امت اسلامی نیازمند جوانانی چون مصعب بن عمیر و عمر بن عبدالعزیز

بعضی از مردم می گویند رسول الله پیامبر بوده ما مثل پیامبر نمی شویم ، این دروغی است شیطانی و این جمله را شیطان می گوید وقتی در جلسه ای حکایات صحابه خوانده می شوند بسیاری از ما می گوید آنها صحابه بودند ما که صحابه نیستیم ، سید قطب می گوید: کسی که اگر این جمله را بگوید توهین به رسول الله و قرآن نموده است.

روزی رسول الله صلی الله علیه و سلم نشسته بود در همین حال جوانی بنام مصعب بن عمیر می گذرد او جوانی بسیار زیبا ثروتمند بود ، دختران مکه در حسرت این بودند که مصعب از آنها خواستگاری کند، لباس هایش چندین سکه طلا می ارزید رسول الله گفت: ای جوان اسلام بیاور و او اسلام آورد ، مادرش گفت: اگر مسلمان شوی تو را فقیر می کنم. گفت: فقیر کن قلبم غنی است من به بهشتی رسیده ام که این نعمت ها هیچ ارزشی برایم ندارند.

روزی رسول الله صلی الله علیه و سلم نشسته بودند و در همین حالت مصعب گذشت پیامبر دید تا لباس هایش پاره پاره است و کفش ندارد اشکهای پیامبر جاری شدند و صحابه پرسیدند چرا گریه می کنید؟ رسول الله گفت: این مصعب بن عمیر است که اینگونه برای اسلام فقیر شده است.

به جوان دیگری بنگرید جوانی بنام عمربن عبدالعزیز رضی الله عنه وقتی از کوچه های مدینه می گذرد عطر لباس های او تا فاصله چند متری فضا را عطراگین می کند و همه می فهمیدند از این کوچه عمربن عبدالعزیز گذشته است و وقتی لباسهایش را می شستند مردم نوبت می گرفتند تا در چرک لباسهای او لباسهایشان شسته تا معطر شوند؛ اما همان عمربن عبدالعزیز وقتی خلیفه شد شب ها غذا برای خوردن نداشت زندگی اش کاملاً متفاوت شد و توانست پرچم اسلام را به اهتزاز در بیاورد.

 امروز ما وارد یک جنگ فکری با دشمنان دین و اندیشه خود شده ایم، آنها با مسلح با اندیشه های فکری در مصاف ما آمده اند، از همین مجال میخواهند ارزش ها و فرهنگ ما را مذاب فکر و اندیشه های خودشان سازند.رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: وقتی یک انسانی گناه می کند بر قلب او نقطه سیاهی می افتد اگر توبه نکند گناه دیگری انجام دهد یک نقطه سیاه دیگر بر قلب او می افتد تا اینکه قلبش پر از نقطه های سیاه می شود آخر خداوند مهری بر قلبش می زند که از نعمت ایمان محروم شود و بدون ایمان از دنیا برود ؛ چه بسا جوانانی در حالت خوردن شراب و گوش دادن به موسیقی از دنیا رفتند و چه بسا در قبرستان در حال خوابند که در انتظار توبه برای پیری بودند. اماکاربه جای آخر رسیده دیگرفایده ندارد پس قبل ازاینکه کارتمام شودبه صف جوانان دعوت گر بی پیوندیم درحال که به هیچ مشکل رونما نیستم .

خداوند ما را ازجمله جوانان مخلص ودعود گرخودقراربدهی که درروزقیامت وقتی پرسان ازجوانی کنی ماجواب قناعت بخش داشته باشیم.