جوانان امروز ما
نگارنده: دکتر علی بادحدح
برگردان: نعمت الله سبحانی.
این عنوان را بیشتر از ده سال میشود که برای سخنرانی در یکی از فعالیتهای تابستانی جوانان انتخاب نموده بودم، نخست قبل از آغاز برنامه، برگههایی را برای مشارکین توزیع نمودم تا چشمداشت خود را در مورد عنوان بنویسند، اکثرشان نوشته بودند، جوانان مخدرات، جوانان برباد رفته و این چنین نظریاتی، و سپس عین عنوان را در کنفرانس دیگری که در یکی از دانشگاهها ارایه نمودم برگزیدم و این پرسش را مطرح نمودم و عین جواب را پاسخ دادند، و امروز نیز نفس عنوان را بیان میدارم.
در وهلهی نخست درمورد جوانان مقاومت و پایدار و اهل انتفاضه و خیزش در فلسطین سخن گفتم، و نمونههایی را از جوانان مختلف در سنین 20 الی30 ساله تقدیم نمودم که چگونه جانهای شان را در کف اخلاص نهادند و روحهای شان در راه اعلای کلمة الله تقدیم نمودند، و دشمن صهیونیزم را چه سان به وحشت انداختند تا جای که کشته شدن یکی از سربازان صهیونیزم، پیروزی و بهروزی سترگ نظامی و دستاورد استخباراتی شمرده میشود.
و سپس در مورد جوانان داوطلب و خدمتگذاری که برای رفع نیازهای مختلف نیازمندان، و کمکرسانی برای مصیبت دیده گان و پاسداری از محیط و تهاجم های بیگانهگان، آگاهیبخشی برای نیازمندان و دیگر موارد، سخن راندم.
در هرمرتبه کوشیدم تا تصویر مثبتی را ارایه دهم زیرا که شواهد زنده و نمونه های قوی و برازندهای در این زمینه وجود دارد. و من باور ژرف و عمیقی نسبت به تواناییها و خوبیهای جوانانم دارم. و در باطن ایشان نیروهای زنده و در احساسات شان خوبیهای برازنده و در اندیشه و فکرشان آرا و نظریات درخشنده، نهفته است. ولی مشکل در نبود سازمانهای نهفته است که بتوانند این نیروها را سازماندهی نمایند و زنده گیشان را مثمر گردانند و اندیشهها را توجیه نمایند و جوانان را از حالت خمود و جمود رهانیده و به تحرک و پویایی بکشانند.
امت ما، امتی جوان و نیرومند است، جوانان در سرزمینهای ما نسبت به سایر کشور ها بیشتر اند، اکثر جوانان ما در روزگار کنونی دانشآموز هستند. همراه با گسترش وسایل آگاهی دهی و انقلاب گسترده اطلاع رسانی، اکثر جوانان ما از این تکنولوژیها استفاده ی بهینه را مینمایند و آگاهی کسب مینمایند، و نگرش ایشان در مورد واقعیتهای کنونی، برای تغییر و اصلاح این وضعیت و نایل آمدن به پلکان رشد و ترقی است.
و هنگامی که وضعیت کنونی سرزمینهای خود را با دیگر کشورها مقایسه مینمایند، میبینند که نسبت به ایشان از لحاظ رشد و ترقی و بینیازی عقب ماندهاند؛ اگر چه دارای شریعت راستین، اخلاق متین و برنامه وزین هستند ولی میبینند که کشورهای بیگانه از لحاظ علمی چیره، و از تولیدات صنعتی گسترده و اقتصاد پیشرفته بهرهمند اند. در اینجا است که میبینیم رویکردهای متنوعی در برابر وضعیت کنونی وجود دارد؛ گروهی دچار نومیدی گشته و همه چیز را از دست رفته میپندارند و سپس در برابر شرایط کنونی تسلیم شدهاند و اندکی نیز دچار لهو و لعب و مخدرات شدهاند ولی گروه انبوه دیگری آستین همت را بالا زده و به ازدیاد دانش خویش پرداخته و هویت خود را حفظ نموده و برای پیشرفت و ترقی و تغییر و دگرگونی سرزمینهای خویش همت میورزند.
جوانان امروز ـ چنان که در حوادث مختلف شاهد آن بودیم ـ جوانان انقلاب و پیروزی هستند، و این یک نشانه جدیدی از جوانان کنونی ما است که بایستی آن را در صفحات زنده گیشان درج نمود.
جوانان امروز، جوانان تکنولوژی و دستاوردهای جدید و شبکههای ارتباطی مثل، فیسبوک، تویتر، یوتیوب و بلاک بیری هستند.
ایشان جوانان آموزش دیده و فارغان دانشگاههای مختلف و دارای شهادت نامه های گوناگون هستند، و در سمینارها و دورههای مختلف با اشتیاق اشتراک می ورزند.
جوانان امروز؛ جوانان وحدت و یک پارچهگی امت اسلامی اند، همیشه به وحدت فرا میخوانند و از تشتت و پراکندگی بر حذر میدارند و اهل الفت و محبت اند، نه اهل کینه و نفرت.
ایشان جوانان مدنیت، تمدن و پیشرفت هستند، از اموال عمومی و بیت المال محافظت مینمایند، خیابانها را پاک مینمایند و اهل بینش و منش تمدنی اند.
جوانان صلح دوست و پاسدار امنیت و آرامش عمومی اند، تندروی وخشونت را رد مینمایند و از تخریب دوری مینمایند ولی میدانند که چگونه حقوق خود را با نیرومندی و قوت باز ستانند بدون دست یازیدن به خشونت.
ایشان جوانان آگاهیهای سیاسی هستند، آگاهیهایی که نمونههای از فهم و تحلیل صحیح روزگار شان است و اساسگزار دولت جدیدی برای امت اسلامی هستند.
ایشان جوانان نوید دهنده هستند، دارای نیرو و قدرتی هستند که میتوانند امت اسلامی را از این حالت بیدار نمایند و به خیزش وا دارند. و خود را در خدمت جامعه و دین خویش فنا نمایند.
برخی از دینداران غیور ما، با برداشتی که از دین دارند، نگران دینداری جوانان ما هستند و میخواهند جوانان ما، به رنگ و صبغه ی دینداری که آنها تصور دارند در آیند؛ ولی من به طور کلی نگران نیستم، بدون شک من، دینداری جوانانم را بسیار دوست دارم و میستایم، و اما بایستی این را گفت که دینداری در جوانان ما به شکل فطری نفهته است، و اکثر ایشان ملتزم به فرایض هستند و دارای عاطفه و احساس ایمانی و بینش خوبی از آموزههای اسلامی هستند، و این را بایستی فراموش ننمود که سهم ایشان در پیشرفت و تکنولوژی، در دانش، بینش و منش، و چرخ زندگی به سوی زندگی مدنی، خود نیز از خواستههای اسلام است، زیرا که اسلام خود زندگی و پویایی است پس بر جوانان ما مبارک باد.
و امیدوارم که برای جوانان ما این گفته شود: بار خدایا! ما را از آنچه ایشان گمان میکنند بهتر بگردان و از کوتاهیها و گناهانی که ایشان در مورد ما نمیدانند بگذر، و من امیدمندم که از گفته قائلان و ستایش مداحان برتر باشند و زنده گی جوانان ما ممثل این قول شاعر باشد که میگوید:
»ما برای بزرگی و کسب معالی بر خواستیم و خمود و جمود را از خود زدودیم؛ و خط عزت و افتخار را ترسیم نمودیم و نصرت و پیروزی فرا رسید.«
و این تصویر زیبا را که شاعر بیان نموده است مجسم سازد:
»على قدر أهل العزمِ تأتي العزائمُ *** وتأتي على قدر الكرامِ المكارمُ«
(به اندازهی اراده و استواری اهل عزیمت ابتلا و آزمون برای شان میآید. و به اندازه منزلت و جایگاه اهل شرافت و فَتوت، بزرگی و جوانمردی برای شان داده میشود.)
و در اخیر، این شعر بیدارگر شرق اقبال لاهوری را برای شما اهدا مینمایم:
»همُمُ الأحرار تحيي الرِّمَما * نفخةُ الأبرار تُحيِي الأُمَمَا«
(همت آزادگان استخوانهای پوسیده را زنده مینماید و وزش باد نیکان، امتها را از اسارت میرهاند.)