حرمت دخانيات از ديدگاه اسلام
گياه معروفي كه به نام تنباكو ياد مي شود، در اواخر قرن دهم هجري پيدا شده است و استفاده از آن بين مردم گسترش يافته كه از انديشمندان زمان مي طلبد تا در مورد حكم شرعي آن ديدگاه هاي شان را بيان دارند.
نوشته: دكتور يوسف قرضاوي
ترجمه: عبدالخالق احسان
به خاطر جديد بود اين ماده و اينكه از فقهاء مجتهد و اهل تخريج در مذاهب دستوري درين مورد وجود ندارد و علماء تصور درستي كه بر مبناي دقيق علمي استوار باشد در دست ندارند؛ در مورد دخانيات اختلاف آشكاري رونما شده كه عده آن را حرام وعده ديگر آن را مباح دانسته و بعضي ها به مكروه بودن آن فتوا دادند و برخي چيزي نگفته و توقف كرده اند.
البته اين اختلافات در همه مذاهب وجود دارد كه نمي توان اين احكام را به يكي از مذاهب نسبت داد.
به نظر من اختلاف علماء در مورد حكم دخانيات مربوط به اختلاف دلايل و قوت و ضعف آن نمي باشد؛ بلكه اختلاف در اصل پژوهش در مورد اين ماده است.
عده ي به گمان خود شان برخي منافعي را براي دخانيات ثابت كرده و عده ي نفع و ضرر آن را مساوي پنداشتند و گروهي آن را بي ضرر و بي فايده تصور نمودند، معني سخن اين است كه اگر ايشان ضرر دخانيات را مي دانستند به اتفاق به حرمت آن نظر مي دادند.
اثبات و نفي ضرر دخانيات وظيفه فقهاء نيست؛ بل اين وظيفه داكتران و متخصصان فن طبابت مي-باشد، آنان هستند كه در مورد بايد نظر دهند؛ چراكه اهل دانش و تخصص اين گونه قضايا اند. الله جل جلاله مي فرمايد: {فاسئل به خبيراٌ} از آگاهي پرسان كن، {ولاينبئك مثل خبير} ترا آگاه نمي سازد مانند دانايي.
و علماء طب ديدگاه شان را در مورد زيان دخانيات به جسم به طور عمومي بيان داشته و ضرر آن را بر شش ها و جهاز تنفسي به صورت ويژه بيان كردند و اين مسئله را ثابت نمودند كه استعمال دخانيات منجر به سرطان شش مي گردد؛ لذا در سال هاي اخير جهانيان را به دوري از دخانيات فرا خوانده اند.
در زمان معاصر سزاوار است كه انديشمندان با هم به اتفاق نظر برسند و فقيه حكمش را بر مبناي تحقيق طبيب صادر كند؛ وقتي داكتر مي گويد: اين آفت(دخانيات) به انسان مضر است بايد فقيه به حرمت آن فيصله نمايد؛ چراكه هرچيزي به صحت و سلامتي انسان ضرر برساند از ديد شريعت بايد حرام قلمداد شود.
علت تحريم:
عده ي مي گويند كه چگونه اين ماده را بدون نصي حرام مي دانيد؟
درجواب مي گوييم: ضرور نيست كه شارع به تمام مفردات حرام نصي داشته باشد، چون شارع ضوابط و قواعد كلي را وضع مي كند تا جزئياتي در ضمن آن درج گردد، قواعد شرعي محدود اند و موارد و قضايايي رخ دادني غير محدود مي باشند.
كافي است، شارع يك خبيث و مضر را حرام قرار دهد خوردني ها و نوشيدني هاي فراواني كه مضر اند، تحت حرام واقع شود، از همين جهت علماء به حرمت چرس و ترياك اتفاق دارد؛ با وجودي كه نص معيني در خصوص حرمت آن نيست.
امام محمد بن حزم ظاهري با وجودي كه به ظاهر نصوص تمسك مي جويد، قايل به حرمت خوردني مضر مي باشد و مي گويد: هر آنچه ضرر داشت، حرام است به دليل قول رسول الله صلي الله عليه وسلم كه مي فرمايد: (الله جل جلاله نيكي برهمه امور را فرض گردانيده، كسي كه به خود يا به ديگران ضرر برساند او محسن و نيكوكار نيست و كسي كه نيكوكار نبود خلاف دستور الله تعالي عمل كرده است).
دليل ديگر حرمت آن اين ايه و حديث مي¬باشد: {ولاتقتلوا انفسكم إن الله كان بكم رحيماً} خود را به كشتن ندهيد؛ چون الله بر شما مهربان است. {لاضرر و لاضرار في الاسلام} در اسلام ضرر رساندن و قبول ضرر ديگران روا نيست.
از بهترين عبارات فقهاء در خصوص حرمت اشياء مضر، عبارت امام نووي است كه مي فرمايد: هر آنچه كه خوردن آن مضر باشد مثل: شيشه، سنگ و زهر، خوردن آن حرام است و هرچيز پاكي كه مضر نباشد، خوردن آن حلال مي باشد.
ضرر مالي و بدني:
براي انسان جواز ندارد كه مال و دارايي خويش را به جاي مصرف كند كه به دين و دنياي او نفعي نرساند؛ چراكه انسان نسبت به دارايي خود امين است. صحت و مال دو امانت الهي نزد انسان مي باشد؛ لذا انسان را مجال آن نيست كه به صحت خود ضرر برساند و مالش را ضايع كند؛ لهذا رسول الله صلي الله عليه وسلم از ضايع كردن مال نهي كرده اند.
شخص سيگاري و قلياني پولش را مي دهد تا به صحتش ضرر برساند كه شريعت الهي چنين اجازه ي برايش نمي دهد. خداوند مي فرمايد: {ولاتسرفوا إنه لا يحب المسرفين} اسراف نكنيد، چون خداوند اسراف كننده ها را دوست ندارد.
بر هيچ عاقلي پوشيده نيست كه مصرف كردن پول براي دخانيات ضايع ساختن مال است، با اين اتلاف مال ضرر بدني هم ثابت است كه دو ضرر مالي و بدني در استعمال دخانيات وجود دارد.
ضرر برده گي:
اين ضرر نفساني است كه نويسنده ها ازين ضرر غافل مانده اند، آن هم اعتياد به دخانيات است كه اراده انسان را برده ساخته و او را اسير اين عادت زشت مي سازد، طوري كه وقتي پيشيمان شود و آثار سوء آن را احساس كند، نميتواند آن را ترك كند.
نظر به اين بردگي روحي است كه مي بينيم عده ازين معتادين به خاطر ارضاء خود، بر قوت يوميه اولاد و نفقه فاميلش ستم مي نمايد؛ چراكه نمي تواند از چنگال اين مرض رهايي يابد، اگر روزي نتواند اين ماده مضر را استفاده كند، زندگي اش دگرگون شده، حالش بد ميشود، انديشه¬اش مختل شده و اعصابش خراب مي گردد.
دخانيات از ديدگاه شريعت حرام اند:
در زمان معاصر، بعد از تثبيت اضرار و آثار سوء دخانيات توسط هيئت هاي علمي- طبي، هيچ كس را مجال آن نيست كه به حلال بودن آن سخن راند. آنگاه كه ديدگاه اباحت مطلق ساقط شود، ديدگاه كراهيت و حرمت باقي مي ماند. و از آنچه قبلاً بيان گرديد واضح شد كه قول به حرمت دخانيات قويتر است. اين نظر ما هست بدليل متحقق بودن ضرر بدني، مالي و روحي اعتياد به آن ؛ چراكه هر چه به صحت انسان ضرر برساند، واجب است كه حرام قلمداد شود.
خداوند مي فرمايد: {ولا تلقوا بايديكم الي التهلكه} خود را به هلاكت نيندازيد. {ولا تقتلوا انفسكم إن الله كان بكم رحيماً} خود تان را به كشتن ندهيد، خداوند نسبت به شما مهربان است. {ولا تسرفوا إنه لايحب المسرفين} اسراف كاري نكنيد، چون خداوند اسراف كاران را دوست ندارد. { ولا تبذر تبذيراً إن المبذرين كانوا إخوان الشياطين} اسراف نكنيد در حقيقت اسراف كننده ها برادران شيطان اند.
براي انسان مسلمان لازم است كه خود را ازين آفت مضر و خبيث باز دارد، درين هيچ ترديدي وجود ندارد كه تنباكو از جمله خبائث بوده و از پاكيزه ها نمي باشد؛ چراكه هيچ نفع ديني و دنيوي ندارد.
نصيحت من به طور ويژه براي جوانان اين است كه خود را از سقوط در دام اين آفت نجات دهند، آفتي كه صحت شان را فاسد ساخته و قوت و شادابي شان را متزلزل مي كند، جوانان نبايد قرباني اين توهم شوند كه استعمال دخانيات نشانه مردانگي و استقلال شخصيتي است.
از رسانه ها مي خواهم با استفاده از تمام روش ها عليه دخانيات حمله ور شوند، بر نويسنده ها و كار گردان هاي فلم ها، نمايشنامه ها و سريال ها لازم است كه از دخانيات حمايت نكنند.
بر دولت ها لازم است كه براي مقابله با اين آفت، همدست شوند تا جامعه انساني را از شر اين آفت نجات دهند؛ اگر چه خزانه دولت تاوان كند؛ چراكه صحت امت و فرزندان آن از ميليون ها پول با ارزشتر مي باشد.
از الله جل جلاله مي خواهيم براي ما بصيرت داده و در دين ما فقيه بگرداند و آنچه به نفع ما هست بدانيم و از آن چه دانستيم نفعه بگيريم.