسانيت مي شود. جنبه ديگر اين گناه، كه به مراتب اهميت بيشتري دارد، بعد اجتماعي آن است، كه به نظر مي رسد توجه اصلي به مسئله رشوه، بيشتر از همين جنبه است.زيرا ماهيت آن به گونه اي است كه درست در راستاي تخريب بنيادهاي سالم اقتصادي و نظم اجتماعي قرار دارد و نتيجه اي كه به بار مي آورد، چيزي جز گسترش روابط فسادانگيز و ترويج روحيه فريبكاري، قانون گريزي و تملق در جامعه، نخواهد بود.
به اين ترتيب ملاحظه مي شود كه دين مبين اسلام، كه ارزش فراواني براي «جامعه» قائل است، به شدت در برابر اين بيماري مهلك اجتماعي ايستادگي كرده و در روايات اسلامي اين عمل آن چنان تقبيح و تحريم شده، كه كمتر گناهي با اين شدت مورد نهي واقع شده است. چون نتیجه ای نهایی این فساد اجتماعی تباهی و نابودی عدالت و گسترش ستم در همه عرصه های زندگی می باشد.