حقوق صحی طفل از دیدگاه اسلام
الحمد لله والصلوة و السلام علي سيدنا محمد رسول الله و علي آله و أصحابه و من والاه
و بعد:
اگر به دين مبين اسلام به نظر عميق وهمه جانبه ديده شود، اين مطلب واضح و روشن ميشود كه اسلام تمام انواع سعادت و نيك بختي ها را براي انسان تأمين و تضمين كرده است. كه از آن جمله صحت و سلامتي انسان است كه در حديث شريف از نعمت هاي ناشناخته معرفي ميشود ” نِعمَتَانَ مَغبُونٌ فِيهِمَا كَثِيرٌ مِنَ النّاسِ الصِّحَة وَ الفَراغ” دو نعمتي است كه زيادي مردمان از اهميت آن بي خبر اند كه عبارت است از:صحت و وقت. (مشكات)
كه از آن جمله صحت وسلامتي است.
پوهنمل دکتورمحمد ایاز نیازی
صحت در اسلام معناي وسيعي را دربر ميگيرد :
1- صحت عقيدوي
2- صحت اخلاقي
3- صحت رواني
4- صحت عقلي
5- صحت جسمي و غيره…
مثلاً انسانيكه بت پرست است و يا به گاو سجده ميكند و يا آتش را پرستيده و آن را ضار و نافع ميداند… و امثال آن… هر گز صحتمند نيست.
و همچنان كسي كه به زبان ادعاي ايمان ميكند و در قلب خود كفر را پنهان كرده است ، مريض است كه قرآن پاك درين باره صراحت دارد:
” فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزَادَهُمُ الله مَرَضَا ” در دلهاي شان مرض است. الله تعالي نیزبرمرض ايشان افزوده است . (سوره بقره آيت 10)
و همچنان خاین و دروغگو و امثال وي مريض اند، هميشه نگران اند كه حالت اصلي و چهره واقعي شان به ديگران واضح نگردد. انسانيكه عقل خود را كه گوهر گران بهايي در وجود وي است در نتيجه تناول اشياي مسكر (نشه آور) و مخدر مختل ميسازد، مريض است.
و ازاينكه انسان از ديدگاه اسلام مركب از دوبعد ميباشد :
1- روحي
2- جسمي
خلل در هر جانب باعث عدم توازن در زنده گي انسان ميگردد و نظام صحي انسان را برهم ميزند. به اين معنا ميتوانيم بگوييم كه اسلام يعني صحت وسلامتي و حفظ صحت در اسلام يكي از وجايب ديني انسان است كه هرنوع تقصير و اهمال در آن ناروا ونا جائز است.
قضيه ی صحت كه امروزجهان به آن توجه داردومورد عنايت خاصي قرار گرفته است ؛ در حاليكه اسلام 14 قرن قبل آن رامورد عنايت و اهتمام قرار داده و نه به حيث يك قضيه شخصي و يا اخلاقي بلكه به حيث يك حكم شرعي به آن ميبيند.
حفاظت بدن بر انسان لازم است، هر عملي كه باعث متأثرشدن صحت بدني باشدوياطاقت فرسا، دراسلام تحريم شده است. حتي ادای احكام شرعي و فرایض گاهي به سبب حفظ بدن به تأخير مي افتد و گاهي هم ساقط ميشودو عبادات نفلي كه باعث ضعف بدن ميگردد و يا مضر به صحت باشد تحريم گرديده است.
افطار روزه در مرض، در سفريكه باعث مشقت شود و براي حامل و مرضع (زن شير ده) مباح قرار داده شده است. حتي اگر خطر به صحت باشد لازم ميگردد.
سقوط فرضيت وضووسقوط غسل از مريض و تبديلي آن به تيمم ؛ سقوط فرضيت قيام در نماز فرض و تبديل آن به قعود ، ركوع و سجود به اشاره … و امثال آن به همين غرض يعني رعايت صحت استوار اســت و حتي تمام انواع رخصت به همين حكمت بر ميگردد.
پاكي بدن ، لباس ، مكان ، آب … شرط براي صحت نماز قرار داده شده است.
در دومين مرحله نزول وحي به پاكي لباس تأكيد شده ” وَ ثِيَابَكَ فَطَهِر ” ولباس خود را پاك نگهدار. (سوره مدثر آيت3)
از حكمت مشروعيت عبادات:نماز ، روزه ، زكات ، حج ، ذكر ، تلاوت قرآن … حفاظت روح است كه گاهي به نفس و يا قلب از آن تعبير ميشود.
” اَلَا بِذِكرِ الله تَطمَئِنُ القُلُوب ” آگاه باشیدکه فقط به ذكر خداوند دلها آرامش پيدا ميكند. (سوره الرعد آيت 28)
به خاطر حفاظت عقل و يا اعصاب؛ اسلام تمام انواع مسكرات (اشيای نشه آور) و مخدرات را تحريم نموده و دربرابر آن مجازات تعيين كرده است.
و يكي از جمله اسباب نا آرامي اعصاب غضب وخشم است كه پيامبر گرامي (صلي الله عله و سلم) از آن به شدت منع ميفرمايند.
حقوق صحي طفل از ديدگاه دين مبين اسلام
قبل از اينكه داخل موضوع شويم چند نكته قابل ذكر است:
1- طفل از نظر فقها عبارت است از :
شخصي كه به سبب صغارت تا هنوز اهليت و مسووليت حقوقي خود را تكميل نكرده باشد. طفل سه مرحله را مي پيمايد:
الف:مرحله قبل از ولادت يعني بعد از تكوين و تشكل در رحم مادر كه آن را جنين مي گويند.
ب:بعد از ولادت تا تكميل سن هفت ساله گي كه آن را طفل غير مميز ميگويند.
پ:بعد از 7 سالگي و قبل از بلوغ كه آن را طفل مميز ميگويند.
2- اسلام براي طفل حقوق زيادي را تعيين كرده است و بر رعايت آن تأكيد ميكند ، اگر حقوق طفل به شكل دقيق بررسي شود اكثر آن به صحت (جسمي ، عقلي و روحي)وي بر ميگردد.
3- از اينكه طفل مخلوق ضعيف و عاجز است و بر رعايت و عنايت ديگران كه در رأس والدين قرار دارند اشد نياز دارد؛ لذا اسلام در باره رعايت حقوق وي به قوت تأكيد ميكند و آن را از وجايب اسلامي قرار ميدهد.
ازاينكه موضوع موردبحث ما همه انواع حقوق طفل نبوده بلكه حقوقي ميباشد كه يا مستقيم و يا غير مستقيم به صحت طفل ارتباط دارد لذا ميپردازيم به بيان آن:
از جمله حقوق صحي طفل :
1. حق حفاظت
شك نيست كه اين حق از مرحله جنين آغاز ميشود. اين جاست كه تجاوز بر جنين در فقه جنايي ، جرم و جنايت معرفي شده است و دربرابر آن انسان متجاوز مجازات ميشود.
ميبينيم كه به خاطر حفاظت حتي جنين و حمل نا مشروع حد به تعويق مي افتد.
– زني به حضور پيامبر (صلي الله عليه و سلم) آمدوبه ارتكاب زنا و بارداري از آن اعتراف كرد ، پيامبر (صلي الله عليه و سلم) به وي دستور داد تا ولادت طفل انتظار كشد. بعد از ولادت زن حاضر شد؛ پيامر (صلي الله عليه و سلم) دستور دادند كه تا تكميل رضاعت طفل انتظار بكشد و بعد از تكميل مدت رضاعت زن با طفل خود كه قطعه ناني را بدست داشت (اشاره به اينكه حق رضاعت تكميل شده بود) حاضر خدمت شد. طبق دستور آن حضرت (صلي الله عليه و سلم) طفل به كفالت تسليم داده شد و بر زن موصوف حد جاري شد. (مشكات)
– زن حامل (باردار) اگر روزه گرفتنش باعث خطر به حيات و ياضرر به جنين شود افطار ميكند.
– زن مرضع (شير دهنده) اگر روزه گيرد و روزه اش باعث خشك شدن و يا كم شدن شير شود افطار ميكند.
– زن حامل (باردار) نميتواند از آنچه كه به صحت طفل مضر باشد استفاده كند كه از آن جمله :
الف: مشروبات الكولي…
ب: مواد مخدر…
پ: سگرت…
ت: ادويه خطرناك…
2. حق حفاظت و رعايت لقيط:
لقيط عبارت است از :طفلي نوزاديكه در راه انداخته شده است و پدر و مادرش معلوم نباشد كه غالباً اطفال نامشروع در چنين حالت قرار ميگيرند.
در فقه اسلامي از لقيط و حقوق آن بحث مفصل صورت گرفته است كه از جمله حقوق وي:
حق حفاظت وي است كه انسان او را از راه برداشته يا به كودكستان بسپارد و اگر كودكستان وجود نداشته باشدخودازآن حفاظت كند. واگردرنتيجه ی بي پروايي وبي اعتنایي مي ميرد،انسان گنهکاراست. گويا باعث قتل انساني شده است.
3. حفاظت اطفال در ميدان جنگ:
اطفال اگر چه ازغير مسلمين باشند، حفاظت شان در ميدان جنگ لازم است. پيامبر گرامي (صلي الله عليه و سلم) بر سر لشكران خود اين چنين توصيه مي كردند ” وَ لَا تَقتلوُا الصُبيَان و النّسَاء ” و اطفال و زنان را قتل نكنيد. (مسلم)
4. حق عقيقه:
كه شامل صحت و نظافت ميباشد – به اين معنا كه در روز 7 تولد و يا 14 و يا 21 ، گوسفندي شكرانه ذبح شده و به شكل قرباني تقسيم ميشود و طفل نامگذاري ميشود – چيزيكه در ين جا به صحت طفل ارتباط دارد:
الف:اذان و اقامت در گوش طفل كه باعث راندن شيطان و حفاظت طفل از شر آن ميگردد.
ب:نظافت ودور كردن مواد ناپاك(به شمول موي سر) از طفل كه باعث صحت مندي وي ميگردد.
پ:ختنه كردن طفل ، شك نيست كه ختنه سنت همه انبيا(عليهم السلام) به خصوص سنت رسول الله (صلي الله عليه و سلم) است كه در جانب اينكه سنت رسول الله (صلي الله عليه و سلم) ادا ميشود ده ها منافع صحي كه طب امروزآنراتأييد ميكند درين نهفته است كه ازآن جمله: حفاظت ازامراض مجراهای بولي وسرطاني است.
5. حق رضاعت:
حق رضاعت به حفاظت و صحت طفل ارتباط دارد كه قرآن پاك مادران را به آن امر ميكند كه در صورت توان از آن سر نپيچندو درصورت عدم توان مادران و پدران به چاره سنجي مكلف اندوشك نيست طفليكه از رضاعت طبیعي نشو و نما ميكند به مراتب صحت مند تر است از طفليكه از اين نعمت محروم بوده است.
6. حق تداوي:
شك نيست كه طفل بنابر ضعف و ناتواني صغارت در برابر امراض سخت آسيب پذير است ، لذا اسلام به تداوي و علاج وي تأكيد ميكند.. در حديث صحيح ثابت است كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) حسن و حسين (رضي الله تعالي عنهما) را رقيه و دم ميكردند و دعاي حفاظت اززیان چشم بد (به اصطلاح نظر) را بر ایشان میخواندند که خود رقیه از نظر اسلام در چوکات قرآن و سنت مشروع بوده و یکنوع تداوی است.
7. حق ترحم و شفقت:
شک نیست که شفقت و ترحم بر اطفال یکی از حقوق مسلم شان میباشد که اسلام به آن تاکید میکند. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) می فرمایند ” لّيسَ مِنَا مَن لَم يَرحَم صَغِيِرَنا و َ لَم يُوَقِر كَبِيرَنَا ” كسيكه بر اطفال ترحم ندارد و براي بزرگان احترام ندارد از امت من شده نميتواند. (مشكات)
پيامبربزرگوار(صلي الله عليه و سلم) براطفال زياد مشفق ومهربان بودند،وقتيكه ازسفربرميگشتند اطفال به استقبال ايشان بيرون ميشدندوهركدام راموردنوازش قرارميدادند، واگردرنمازآوازطفلي را ميشنيدند نماز را مختصر ادا ميكردند كه مبادا طفل ويا مادر ناراحت شود. شك نيست كه شفقت و نوازش بر ميگردد به صحت رواني طفل ، هراندازه كه كودك مورد نوازش قرارگيردازنظررواني صحتمند و تندرست ميباشد. اين جاست كه درخانواده هاییكه فضاي محبت، آرامي، شفقت ومهرباني حكمفرماست اطفال صحتمند، ذكي، هوشيار، وسالم تربيت ميشوندودرنتيجه افراد خوبي به جامعه تقديم ميشوند، بر عكس درخانواده هايیكه خشونت، قساوت و بدبختي حاكم است، اطفال آن غيرسالم ازنظر(صحت رواني و عصبي) ميباشند. بناً خشونت عليه اطفال و عليه مادران بزرگترين جفا در حق اطفال است. برخورد خشونت آميز پدر و مادر و ديگر اولياي اموردر برابر اطفال باعث برهم زدن صحت رواني آنها گرديده هميشه نگران ، ترسو، بزدل وهمزمان انتقامجو وعقده مند به بار مي آيند…و همچنان تاخت و تاز عليه مادران در حضور اطفال خورد سال بزرگترين صدمه بر حالت روحي و رواني ايشان وارد ميكند ؛ زيرا كه مادر براي طفل بزرگترين پناهگاه وسنگرحمايت است. اينجاست كه در وقت احساس هر خطر ويا دردوتكليف بدون اختيار انسان مادر خود را ياد ميكند. وقتيكه طفل اين پناهگاه خود را در حالت از همپاشي در نتيجه خشونت ولت و كوب پدرميبيند، از يك طرف اعتمادش از پدر سلب ميشود و از جانب ديگر احساس ميكند كه بزرگترين تكيه گاه حمايتي خود را از دست داده است. اين جاست كه به تكليف رواني و عصبي دچار ميشود – وقتيكه صحبت از شفقت و مهرباني براطفال ميشود جای دارد كه بگوييم عده ی از پدران پول پرست و يا شهرت خواه در عوض چند پول و يا بدست آوردن شهرت خسر شدن به شخص ثروت مندي شفقت پدري خود را كه اساس ولايت شرعي است از دست داده دختران خورد سال را در دسترس افراد وحشي و شهوت پرست قرار ميدهند كه هدفشان جز اشباع غريزه جنسي هدف ديگر نيست. گاهي هم چنين انسان هاي بی احساس از فقر پدران دختران كوچك و خوردسال سوء استفاده كرده در عوض قرض هاي سودي و متراكمي كه به همين هدف شوم براي اين طبقه محروم داده اند، اين اطفال را به نكاح خود ميآورند – كه متأسفانه چنين عملي در وطن ما رواج دارد.اين كاراز نظر اسلام نادرست ميباشد؛ زيرا كه اهداف مقدس ازدواج كه:فهم و درك معناي ازدواج و رغبت به آن… احترام متقابل، تبادل حقوق متبادل وتأمین فضاي آرام و سكون در فاميل است، در چنين حالتي تحقق پيدا نميكند. در پهلوی اينكه پدر كارنادرستي را انجام داده است، حقوق صحي جسمي و رواني طفل خود را پايمال كرده است.
آري! درشريعت مباركه ما ازدواج صغيره كاملاً درست است و پدروپدركلان ولايت عام و تام برآن دارند. امااين در صورتيست كه شفقت و مصلحت طفل كه ولايت برآن استوار است كاملاً در نظر گرفته شود. پيامبر گرامي (صلي الله عليه و سلم) به دختر كم عمري يعني ام المؤمنين عائشه (رضي الله تعالي عنها) ازدواج كردند اما آنقدر بر عائشه مشفق و مهربان بودند كه به دختران همسايه اجازه ميدادندكه با وي ساعت تيري و بازي كنند. پس آيادرعصركنوني درحق دختران خوردسال اين حقوق رعايت ميشود؟ از جمله اطفاليكه به مهرباني، شفقت ورعايت نيازمنداند كودكان يتيم اند كه اسلام درباره حقوق شان تأكيد ميكند.حق شفقت و مهرباني به يتيمان و منع از برخورد نادرست و خشونت آميز در برابر ايشان در آيات متعددي در قرآن كريم ذكر شده است. ” و اعّبُدواالله وَ لَا تُشرِكُوا بِهِ شَيئَا و َ بِالوَالِدَينِ اِحسَانَا و َ بِذِي القُربَي وَ اليَتَمي و َ المَسَاكِين” وبپرستيد فقط الله را وشريك نسازيد با وي هيچ چيز را وبه والدين، خويشاوندان، يتيمان و مساكين نيكي كنيد(سوره النساء آيت 6 3)
الله تعالي از برخورد خشن با يتيم منع ميفرمايد ” فَامَا اليَتيِمَ فَلاَ تَقهَر ” پس بر يتيم غضب مكن. (سوره الضحي آيت9)
در حديث شريف آمده است ” أنا و كَافِلُ اليَتِم كَهَاتَينِ فِي الجَنَه ” من و سرپرست يتيم در جنت پبوست هستيم و اشاره كردند به دو انگشت خود به غرض تشبيه(مشكات).
شك نيست كه شفقت و مهرباني بر يتيمان باعث حفظ صحت رواني شان ميگردد زيرا كه همزمان با از دست دادن پدر و يا والدين هر لحظه در جهان يأس و نوميدي به سر ميبرند و هر نوع برخورد خشونت بار باعث خوف ، نگراني و ناراحتي روحي و رواني شان ميگردد.
شفقت بر كودكان و اطفال كه حق مسلم و مشروع شان ميباشد ايجاب ميكند كه از استخدام اطفال در كارهاي شاقه و طاقت فرسا خودداري شود. زيرا كه درچنين حالت طفل صحت جسمي و رواني خود را از دست ميدهد. متأسفانه كه امروز اطفال در جهان به شكل عام در كشور ما به شكل خاص ، روي مشكلات فقر و بي سرپرستي و عدم احساس ايماني و وجداني مسلمانان و حكومت ها، به كارهاي شاقه و طاقت فرسا مجبور ميشوندو اين درحقيقت پايمالي حقوق اطفال بوده از ديدگاه دين مبين اسلام ظلم پنداشته ميشود. چنانکه معلوم است، صدها طفل در اثر همين كارهاي سنگين وبالا از توان صحت خود را از دست داده معيوب و معلول ميشوند.
8. حق حفاظت اطفال ازاعتياد:
یکی ازسرطانهاي عصر كنوني شيوع مسكرات ، مخدرات و دخانيات است كه متأسفانه از اين بلا و مصيبت تباه كننده كودكان هم در امان نيستند كه در نتيجه فساد والدين و فاميل و يا همنشينان بد ، و يا بي سرپرستي و اسباب ديگر… كودكان معتاد ميشوند كه بزرگترين صدمه به صحت جسمي عقلي و رواني شان وارد ميگردد.
درين باره مسووليت علما و حكومت است كه از طريق آگاهي عامه و همزمان تطبيق قانون جزاي اسلام بر عناصري كه اطفال را به اين هلاكت سوق داده و باعث چنين جرمي ميشوند جلوگيري شود.
دراسلام ازتناول،تجارت وترويج مسكرات،مخدرات ودخانيات منع شده ودربرابرآن مجازات تعيين شده است.
در قرآن پاك؛ شراب نجاست و عمل شيطاني معرفي شده است.
و در سنت نبوي هر مفسد عقل و نشه آور حرام قرار داده شده است.
9. حق زنده گي طفل با والدين و يا مادر:
زيرا كه دور داشتن طفل از والدين خصوصاً از مادر باعث نگراني ، ناراحتي وازبين رفتن صحت طفل ميگردد. اسلام تفريق ميان طفل و والدين و يا اقارب نزديكش را گناه بزرگ ميداند. پيامبر گرامي (صلي الله عليه و سلم) مي فرمايند :
” مَن فَرَقَ بَينَ وَلَدٍ وَ وَالِدَ تِهِ فَرَقَ الله بَينَهُ و َ بَينَ اَحِبَته يَومَ القِيَامَهَ ” كسي كه در ميان طفل و مادرش جدايي مي آورد خداوند در روز قيامت بين وي و دوستانش جدايي مي آورد(هدايه).
به همين غرض در اسلام حضانت يكي از حقوق مسلم طفل است كه در وقت تفريق ميان زن و شوهر طفل به مادر تعلق ميگيرد و نفقه آن بر پدراست تا وقتيكه از عنايت مادر غني و بي پروا ميگردد. چون طفل خورد سال در آغوش مادر بيشتر احساس راحت ميكند نسبت به پدر.
10. حق تربيت:
شك نيست كه حق تربيت در ذات خود از جمله اسباب صحي طفل ميباشد؛ زيرا كه تربيت در اسلام جوانب جسمي ، روحي ، اخلاقي و عقلي انسان را در بر ميگيرد.
تربيت جسمي عبارت است از: نظافت بدن ، لباس ،مكان ، خوراك و غيره…
و درپهلوی آن ورزش و بازي كه اطفال به آن اشد نيازمند اند واسلام آن را رعايت كرده است. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و سلم) به نواده هاي شان اين فرصت را فراهم ميكردند.
حتي به خادم خورد سال شان انس بن مالك (رضي الله تعالي عنه) كه از زبان خود وي ميشنويم. حضرت انس روايت ميكند كه روزي پيامبر(صلي الله عليه و سلم) مرا به كاري فرستادند، وقتيكه بيرون شدم، ديدم كه اطفال سرگرم بازي ميباشند. من هم با ايشان در بازي شركت كردم بعد از ساعتي احساس كردم كه كسي دست خود رابرشانه ام نهاد، نظر كردم كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) بودند و فقط به من همين قدر فرمودند كه :تا هنوز نرفته اي ؟ گفتم نخير يا رسول الله ميروم. ميبينيم كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) به كدام اندازه حق طفل را در بازي مراعات ميكنند كه در برابر خلاف ورزي وي از امر شان هيچ ملامتي را متوجه وي نميسازند.
ازجمله اموري كه به تربيت روحي ورواني طفل ارتباط ميگيرد،آشنا ساختن وي باايمان وعقيده واحكام شرع است طبق فهم و درك وي و آموختن ذكر ، تلاوت قرآن و آنچه كه باعث آرامش روحي و رواني انسان ميگردد.
دور داشتن طفل از تلقينات مخوف و ترساننده كه يك سلسله اوهام و تشويش هارا در ذهن و روان او باعث ميشود، حتي اثرات منفي آن بعد از مرحله طفوليت در ذهن طفل باقي ميماند.
مثلاً افسانه هاي مخوف و مهيب و يا فقط به خاطر چند لحظه آرام ساختن طفل از شوخي و حركات طفلانه تلقين به اين طور ميشودكه گويا پشكي و يا حيوان درنده ای در انتظار وي ميباشد.
بدون شك اين چنين برخورد،تلقين و تهديد نادرست باعث امراض رواني در اطفال ميگرددوشجاعت و غيرت آن ها را متأثر ميسازد.
تربيت عقلي عبارت است از تلقين طفل در استعمال عقل در امور مفيد مثل:تفكر در عظمت الهي و كائنات كه دليل وجود و قدرت وي است و تشويق به علم و دانش و گاهي هم به شكل تمرين مشوره خواستن ، و ارزيابي قوت عقلي او ، در جاييكه مفيد باشد تشويق شود و در جاييكه اشتباه كند به شكل درست و با نهايت شفقت توجيه شودوهمزمان آگاهي و دورداشتن ازآنچه كه باعث اختلال عقلي و عصبي مي گردد.مثل تناول مسكرات ، مخدرات ، دخانيات و امثال آن…
تربيت اخلاقي كه ازمثالهاي آن عادي ساختن طفل به صدق، امانتداري، وفا به وعده وجوانمردي….
و دور داشتن از دروغ ، خيانت ، دزدي ، وعده خلافي ، بخل و امثال آن…
خلاصه
1- طفل به حكم اينكه در مرحله ضعف و عجز قرار دارد، حفاظت ، رعايت و عنايت بروي از وجايب اسلامي انسان است.
2- هر آنچه كه باعث متأثر شدن صحت جسمي ، عقلي و روحي طفل گردد در اسلام به شدت تحريم شده است.
3- صحت طفل افزون بر اينكه وجيبه والدين است، وجيبه اسلامي جامعه نیزميباشد.
4- مسلمانان در برابر حفاظت اطفال يتيم لقيط و بي سرپرست مسووليت سنگين دارند.
5- شفقت و مهرباني بر اطفال از حقوق مسلم ايشان ميباشد.
6- تجاوز بر اطفال ، به هر شكل و هر نوعي كه باشد جرم و جنايت است (و لوكه جنين باشد) مجرم سزاوارمجازات و پيگرد قانوني ميباشد.
7- معتاد ساختن اطفال بر مسكرات ، مخدرات ، دخانيات و ديگر اشيايیكه بر صحت و اخلاق شان تأثير منفي دارد، گناه بزرگ و جرم پنداشته ميشود.
به اميد آينده روشن و جامعه ايكه بر اطفال ترحم و براي بزرگان احترام باشد
مآخذ بحث:
1. قرآن كريم.
2. تفسير ابن كثير.
3. تفسير الصابوني (صفوة التفاسير).
4. صحيح البخاري.
5. صحيح المسلم.
6. مشكات المصابيح.
7. تربيهء اولاد دراسلام – شيخ عبدالله ناصح علوان.
8. هدايه للإمام المرغيلاني.
9. آثار الحرب في الفقه الإسلامي- دوكتور وهبه الزحيلي.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجله شرعیات، دور دوم، شماره اول، تابستان ۱۳۸۹
پوهنمل دکتورمحمد ایاز نیازی