خطرات تهاجم فرهنگى و راه هاى…(قرضاوي)

دوكتور يوسف قرضاوى
ترجمه: نقيب الله حميد.

يادداشت:
متن هذا مصاحبه تلويزيون الجزيره با دكتور قرضاوى رئيس اتحاد جهانى علماى اسلام  در برنامه ( الشريعه والحياه) است كه ترجمه درى آن را به خوانندگان تقديم مى داريم.

نيازمند جوانان به دين:

عثمان:

محترم دكتور! بحث امروز ما در خصوص ديندارى قشرجوان مى باشد، برخى جوانان چنان تصور دارند كه دين و دين دارى پديده اى است كهنه و قضيه اى است كه وقتش گذشته است، آيا انسان به ويژه جوان نيازمند دين است؟

قرضاوي:

بسم الله الرحمن الرحيم. دين در واقع روح بدن است، زندگى بدون دين هيچ ارزش ندارد، برابر است جوان باشد يا كهنسال، زن باشد يا مرد، چون دين جوهر است، انسان بدون فراچشم داشتن دين، معنا و هدف زندگى خود را درك كرده نمى تواند.
چون برخى سوالات و پرسش هاى وجود دارد كه انسان ناگزير از شناخت وفهم پاسخ آنهاست، همانند اينكه از كجا آمده ام؟ چرا آفريده شده ام؟ و به كجا خواهم رفت؟ اين جهان گسترده و پهناور را كى آفريده و چگونه آفريده شده؟ پس از پيمودن سفر اين جهان باز به كجا خواهم رفت؟ پس از مرگ چه حالتى و چه وضعيتى فرا روى ما قرار دارد؟ آيا پس از مرگ همه چيز تمام مى شود؟ چرا انسان آفريده شده؟ هدف خلقت چه بود؟ آيا رسالتى و مكلفيتى داريم؟ و سوالات ديگرى از همين دست.
اگر انسان دين نداشته باشد، هيچگاه نمى تواند اين سوالات و پرسشهاى ديگرى از همين دست را پاسخ گويد، در روشنايى دين و آموزه ها و اساسات آن از يكسو اين پرسشها را جواب ميدهد  واز سويى، درك مى كند كه انسان همانند گياه رويش نيافته است، خدايى وجود دارد كه او را و ديگر مخلوقات را آفريده است و براى چگونگى زيستن و دريافت راه حقيقت زندگى، برنامه و نظام روان كرده است و پيامبران را به اين منظور فرستاده است و كتاب ها نازل نموده است تا وسيله پاسخگويى اين سوالات و ابزار برآوردن نيازهاى بشر باشد. بناء، انسان هيچگاه مستغنى و بى نياز از دين شده نمى تواند.

عثمان:

محترم دكتور! برخى از جوانان چنان مى انگارند كه دين همانند زنجير و بندى است كه براى انسان اجازه نمى دهد كه هرآنچه كه دلخواه او باشد انجام دهد و طبق خواسته هاى خود زندگى نمايد چون دين او را در يك محدوده قرار مى دهد؟

قرضاوي:

بيدارى اسلامى، اين اوضاع را دستخوش دگرگونى و تغيير مثبت قرار داد، امروز كه من خطبه جمعه مى دهم95 درصد مشاركين نماز جمعه جوانان هستند و گاهى كه به حج مى روم 95 درصد زايرين و حجاج را قشر جوان مى بينم.

نخست بايد گفت كه اين تصور قبل از راه افتادن و جهش نهضت اسلامى و بيدارى دينى بود، يعنى تصور اينكه دين و ديندارى قضيه كهنه است و دين بسان قيدى است كه انسان را در مضيقه و محدوده زندگى قرار ميدهد، اين همان بحث ها و انگاشته هاى پيش از بيدارى اسلامى است، در آن هنگام قشر جوان اعم از پسر و دختر، دين را درست نمى شناختند و همچنان قبل از حركت بيدارى اسلامى زنان پديده حجاب را نمى فهميدند و جز چند تن محاسن سفيدان و كهنسالان كسى به مسجد نمى رفت و بسياركم اتفاق مى افتاد كه سه ياچهار جوان در مسجد ديده شوند. اما خوشبختانه چنين وضعيت امروز وجود ندارد، بيدارى اسلامى، اين اوضاع را دستخوش دگرگونى و تغيير مثبت قرار داد، امروز كه من خطبه جمعه مى دهم95 درصد مشاركين نماز جمعه جوانان هستند و گاهى كه به حج مى روم 95 درصد زايرين و حجاج را قشر جوان مى بينم.

عثمان:

برخى از مردم چنين تفكرى دارند.

قرضاوي:

موجوديت اين تصور غلط ازدين، برايند و نتيجه ضعف و كاستى ما در زمينه دعوت و فراخوانى مردم به دين و گسترش آموزه ها و انديشه هاى اسلامىرسانه ها مكلفيت دارند كه دين و آموزه ها و انديشه هاى دينى را درست  بازتاب و انعكاس دهند و معكوس و وارونه به بازشناختى و انعكاس نگيرند و سيماى حركت بيدارى اسلامى را معكوس و اشتباه به معرفى نگيرند (اما با تأسف كه رسانه ها برخلاف اين موضوع به فعاليت پرداخته اند) در رسانه هاى تصويرى زن محجبه ديده نمى شود، دختر بى حجاب و با آرايش غليظ در پرده تلويزيون نشسته است. است و رويهمرفته، در اين قضيه ضعف و تقصيرخانوادگى، ضعف و تقصير ادارات و ارگانهاى دينى و تقصير و كم كارى حكومت و رسانه هاست، رسانه ها و دستگاه هاى تبليغاتى در اين مورد مسئوليت بزرگ دارند، رسانه ها مكلفيت دارند كه دين و آموزه ها و انديشه هاى دينى را درست  بازتاب و انعكاس دهند و معكوس و وارونه به بازشناختى و انعكاس نگيرند و سيماى حركت بيدارى اسلامى را معكوس و اشتباه به معرفى نگيرند (اما با تأسف كه رسانه ها برخلاف اين موضوع به فعاليت پرداخته اند) در رسانه هاى تصويرى زن محجبه ديده نمى شود، دختر بى حجاب و با آرايش غليظ در پرده تلويزيون نشسته است. آيا رسانه هاى مى خواهند كه با چنين كار مردم و جامعه را فاسد سازند؟ مى خواهند كه بدين وسيله مردم را از دين دارى دور سازند؟ پس موجوديت چنين جوانان با انديشه نادرست از دين، نتيجه كارهاى رسانه هاست و رسانه ها هم مى توانند در تغيير اين انديشه و نوعيت برداشت از دين نقش مهم و اساسى بازى نمايند. اين واضح است كه دين با زندگى خوب و مرفه مخالف نيست، دين نمى گويد كه از زندگى تان لذت نگيريد و بهره نجوييد، دين اين نيست كه انسان را همواره در مسجد قرار دهد و به عبادت مصروف نگهدارد.  از شما در يك شب و روز تنها پنج نماز خواسته شده و پس از اداى آن مى توانيد تجارت نماييد و حتا اجازه داريد كه پس از نماز جمعه به كار و كسب بپردازيد.
رسول الله صلى الله عليه وسلم در پاسخ به آن دسته از اصحابش كه گمان داشتند همه عمر خود را بايستى در خشوع و عبادت صرف كرد و پيوسته اشك ريخت، فرمودند: نه، نه يعنى نبايد چنين كرد، اگر شما به اين حالت تداوم بخشيد فرشتگان در ميانه هاى راه با شما دست پرسى مى نمايند، يعنى اى حنظله! يك ساعت چنين(عبادت كرد  واشك ريخت) و ساعت ديگر چنان(به كسب و كار پرداخت) پيش گرفت چنين شيوه، تدين راستين است.

گونه هاى تدين:

عثمان:

عده ى ديندارى را به گونه هاى مختلف تقسيم مى نمايند، برخى را سختگير و افراطى مى گويند، و برخى ديگر را ميانه رو و معتدل و بعضى ديگر را گونه ى ديگر، آيا واقعاً ديندارى همين گونه تقسيم پذيراست؟

قرضاوى:

بلى! همه چيز داراى دو طرف و ميانه مى باشد.

عثمان:

محترم دكتورصاحب! در ميان طيف سخت گير و افراطى، عده يى هستند كه بحث تكفير را مطرح كرده اند، اين طيف مردم را به صوب تشدد فرا مى خوانند و چنين متشددين و سخت گيران در بسا از حركت ها و گروه ها وجود دارد، زمامداران و بزرگان اينها به روحيه تشدد و سختگيرى تربيت يافته اند و قشر جوانان به چنين موقف سخت گيرى  وانديشه افراط گرا فرامى خوانند و آنان را بدين انديشه و طرزتفكر قناعت مى دهند.

قرضاوي:

آنچه كه يك جوان را به اين انديشه افراطى وامى دارد، همانا فهم اشتباه است، اين جوان كسى را پيدا نكرده است كه او را به راه درست و دين راستين هدايت فرمايد و جوان درهمان مرحله هيجانى و احساسات است، خداوند دوران جوانى را مرحله قوت انسانى در ميان دو مرحله ضعف و ناتوانى ياد كرده است.
ممكن است انسان در اين مرحله به راه اشتباه و امرخطا روى برد، زيرا اين، مرحله جذبات و احساسات و خيالات است، در اين مرحله امكانات بيشتر وجود دارد كه جوان به راه هاى خير و شر واداشته شود، رسول الله صلى الله عليه وسلم همواره اصحاب جوان را به سوى خير فرا مى خواند و قوت وانرژى و توانايى هاى آنان را در برابر لشكر طاغوت به كار مى برد كه اين بهترين ميدان به كاربست استعدادها و توانايى هاى آنان بود.
يعنى گروه خوارج قوت خود را بر خلاف مسلمانان به كار گرفتند، روايتى وجود دارد كه گروه خوارج شكل يافته از قشر نوجوانان و كم خردان بود،  وبرخى كهنسالان از احساسات آنها به سود خود استفاده مى كردند و جوانان را به سوى هلاكت سوق دادند.گروه ها از احساسات و قوت جوانان به بهره گيرى مى پردازند و جوانان براى خود فرصت نمى دهند كه لحظه ى بنشينند و پيرامون قضايا به تفكر و ژرف نگرى بپردازند و پديده هاى روا  وناروا را تفكيك كنند، به رغم اين، بيشتر كارهاى را بهتر مى انگارند كه وسيلهْ براى شهرت و نام آورى شان قرار گيرد.
اين امر واضح است كه همواره گروه ها از احساسات و قوت جوانان به بهره گيرى مى پردازند و جوانان براى خود فرصت نمى دهند كه لحظه ى بنشينند و پيرامون قضايا به تفكر و ژرف نگرى بپردازند و پديده هاى روا  وناروا را تفكيك كنند، به رغم اين، بيشتر كارهاى را بهتر مى انگارند كه وسيلهْ براى شهرت و نام آورى شان قرار گيرد.
عثمان:

محترم داكترصاحب! ما از اعتدال دينى، تشدد و افراط انديشى دينى حرف مى زنيم، يكى از نمونه ها و نمودهاى گونه ى دومين تدين، عملكردجوان نايجريايى است كه مى خواست هواپيماى امريكايى را فروافكند، آنچه كه اين جوان را به اين كار واداشت چه بود؟ و كى مسئول واداشتن او بدين كار است؟

قرضاوي:

ببين ! نخستين مسئول در اين زمينه امريكاست، امريكاست كه مسلمانان را آماج تيرخصمانه و هدف توطيه هاى استعمارى خود قرار داده است، موقف امريكا در جهان آشكار است كه پيوسته در كنار باطل قرار داشته و همواره ستم گرى كرده و درفش ظلم و جفا و استبداد را برافراشته است و تا هنوز در سنگر باطل رژيم صهيونستى اسرائيل قرار دارد، اگر پول امريكا نمى بود، اگر اسلحه امريكايى نمى بود، اگر امريكا به نفع اسرائيل از حق ويتوى خود استفاده نمى كرد، هيچگاه اسرائيل به چنين قلدرى نمى رسيد كه اكنون هرآنچه بخواهد از انجامش دريغ نمى ورزد.مسئوليت متوجه مسلمانان، علماى اسلامى، حاكمان كشورهاى اسلامى است كه پيوسته موقف گيرى هاى متفاوت از همديگر بر مى آفرينند،
آنگاه كه اوباما برسكان قدرت نشست و براى مسلمانان سخنرانى كرد، ما ازش توقع خير را داشتيم، يعنى با تأسف تا هنوز در مورد آنچه كه از وى توفع برده مى شد، ديده نشده است. بناء، نخستين مسئول عملكرد جوان نايجريايى، همين موقف گيرى هاى جفاكارانه امريكاست. در مرحله دوم، بار مسئوليت متوجه مسلمانان، علماى اسلامى، حاكمان كشورهاى اسلامى است كه پيوسته موقف گيرى هاى متفاوت از همديگر بر مى آفرينند، طورى كه شما اكنون شاهد ساخت ديوار پولادين در مرز مصر و غزه هستيد. و اينكه راه حل چيست؟ لازم است كه راه حل اين مشكلات ودرمان اين بيمارى هابه دقت به مطالعه كرده شود.

عثمان:

محترم داكترصاحب! از يكسو، برخى از علما مسئوليت وعظ و نصيحت جوانان را بدوش دارند و از سويى ديگر، عامل جهش  و وادارنده جوانان براى هميشه وجود دارد كه همان مصائب و مشكلات مسلمانان است (كه دست غرب و امريكا در اين قضيه دخيل است) و اين موضوع دشوارى ها و بحران ها را برمى آفريند و رويهم، هيچ راهى  وراهكارى براى حل اين بحران و پايان يافتن اين مشكلات و مصيبت ها و آلام مطرح نمى گردد(آيا چنين فاكتور در واداشتن جوانان به دست يازيدن به چنين عمل و انتخاب اينگونه رويكردها دخيل نيست؟

قرضاوي:

بلى! اين گونه وسايل، قدرى در برانگيختن احساسات جوانان دخيل است و افزون براين، اسباب و عوامل مختلف ديگرى همانند مشكلات فكرى، روانى، اقتصادى و سياسى در اين قضيه نقش دارند، برخى هم مشكلات داخلى و بعضى هم مشكلات خارجى است كه اينها بسان زنجيرهاى بهم پيوسته سبب سازشده اند براى زايش انديشه تشدد و سخت گيرى و زادن بحران و دشوارى ها.

عثمان:

جناب دكتور! مى خواهم پرسش برادر زيادوحدى را مطرح سازم او چنين مى گويد: بزرگان دينى و مذهبى در دامان زمامداران سياسى و نظام هاى فاسد پرورش و تربيت يافته اند و آله ى دست اينها قرار گرفته اند، پس در چنين حالات، مظاهر اعتدال چگونه باشد؟ ممكن اشاره به فتواى باشد كه از سوى بنياد تحقيقات اسلامى دانشگاه الازهر مبنى بر جواز ساخت ديوار پولادين در مرز غزه و مصر صادر شده است، چيزى كه شما اكنون به حرمت آن اشاره فرموده بوديد.

قرضاوي:

مثال هاى خوبى در مورد جوانان و انديشه ها و كارنامه هاى آنان در قرآن كريم وجود دارد، اينها در حقيقت الگوهاى بهترى براى قشرجوان متدين است، خداوند از جوانى به نام اسماعيل فرزند ابراهيم عليهماالسلام ياد مى نمايد، جوانى كه در حين سرنهادنش براى ذبحى كه خداوند پدرگرامى اش را دستور داده بود، خداوند ياد مى نمايد و براى ابراهيم عليه السلام، طوريكه قرآن كريم حكايت مى كند،  مى گويد: يا ابت افعل ما تؤمر ستجدنى ان شاءالله من الصابرين. (( اى پدرم! انجام بده آنچه كه به آن مامورشده اى و مرا ان شاءالله از صابران در مى يابى )) .
جوانانى بودند كه خداوند به سبب شهكارى ها و ديندارى شان سوره به نام مغاره ى كه در آن از دست دشمن و براى حراست فكر و انديشه دينى خود پنهان شده بودند، نازل كرد (سوره كهف) و آنان را به ستايش مى گيرد، انهم فتية آمنوا بربهم و زدناهم هدى،((اين ها گروه بودند كه به پروردگار خود ايمان آورده بودند و ما برهدايت شان افزوديم )). قرآن كريم از جوانى ياد مى نمايد كه در محيط بت و بت پرستان زاده شده بود و تنها او همه به آستان بت سر مى نهادند، اما او با وجود تنها بودنش، عليه چنين محيط و عليه چنين انديشه شركى به مبارزه بر مى خيزد و با سرزدن بت ها و باقى گذاشتن بت كلان، بت پرستان را متوجه به خودشان و ضمير و وجدان شان مى سازد.
قرآن كريم از جوانى ياد مى نمايد كه در محيط بت و بت پرستان زاده شده بود و تنها او همه به آستان بت سر مى نهادند، اما او با وجود تنها بودنش، عليه چنين محيط و عليه چنين انديشه شركى به مبارزه بر مى خيزد و با سرزدن بت ها و باقى گذاشتن بت كلان، بت پرستان را متوجه به خودشان و ضمير و وجدان شان مى سازد.
بيشترياران و پيروان انبياء عليهم السلام قشر جوان بود، پيروان موسى عليه السلام و پيروان حضرت محمد مصطفى صلى الله عليه وسلم بيشترينه شان جوان بودند و تنها ابوبكرصديق رضى الله عنه 37 ساله بود و رسول الله صلى الله عليه وسلم اسامه بن زيد وقتى سرلشكر مسلمانان تعيين كرد كه بيش از18 سال عمر نداشت. فاتح هند محمد بن قاسم 18 ساله بود. امروز نيز درسنگرهاى دفاع از حق و مبارزه عليه باطل افراد نهضت هاى بيدار گيرى اسلامى جوانان هستند، در فلسطين جوانان جهاد مى كنند، در غزه جوانان هستند كه سينه هاى خود را فرا روى تانكهاى رژيم صهيونيستى قرار ميدهند و در برابر دشمن مقاومت مى نمايند و با وجود فشارهاى گونه گون و دشوارى ها بازهم سرهاى خود را به دشمن پايين نكرده اند و نمى كنند. در هر كشورى از كشورهاى اسلامى چنين جوانانى وجود دارند كه پيوسته در سنگر خيررسانى، معاونت به مساكين و پاسدارى از ارزشهاى دينى قرار دارند.

خطرات تهاجم فرهنگى و راه هاى مبارزه با آن:

عثمان:

محترم دكتور! انگيزه اين كه برخى از جوانان از دين فاصله مى گيرند و به اين بزرگ ترين دين التزام نمى داشته باشند، همانا تهاجم گسترده فرهنگى و شيوع فساد است، كه قشرجوان رو به رو است، اين طيف جوانان كه به اين مشكلات گرفتارند، مى گويند كه در عصرصحابه كرام رضوان الله تعالى عليهم، چنين مشكلات و اينگونه حالات وجود نداشت، و همچنان صحابه كرام مى توانستند كه زودتر به تشكيل خانواده و عقد نكاح پردازند و براى آنان مجال داشتن كنيز نيزفراهم بود، يعنى ما در اين شرايط ناتوان از عقد نكاح هستيم، پس نظر شما در مورد چيست؟

قرضاوي:

بلى! چنين است، اين مسئوليت زمامداران است و اينها مى خواهند كه با اين وسيله جوانان را به بيراهه بكشانند، زمامداران مسئوليت ارند كه جلو فساد سد نمايند دولت  ومسئولان امور دست از شيوع و گسترش فساد بردارند و مجالات آن را از ميان بردارند، ملت ما  مسلمان است و جامعه ما جامعه قرآنى و محمدى است ولازم است كه نشانه ها و مظاهر اسلام وقرآن در جامعه ما نمودار باشد.
جوامع اسلامى بايستى با چراغ فرموده هاى نبوى روشن وآراسته باشد و جلو نارواها گرفته شود، بردعوتگران، مربيان، دانشمندان وانديشمندان لازم است كه بپاخيزند و به حركت و جهش بيايند و جوانان را به سوى حق و امور شايسته فرا خوانند و ايشان را نيز بدين كار مصروف سازند.جوامع اسلامى بايستى با چراغ فرموده هاى نبوى روشن وآراسته باشد و جلو نارواها گرفته شود، بردعوتگران، مربيان، دانشمندان وانديشمندان لازم است كه بپاخيزند و به حركت و جهش بيايند و جوانان را به سوى حق و امور شايسته فرا خوانند و ايشان را نيز بدين كار مصروف سازند.
بزرگ ترين خطر امروز براى قشرجوان بيكارى است، جوانى و فراغت هركدام بزرگ ترين نعمت هستند يعنى ما قدر و ارزش اين دو را نمى دانيم و سپاس آن را به جاى نمى آوريم، در صحيح البخارى روايت است: نعمتان مغبون فيهما كثيرمن الناس، الصحة و الفراغ.(( يعنى دو نعمت وجود دارد كه بسيارى از مردم ازآن غافل اند و بدون استفاده از آن، از دست شان ضايع مى گردد كه آن دو نعمت عبارت از صحت و فراغت است)) (فراغت يعنى مجال داشتن و فرصت دريافتن براى عبادت و خداجويى و تحقق اوامر الهى و تهيه ره توشه هاى اخروى)انسان صحت خود را غنميت بداند و با بهره گيرى از آن، خدا را اطاعت كرد و براى مردم همكارى نمود نه اينكه اين دوران طلايى در راستاى اطاعت از خواهشات و اطفاى شهوات، بيشتر حرف زدن، نشر وتوسعه فساد در ميان مردم صرف گردد، به همين گونه بايستى از وقت فراغت و از لحظه هاى بيكارى و فرصت هاى دست داشته، استفاده هاى سالم و مشروع صورت گيرد، در اين شرايط مى توان از اوقات بيكارى استفاده كرده برخى هنرها و مهارت ها چون كمپيوتر، شيوه هاى كسب و كار، ورزش و سپورت و … آموخت و همچنان اين اوقات را در نشر فضايل و خيررسانى و تحكيم پيوندهاى فرهنگى بانهادهاى فرهنگى و رشد  وبالندگى فرهنگ مصرف كرد، پيش از آن كه شيطان از اين موقع بيكارى استفاده نمايد و جوان را به چنگال خود درآورد.
ضرب المثلى است: كسى كه رهنما ندارد، رهنماى او شيطان است و كسى كه خود را در جبهه حق مصروف نسازد، شيطان او را در راه باطل مصروف مى سازد، يعنى اگر اين وقت بيكارى و فرصت هاى دست داشته را با انجام دادن كار خير مالامال نسازيم، شر و بدى مى آيد آن وقت را مصروف مى سازد.

عثمان:

محترم دوكتورصاحب! امروز علماى وجود دارند كه تنها جوانان را به عبادت دعوت مى نمايند و تركيز بيشتر روى يك بخش دين مى روزند و تماسى به ابعاد ديگر اسلام و شخصيت سازى جوان نمى گيرند، پس در اين وضعيت چگونه مى توانيم كه از قوت و بازوهاى كارى جوانان استفاده بهتر و سودمند نماييم؟

قرضاوي:

جوانان بايد بدانند كه اسلام عبارت از عقيده، عبادت، اخلاق، خدمت به جامعه، جهاد در راه الله متعال، فراخوانى مردم به امور نيكو و بازداشتن آنها از منكرات است و راه هاى خيررسانى و دايره انجام دادن نيكوى ها به روى مسلمان راستين گسترده است، خدمت به خانواده، خدمت به همسايه ها، خدمت براى دوست  و خدمت براى جامعه، همه شامل رفتن به راه خير و همكارى در امور شايسته است و حتى رسول الله مى فرمايد: اظهار كلمه حق و درست صدقه است، تبسم در حضور برادرت صدقه است و دور ساختن اشياى ضرر رسانى از راه صدقه است، رهنمايى شخصى را به راه درست و او را به سوى هدفش هدايت نمودند، صدقه است و …خلاصه اين كه اسلام اسباب و وسايل گونه گون  و راه هاى زيادى را در خدمت انسان قرار داده است كه با چنگ زدن به آن و رفتن از آن راه ها، كسب نيكى نمايد، و در عصر حاضر نيز دامنه خدمت كردن و پاداش بدست آوردن فراخ تر و گسترده است، امروز مى شود با استفاده از انترنيت، كمپيوتر و ديگر وسايل مدرن و عصر براى بشريت خدمت كرد و دعوت اسلامى را به همه رساند، و اسلام همه را مكلف نموده است كه (به پيمانه توان) حامل پرچم دعوت باشند و آن را گسترش دهند.

عثمان:

هرگاه ما از جوان بحث مى كنيم اين بحث ما شامل قشر جوان زن نيز مى گردد و دختران جوان نيز هدف خطاب مى باشند، و عده ى از دختران جوان هستند كه حجاب را رعايت نمى كنند و چنان مى گويند كه هرگاه عروسى كرديم، حجاب را مراعت مى نماييم، پس چطور مى توانيم كه اين غلط فهمى  وذهنيت نادرست را تصحيح نماييم؟

قرضاوى:

كار خير را معطل گذاردن درست نيست، كسى است كه از بقاى عمر خود  ضمانت دهد؟ آيا كسى مى تواند بگويد كه من تا فردا زنده هستم؟ شاعرى مى سرايد كه تقواى خود را بيشتر نما، چون نميدانى هرگاه شب باشد تا فردا زنده هستى.لازم است كه انسان همواره خود را به زيور تقوا و توبه آراسته نمايد و پيوسته راه اصلاح سازى خود را تداوم بخشد. خداوند مى فرمايد: فاستبقوا الخيرات، همواره به سوى كارهاى نيك سبقت
جوييد و تاخير نكنيد چون اجل در كمين شماست و قابل رد نيست.
عده ى مى گويند هرگاه به حج رفتم ديگر خود را اصلاح مى سازم و توبه مى كنم و به سوى منكرات رو نمى برم، اما حالتى مى رسد كه او را براى رسيدن به اين وقت چانس و مجال نمى دهد، حادثات ترافيكى، سكته هاى قلبى، امراض گونه گون ديگر، بيشتر مردم را در روزگار جوانى به ديارابدى سوق داده است.

عثمان:

حكم حجاب يا نقاب براى دختران خردسال چيست؟

قرضاوي:

بر دختران خردسال جبر و فشار آورده نشود كه حجاب يا نقاب را رعايت نمايند اما ايشان را در اين مورد تشويق كرد و براى شان باز گو نمود كه سربرهنگى و بى حجابى عامل تفكيك زن مسلمان از غير مسلمان است و به اين كار پروردگار از شما خوش مى گردد و با التزام به حجاب شما مسلمان واقعى قرار مى گيريد.و بى حجابى را استعمار رشد مى دهد  وپس از جوان شدن، امر لزوم رعايت حجاب متوجه شان مى گردد، يعنى از قبل جوان شدن ايشان، نبايد دراين زمينه، استفاده از زور و فشار صورت گيرد.

عثمان:

تشكر جناب دكتور كه تا آخر برنامه ما را همراهى كرديد.

———————————————————————————–
منبع:  مجله اصلاح ملي، شماره ۴، ماه ثور ۱۳۹۸

د ښوونکي لارښود کتابونه
Atomic Habits
د نصاب کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب