تصوير واقعى زن از گذشته تا حال
اگر به تاريخ زن به ديد وسيعى نظر اندازيم مى بينيم چيزى كه ازهمه رنج ها وبد بختى هايى كه زن درزندگى اش تجربه كرده بيشتر به شأن ومنزلت او ضربه هاى شديد و ويرانگر وارد كرده ،جهالت وغفلت زنان از اهداف اصولى وارزش هاى شخصيتى شان مى باشد.
نويسنده : ع اعتصام زاده « نيازى »
يعنى زن از زمانيكه تاريخ به ياد دارد نتوانسته است اهداف وجودى ومقام ارزشمند وشايسته اش را درك كند ،از همين رو همواره از اين انسان غافل استفاده هاى مادى وبى ارزش شده است وگاهى اين استفاده ها آنقدر زيركانه مى باشد كه حتى نه تنها خود زن هم نمى داند كه ابزار دست ديگران وگرفتار دام فرصت طلبان شده است بلكه اين گرفتارى واستفاده ابزارى از وجودش را يك نوع رهائى ازانجماد وارتجاع ويك نوع تكامل فكر مى كند.
متذكر مى شوم كه هميشه اين سوء استفاده ها يك نوع نيستند، گاهى با زبان نرم و سخنان جذاب و شعارهاى فريبنده و گاهى با خشونت و زور آشكارا بر زنان تحميل مى شوند.
در تاريخ قبل از اسلام برخورد با زنان به طور عام در شرق و غرب با خشونت و تحقير همراه بود، اما وقتى كه انقلاب صنعتى اروپا مسير كاروان سرنوشت انسان را تغيير داد، استفاده از جنس زن شكل ديگر به خود گرفت، وقتى كه دنيا اقتصاد را محور چرخ زند گى شناخت و صاحبان فابريكه ها و كارخانه ها رهبران عصر تكنولوژى گشتند، ديدند كه از زنان مى شود به عنوان كارگران فعال و مناسب و كم توقع استفاده كرد، و از طرفى انقلابى مثل اسلام تقريباً نيمى اززنان دنيا اعم از مسلمان و غير مسلمان را از خواب بيداركرده و مى كرد و ديگر منطق زور در برابر زنان هويتش را از دست مى داد ،به فكر افتادند تا زن بيچاره را با القاب و سخنان تازه يى بفريبند و با طرح نام ها و شعارهايى مثل آزادي، برابرى و مساوات زن با مرد و پوشش ها و برخوردهاى جديد و فريبنده زن را يكبار ديگر مورد ظلم و تعدى قرار دهند، ولى اين بار زيركانه تر و هوشيارانه تر.
آن ها در واقع زنان را به عروسك هاى بى بندوبارى تبديل نمودند كه ضمن كامجويى هاى نا مشروع و نامحدود از آنها به عنوان كارگرانى زحمتكش ،چابك وبا قناعت استفاده كنند وچون درقوانين غربى زن متكلف مصارف زندگى خود وگاهى خانواده اش مى باشد لهذا زن جبراً تن به هركار ودرآمدى ميدهد.متاسفانه عصرتكنولوژى وتمدن زهرش را بنام آزادى ، مساوات وبرابرى وپيشرفت وغيره طورى به وجود زن ضعيف غيرمسلمان تزريق مى نمود كه حتى خود زن هم اثرات سمى وكشنده آن را درك نمى كند .
آرى ! وقتى زن امروزى غيرمسلمان شكمش را سير،امكانات زندگى را آماده وغرائزش را ارضا مى بيند گمان مى كند كه ديگر به همه چيز رسيده است ،غافل ازاينكه شخصيت واقعى وارزش هاى اساسى اش توسط اين قانون سازان فريب كار لگد مال شده وهيچ وقت آنها به زن به عنوان روح عالى وشخصيت پاك نمى نگرند بلكه او را باز هم مثل نياكان شان انسانى درخدمت انسان فكر مى كنند .اگرچه گاهى زنان را درميدان سياست تا اشغال پست رياست جمهورى ، وزارت وغيره فرصت مى دهند ويا آنها را اجازه تعليم وتعلم داده اند اما با يد گفت كه اين فرصت نه بخاطر عالى پنداشتن واحياى ارزش هاى زن است بلكه برچسب زدن به بسته هاى اشعار وسخنان شان وتامين منافع وملحوظات اقتصادى وسياسى شان مى باشد زيرا ازنظر آنان يك زن ارزشمند زنى است كه از ثروت وقدرت فراوانى برخوردارباشد ،حالااينكه ازچه راهى بدست آورده است ؟اصلا مهم نيست. يعنى آن زن پاك ،با وفا ،صديق وبا حيائى كه نتوانسته از هرراهى ثروت اندوزد وتقريبا فقيرمانده است ، اگرچه داراى عفت ومدارك علمى بالاى باشد به اندازه زن ثروت مند بى بندوبار ارزش ندارد.
البته درجوامع اسلامى هم اين نظاير ديده مى شوند كه آنها هم سوغا ت غرب به دنياى اسلام بوده است .زن درجوامع اسلامى امروزى هم با وضعيت اسفناك روبرو است كه ازهمه مهم ترهمان جهالت وغفلت است كه هميشه قشرمظلوم زن را مثل مكروبى ناشناخته از درون خورده اگرچه فرياد هاى قرآنى :«ياايهاالذين امنوا» ـــ «ياايهاالناس » زنان را تا مدتى بيدار كرد كه حقوق فردى ،خانوادگى ،اجتماعى واقتصاى وسياسى خود را دريافت نمودند اما ديرى نپاييد كه دست هاى پنهانى وغرض آلود بنام هاى گوناگون دوباره اين ميكروب لعنتى جهل وبى خبرى را بر پيكره درحال رشد طبقه زن مسلمان تزريق نمودند .آنها با دور نگهداشتن زن از مفاهيم قرآنى ومسائل دينى آنها را ازمكتب انسان پرور وآزاده خيز اسلام عزيز بيگانه كردند.
ديگر زن مسلمان آن رشادت وشجاعت وشهامت عهد رسول الله ﷺ را از دست داد وباز هم غبار مظلوميت ناشى ازجهل آينه زندگى اش را تيره نمود .البته جاى شكرش هنوز هم باقى است زيرا گوهر عفت وپاك دامنى كه اسلام آن را بهترين امتياز زن معرفى مى كند هنوز هم برتارك زندگى اش مى درخشد اما تولد دختر درجوامع اسلامى امروزى برخلاف صدر اسلام غم انگيز ودل سردانه مى باشد .اكثر دختران مسلمان از حق تعليم وتعلم محروم اند درحاليكه آموختن علم از نظر اسلام بر مرد وزن مسلمان واجب است .با آنكه دربعضى مناطق دختران حق تحصيل علم را دارند اما درآنجا هم يا دختران از انتخاب رشته مورد نظر خويش محروم اند ويا آنقدر مجبور به رفع حجاب و مختلط با مردان ميباشند كه گاهى هويت اسلامى شان زير سوال مى رود .
دراكثربلاد مسلمان نشين دختران به زور ويا بى اختيار به شوهر داده مى شوند .هنوز هم گروه هاى دربرخى كشورهاى اسلامى زن را مثل مال ، ميراث مى دانند وديده مى شود كه مردانى با آوردن زن جديد شان زن اول شان را لت وكوب وگاهى ترك مى كنند واين درحالى است كه اسلام شرط تعدد ازدواج را به عدالت منحصر مى كند وصريحا مى گويد: (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً) اگرهم مى ترسيديد كه نتوانيد ميان زنان دادگرى را مراعات كنيد پس بيك زن اكتفاء نمائيد.
بعضى ازپدران ومادران بعد از ازدواج دختر تمام حمايت شان را از او سلب كرده ودخترشان را مال مطلق شوهرمى دانند، دربيشترممالك اسلامى زنان حق اظهار نظر درمسائل سياسى را ندارند واين درحالى است كه پيامبر اسلام ﷺ نه تنها به زنان حق اظهار نظر مى دادند بلكه از آنها مشوره هم مى گرفتند .اگرچه زنان غربى وغيرمسلمان وضعيت بانوان مسلمان راخيلى بدتراز حال خود مى دانند ولى بايد گفت كه زنان مسلمان هرچند تا آن حد كه زنان غربى درمحافل سياسى واقتصادى شركت دارند حضور نمى يابند ،اما تا آن حد كه ازآنها استفاده ابزارى شده است از زنان مسلمان نشده است، علاوه برآن درميان جوامع اسلامى امروزى هنوز هم نماد هاى روشنى از حقوق اسلامى زنان به چشم مى خورد.كلمه مادر آنقدر درضمير مسلمانان اثردارد كه كلمه خدا درضمير غربى هاى غيرمسلمان تاثيرندارد .عفت وحيا محور چرخش ارزش زن مى باشد .مردان تمام تلاش شان براين است كه زنان شان مجبور نشوند براى تامين مخارج زندگى به هر كوى وبرزنى سربزند. احترام به زنان را جزء فروع دينى واصول انسانى ميدانند وهيچ گاه با زنان به مشاجره لفظى ويا برخورد فزيكى نمى پردازند .گاهى دراختلافات فى مابين خون شان مى ريزد ولى هرگز به زنان تجاوز ودست درازى نمى كنند ،دراماكن عمومى ودر وسايط نقليه جاى راحت تر ازآن زنان مى باشد .
درداخل موترها مردان اكثرا بپا مى ايستند ويا درجاهاى نامناسب قرارمى گيرند ولى جاى مناسب را براى خواهران مسلمان خودى ويا غريبه مى گذراند زيرا درآداب اسلامى آنها زنان از احترام مخصوص برخوردارند .درجوامع اسلامى هيچگاه زنان به القاب ونام هاى زشت ويا سبك خوانده نمى شوند ودركشور افغانستان بخاطر احترام به شخصيت بانوان هميشه آنها را با كلماتى مثل مادر ويا خواهر خطاب مى كنند وهرگز بازنان با كلمات ركيك وزشت سخن نمى گويند.
