ایا زبانهای پشتو و دری/ فارسی قرابت خونی دارند ویا از هم بیګانه اند !؟

پښتو/ پختو/‌ ‌پشتو
پښتون / پختون / پشتون

ایا زبانهای پشتو و دری/ فارسی قرابت خونی دارند ویا از هم بیګانه اند !؟

زبان پشتو وزبان دری/ فارسی ، با دلایل مقنع ادبی ، علمی و منطقې به مثابه دختر ان و دو خواهر ، متولد از مادرباستانی (آریک / پشایې ) مادرزبانهای هند و اروپایې چشم به جهان ګشوده اند و دریک جغرافیه خاص، درزمان معین با هم یکجا زیسته وهم بازی اند که:
ریشه های مصادر ، چګونګی افعال یکسان وګاهی هم معانی ومفاهیم مشابه انها به وضاحت عام وتام ګواهی میدهند که ، مصادر وواژه های همسان وهم مانند ، این دوزبان دری / فارسی و پشتو مهر تائید بر خواهر بودن شان میګذارند، که این زبانهای باستان قبلالمیلاد باهم نزدیک و دارنده یک ریشه مشترک اند .

به طور مثال اګر ما میګوئیم که، واژه های ( دری / فارسی ) درزبان اصیل آریایې (آریک / پا اچا ایې ) در مصادر (دریک = ما ندن ) و (پریک = رفتن ) ریشه دارند، باید واژه (پشتو/ پښتو/ پختو ) نیز درزبان مادر شان پشایې ودرزبان دخترش دری / فارسی ریشه داشته وموجود باشد تا آریایې بودنش ثابت وقابل قبول پژوهشګران زبان وادبیات ګردد.
درین جا به خاطر اثبات واژه باستان اریایې (پښتو / پشتو/ پختو) ما به زبان (آریک / پشایې ) وهم به زبان خواهر وهم بازی اش (دری / پارسی) برمیګردیم وواژه باستان (پښتو/ پشتو/ پختو) را درمصادرمربوطه شان درزبان (پشایې) ، (پَچیک = پختن ، پَچلېک = پخته کردن) ودر زبان دری / پارسی ، ( پختن / پخته کردن) میپالیم .
تا جائیکه هویدا است ، همه واژه های فعلی از خود ریشه های مصدری دارند وهیچ فعلی بدون ریشه نبوده ونیست . درزمان پژوهش نامها و وآژه ها،لا چار به ریشه ای زبانها مراجعه وبه مقایسه کردن انها اغازنما ئیم تا، روا بط خونی وګروپ ادبی وزبانی انها را به خود معلوم نمائیم . برای چنین یک روش ما واژه یې ( پشتو / پښتو / پختو) رادرنظر میګریم وبه خاطر نزدیکی ان به زبان اصیل آریایې آریک وهم به زبان ، خواهر هم بازی ، هم عصر وزمانش (دری / فارسی ) به مصادر و افعال ان مراجعه میکنیم ، مصادر مورد نظر را در افعال بدست امده به مقایسه میګیریم .
من مطمئنآ به این باور ام که ، زبانهای پشتو و دری/ پارسی دخترهای شیرین زبان اصیل اریایې وبه مثابه دوخواهراز یک مادرشریک ، شیرین واصیل در یک سرزمین درعین اب وهوا، دریک زمان تاریخی معین باهم پیوسته ،همزمان ویا هم یکی پی دیګری چشم به جهان ګشوده وهم بازی شده اند وبه مرور زمان رشد نموده ، توسعه یافته وهمه جانبه بربنیاد قانون دیالکتیک ادبیات شان ریشه دوانیده وبا علوم زمانه هم ګام ، صاحب نام ونشان شده ، نظر به ضرورت واژه ها افریده و از خود به دیګران واز دیګران به خود به وام ګرفته ، ادبیات زبانشان راتقویه ووسیع نموده ، درنتیجه صاحب پیشوند وپسوند شده اند زبانهای شان از شکل بدوی به ګونه یې مدرن در امده اند ،برعلاوه ان واژه های زبانهای دیګران رانیز درزبانهای خویش وارد نموده وتابع به ګرامر زبان خویش ساخته اند که ، درنتیجه زبانهای شان دارای محتوی جدید ونام ونشان ګردیده اند .
زبان (آریک / پا اچا ایې/ پشایې ) باستان مادرزبانهای هند و اروپایې که ، زبان مروج کشورعزیز مان افغانستان است و هموطنان شان ، دردرازای تاریخ این زبان را بنامهای مختلف ، مانند دیګان ، پساچه ، پیساچه ،پشایې…..وغیره نامیده اند که ، امروز نام مروج ورسمی شان زبان پشایې بوده وګویندګان شان رابنام ( پشایې ) یاد میکنند .
واژه های (پښتو / پشتو / پختو/ پښتون / پشتون / پختون … ) درمصادر زبان مادرشان پشایې وهم درمصادرزبان های دخترانش ، دری / پارسی و پشتواز یک مادر باستان اریایې زائیده ودیده به جهان ګشوده اند که ، مشابه به همدیګر بوده وحتی ګفته میتوانیم که، هم مانند و یک سان اند!
دراین جا، به خاطر بدست اوردن واژه زیبا وباستان (پشتو ) و به کرسی نشاندن نظریه خویش که ، نام (پشتو ) درادبیات زبانهای دری/ فارسی ودرخود زبان پشتو، دروجود ریشه های مصادر و ریشه های مشابه افعال شان ، نشان دهنده ان است که ، زبانهای یاد شده ازیک ریشه واز یک خون وازیک مادر مشترک ، پشایې چشم به جهان ادبیات جهانی ګشوده اند.
دراین جا میخواهم ، به خاطر اثبات ادعای خویش وبرای بدست اوردن واژه (پښتو / پشتو/ پختو )، ازګردان مصادر زبان پشایې ، دری / فارسی وپشتو یکی پی دیګری درپائین استفاده نمایم که ، تا درنتیجه بدست اوردن افعال ، درانها نام نامی وتاریخی (پشتو ، پختو ، پښتو ) را ما نند نګین مشعشع وتابان بد ست اورده تا قناعت خوا نندګان عزیز ، دانشمندان ، پژوهشګران اد بیات زبا نها وعلاقمندان حاصل شود که ، واقعآ ریشه زبانهای ( دری/ فارسی وپشتو) باهم یکی ومشا بهت عام وتام ظاهری وباطنی خویش را بازبان مادر شان ( آريک / پا اچا ایې / پشایې ) دارند.

خوانندګان عزیز! نام ( پشتو) ازمصادر ( پچيک = پختن = پخیدل و پچلیک = پخته کردن = پخول ) در وجود ګردانهای مصادر فوق ( پشا یې = دری = پشتو) درافعال بدست امده زیرین اشکارا دیده میشوند.
جهت اثبات نظریه خویش ناګزیر، پی درپی به ګردان مصادر فوق بیپردا زم :

پَچلیک / پُختن و پخول
ضمایر پشایې / دری ، فارسی وپشتو افعال پشایې / دری ،فارسی وپشتو
آ، مم / من / زه پَچلیم / پُخته میکنم / پخوم
توُ / توو / ته پَچلیي / پُخته میکنی / پخوې
سی / اُو / هغه پَچلیګا / پُخته میکند / پخوي
آمو / ما / مونږ پَچلیس / پُخته میکنیم / پخوو
ایمو / شما/ تاسی پَچلیدا / پُخته میکنید / پخوئ
تی / انها / هغوی پَچلین / پُخته میکنند / پخوي

افعال امری
مفرد جمع
پَچلې / پخته کن / پوخ یې کړه پَچلیدا / پخته کنید/ پاخه یې کړئ
پَچلییا / پَخته میکنی ( درزمان اینده)

صفات
مفرد جمع
پَچلیوا / پخته شده / پوخ کړل شوی پَچلیوي / پخته کرده شده / پاخه کړل شوي
صفت فاعلی مذکر صفت فاعلی مونث
پَچلېکالا/ پخته کننده / پخوونکی پَچلیکالي / پخته کننده / پخوونکې
صفت فعلی

پَچلنا = پُختن / پَخیدنه

درینجا در تمام افعال بدست امده فوق (پشایې و دری/ پارسی / پشتو ) در حالت استمرار ، میخواهم باتغیرات حروفی در افعال واژه مورد نظر خویش (پشتو ) رادرزبانهای خواهر، هر یک ( دری/ پارسی وپشتو ) نیز بدست اوریم .
بطور مثال :
۱ ــ اګرما درافعال بدست امده زبان پشایې همه حروفهای (چ) را به حروف های هم مخرج (خ) ، (ښ) و ( ش) بنویسیم ،این نبشته طویل میګردد ، دراینجا میخواهم یک فعل جمع غائب زبان پشایې (پچلین / پُخته میکنند / پخوي ) راتحت بحث وتغیر حروفی قرار دهم !
۲ ــ دراین جا با تغیر دادن حرف هم مخرج (چ) به (خ) از(پچین / پخین ) واز (پخین / پښین) همچنان از (پښین / پشین) بدست میاید.
۳ــ با تعویض حرف ساکن (ل) به حرف (ت) از واژه پښلین / پښتین وبا تعویض حرف ساکن (ښ) به حرف (ش) پشتین وبا تعویض حرف (ش) به حرف (خ) پختین بدست می ایند .
۴ــ حالا اګرما در واژه های بدست امده فوق (پښتین ،پشتین وپختین ) به عوض حرف صدادار (ی) حرف صدادار (و) رابنویسیم از واژه های فوق (پښتون ، پشتون و پختون ) حاصل وبه نامهای زیبا که امروز در مناطق مختلف پشتو زبانهای میهن عزیز مان افغانستان مروج اند بدست میایند که، اینګونه تغیرات حروفی درهمه زبانهای هندو اروپایې اززمان ایجاد هر زبان معمول وطبعی است که ، این خصوصیات درزبانهای یک ریشه وباهم خواهر به وضوح مشاهده میشوند!
۵ ــ اګرما مصدر (پُختن ) زبان زیبای دری / فارسی را که ، خواهر بدون چون وچرای زبان شیرین (پشتو) است،برای بدست اوردن واژه ( پشتو / پښتو / پختو) ما میتوانیم ، که با تغیرات معمول ومروج ، سلسله زبانهای آریایې را در نظر بګیریم ، درنتیجه ما از واژه (پُختن ) با اندک تغیر حرفی ، که درزبانها مروج میباشند در مصدر (پُختن ) حرف صدادار(و) را، دربین دوحرف ساکن (ت) و(ن) داخل نمائیم . واژهای (پښتون ، پشتون و پختون ) بدست میایند وبرعکس با تطبیق همین عملیه انجام شده ، ما واژه زیبای مصدر ( پُختن ) دری/ فارسی را از واژه یې (پختون) با حزف حرف ( و ) بدست میاوریم که، درنتیجه از (پختون ) واژه زیبای (پختن ) زبان دری/ فارسی بدست میاید !
دوستان عزیز وخوانندګان ګرامی به یک تصادف نیک تاریخی ،ادبی وزبانی دیګر ،توجه دوستان را معطوف میدارم که، واژه زیبای ( دری ) نیز از زبان مادر اریایې پشایې واز زبان خواهرش( پشتو) در یک مصدر زیبای ، پشایې (دَ ریک / ماندن ، توقف کردن ،جابرجا ماندن ) واز مصدر زبان پشتو (دریدل / استاد شدن ،توقف کردن ) درګردان مصادریادشده در اشکال فعلی انها بدست می ایند که ،هرخواننده وپژوهشګرزبان را، به نزدیک ویکی بودن دو زبان شیرین باهم خواهر کشور باستانی مان افغانستان متوجه میسازد!
درین جا لازم میدانم که جهت وضاحت بیشتروبرای بدست اوردن واژه (دری) به دومصدر دو زبان باستان پشایې وپشتوکله کشک نموده وبه طور کوتاه به خاطر بدست اوردن واژه ( دری ) که ، نام زبان ذ نده مردم کشورعزیز مان افغانستان میباشد، جهت معرفت بیشتر واژه (دری) توقف مینمائیم واز مصادر (دریک / ایسادشدن ،توقف کردن ،جای نرفتن، ماندن) زبان پشایې واز مصدر (دریدل / ایستاد شدن ،توقف کردن ،ماندن …… ) زبان پشتو، بطور مقایسوی درګردان روابط هم خون بودنش را می بینیم !
درزبان پشایې (دَریک / ماندن …..) و درزبان پشتو ( دریدل / ماندن …..)!
به خاطر اسان وکوتاه کردن زمان ، برای بدست اوردن واژه (دری) از دو مصدر زبانهای پشایې وپشتو به ګونه پائین استفاده مینمایم .

مصادر پشایې ، پشتو و دری

پشه یې پشتو
دَریک / ماندن ،جای نرفتن دریدل / ایستادشدن ،توقف کردن،ماندن
ضمایر پشایې ،پشتو ، دری افعال پشایې ، پشتو ، دری
آ / زه / من دَریم / دریږم / ایستاد میشوم ، میمانم…….
تو / ته / تُو دَري / دَریږې / ایستاد میشود،میماند …….
سی / هغه / اُو درا، درګا ، درهګا/ دریږي / ایساد میشویم،میمانیم …
آموُ / مونږ / ما دَریس / دَریږو / ایستاد میشویم ،می ایستیم…..
اِيموُ / تاسی / شما دَریدا / دریږئ / ایستاد میشوید ،میمانید ….
تې / هغوی / انها دَرین / دَریږي / ایستاد میشوند ، میمانند …..

افعال امری
پشایې پشتو دری/پارسی
دَری = بمان ( ودری ، ودرا ،‌ درې ،دریش ،دریږ) = بمان ایستاد شو ،باش ،بمان ….

دوستان محترم ، خواننده ګان ، پژوهشګران ، ادیبان وشاعران عزیزوګرامی ، با بدست اوردن افعال درزمان حال و افعال امری ئیکه از دوزبان پشایې وپشتو، از افعال شان حاصل شد همان واژه های تاریخی وادبی یې ( در ، دري / ودرې ، دریش ، دریږ) اند که ، از مصدر زبان پشایې و پشتو بدست امدند حالا که ، ما همان واژه زیبا یې ( دري ، دری ) زبان شیرین (دری ) رابه حسن حسینش از زبان مادرش پشایې وخواهرش پشتو بدست اوردیم .بنابر دلایل واضح وپوست کنده به چشم سرمی بینیم وهم به ګوش ها میشنویم وحلاوت دیالیکتیکی ئیکه در درونش محسوس است ، ثابت میشود که ، زبان های دری وپشتو خواهرهای شیرین همدیګر وفرزندان شان اولادهای خاله های هم دیګر اند ، باید که فرزندان خاله ها، یکدیګر را دوست بدارند وبه خاله ها احترام قلبی بدارند .
به این معنی که ، پشتو زبانها با دری زبانها خاله زاده اند، باید دربرابرهمدیګر احترام قلبی و مدارا را رعایت بدارند !
خواننده عزیزوګرامی ام ! پشتو زبان ودری زبان ! با درنظر داشت قاعده وقانون تغیراتی حروفی و زبانی فوق توجه نموده اید! لطفآ توجه بفرمائید که ،ایا زبانهای باهم خواهر( پشتو ودری ) از یک مادر زائیده نشده اند !؟ ایا این دوزبان شیرین دری/ فارسی وپشتو دریک جغرافیه باستان آریانا متولد یک ما درویاهم سن وهم سال وهم بازی نیستند !؟ ایا دریک ګهواره ودر دامن یک مادرش نه لولیده و لولویې یکسان را به ارامش خویش از مادر شیرن شان نشنیده اند !؟ ایا زبان وسیله الفت ومحبت نیست !؟ ایا زبان وسیله مخالفت ، دشمنی وکدورت است !؟
حالا یک مصدر دیګرزبان پشایې و پشتو را به خاطر نزدیک بودن شان با زبان ( دری) وبه مادر پشایې وبا خواهرش پشتو درګردان (پچیک / پخیدل = پُختن ) نیز تحت بررسی قرار میدهیم .

پچیک / پُختن / پخیدل
ضمایر پشایې / دری ،فارسی افعال پشایې / دری،فارسی
آ ،مم /زه / من پچیم / پُخته میشوم / پخیږم
تو / ته / تُو پچی / پُخته میشوی / پخیږې
سی /هغه / اُو پچګا / پُخته میشود / پخیږي
آمو / مونږ/ ما پچیس / پُخته میشویم / پخیږو
ایمو / تاسی / شما پچیدا / پُخته میشوید/ پخیږئ
تی / هغوی / انها پچین / پُخته میشوند / پخیږي

افعال امری
مفرد جمع
پچی / پوخ شه / پُخته شو پچدا / پخته شوید / پاخه شئ

صفات فاعلی
مزکر مونث
پچوا / پخته / پوخ پچوي / پخته شده / پخه شوې
پچنا / پخونه / پختن پچنا / پخونه / پخته شدن
صفات فاعلی
مزکر = پچلیکالا/ پخوونکی / پخته کننده مونث = پچلیکالي /پخوونکې / پخته کننده

در ګردان مصدر فوق ما واژه ( پشتو) را نیز از فعل (پُخته ) زبان (دری) بدست میا وریم ، که مشابه به ګردان مصدر (پچلیک / پخته کردن) زبان پشایې بوده که، درهمه افعال ( دری) یک سان بدست امده میتواند ، با تغیر حروف صدا دار مطابق قانون واژه (پشتو ، ،پښتو ، پختو ) که، از همه افعال بدست امده یکسان ازلحاظ شکل وتلفظ و افعال مشترک ( دری / پارسی ) بدست امده ریشه فعلی ان ، واژه (پخته ) اساس است برای بدست اوردن وآژه (پشتو )!

به خاطر بدست اوردن واژه ( پشتو )عملیه زیرین را مشاهده میکنیم . در واژه (پخته ) دری ما حرف (خ) انرا به حروف مشابه وهم مخرج پشتو ( خ ، ښ، ش ) تعویض میکنیم و از واژه (پخته ) دری / پارسی/ فارسی ، ما واژه های جدید (پخته ، پښته ، پشته ) را بدست می اوریم فعلآ مطابق به قانون تغیر حروف صدادار به حرف صدادار دیګر ما از واژه های بدست امده واژه های نو را بدست می اوریم مانند : بجای حرف صدادار (ه ) دراخیر واژه (پخته )، ما حرف صدادار(و) را مینویسیم به این عملیه ما از واژه پخته = پختو واز پښته = پښتو واز پشته = پشتو را بدست میاوریم که ، واژه های بدست امده صد در صد با واژه های زبان پشتو مطابقت عام وتام دارند وبرعکس ما به زبان هر دوخواهر (پشتو و دری/ فارسی ) عین همین عملیه را به سر رسانده و از واژه بدست امده پښتو با اجرای عملیه فوق ما وآژه (پخته ) را دوباره بدست اورده میتوانیم .
دوستان خواننده ودانشمندان عزیزحالا دانستیم که ،زبان دری/ پارسی وزبان پشتو خواهران اصیل همدیګر ودخترهای شریف زبان پشایې اند ، پس برتری وهژمونی این دوزبان آریایې بالای یکدیګر برای چه وچرا ؟!!!

هموطنان عزیزپشتو زبان و دری/ فارسی زبان باید ، بدانند که ، درون مایه یې ارزشمند بسا مصادر که ،از انها در جریان ګردان ، افعال صادر میشوند در زبانهای پشتو ودری/ فارسی همسان وهم مانند اند ،مانند : خوړل =خوردن ؛ کول =کردن ؛ ژوول = جویدن ……. علاوه بر ریشه های مشترک مصدری ،ختم علامه مصدر هر دو زبان پشتو ودری/ فارسی باهم یکی ویکسان میباشند مانند: خورم = میخورم ؛ څکوم = مینوشم ؛ ځم = میروم ؛ ګورم = میبینم ……وغیره که ختم عمل فعلی هردو زبان پشتو و دری / فارسی به حرف مشترک ( م = میم ) صورت میګیرد که،چنین قواعد ګرامری ومشابهت ختم علامه فعلی هردوزبان به (م ) نیز ګویا وشاهد برجسته خواهر بودن انها را میرساند.
برعلاوه ان بسا مصادر دری / فارسی وپشتو ، با اندک تغیر حرفی اشکال مشابه درمصادرهردو زبان به میان می اید مانند:
دیدن = لیدل ؛کول= کردن ؛ کندن = کیندل …….وغیره .به طور مثال ، اګرما درمصدر(دیدن / لیدل ) حرف (د) را به (ل) وحرف (ن) را به حرف(ل) که مخارج مشترک وباهم نزدیک دارند تغیر دهیم شکل (لیدل ) وبرعکس شکل (دیدن) بدست می اید که ، چنین تغیرات معمول حروفی درهردو زبان با یکی بودن وخواهر بودن شان دلالت میکند. چشم پوشی ازنزدیک بودن چنین ارتباط خونی دربین این ، دوزبان (دری/ پشتو ) انکار ازحقیقت بوده و ګناه عظیم است وبه اصطلاح ګویندګان این دوزبان پشتو ودری (سپین سترګتوب وچشم سفیدی . بیش نیست !
با احترام .
احمدجان «ماڼو» دنمارک  ۲۰۱۸.

د نصاب کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب