اصلاحاتی موثر برای رشد اقتصاد در افغانستان
برای کسانیکه اوضاع افغانستان را دنبال می کنند باید گفت که وضعیت اقتصادی کشور در شرایط بحرانی قرار دارد و اگر اقدام جدی صورت نگیرد منجر به فروپاشی کشور خواهد شد.
اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان و مدیر اجرایی عبدالله عبدالله در حال تلاش برای جلوگیری از این بحران بوده و با فروش کشمش افغانستان به تسکو (Tesco) در انگلستان، اتصال کابل با دره سیلیکون در ایالات متحده، تبدیل افغانستان به پل زمینی در آسیا و جذب سرمایه گذاری چین در ساخت زیربناهای کشور، تنها امید برای افغانستان بخشیده است.
دولت افغانستان هرگز به خوبی در انجام کسب و کار برای خود خودکفای اقتصاد کشور موفق نبوده است. و برای تحقق آن مهم ترین راه و موثرترین راه حمایت و رشد ارگان های خصوصی است.لذا دولت افغانستان باید با پشتیبانی از سکتورهای خصوصی تجارت و سرمایه گذاری را در راخل و جارج از کشور رونق بخشد. همچنان تمام ائتلاف ها و سازمان های کمک کننده با تمرکز بر تجارت و استراتژی کارآفرینی، بیشتر تلاش نمایند.
افغانستان برای خودکفای اقتصادی خود نیازمند اقدامات و بر نامه های موثر است که چهار نکات اساسی و راه کار را که در مدت بحث ها و کارها به عنوان یک کارآفرین اجتماعی، و رهبر بخش های خصوصی و عمومی دولتی و غیر دولتی در افغانستان ، ایالات متحده و انگلستان بر گذیده شده را پیشنهاد می کنم.
۱٫ رهبریت و مدیریت درست توسط دولت
در قدم اول، افغانستان نیاز مبرم به رهبریت واقعی دارد. من اعتقاد دارم که رهبری اولین و اساسی ترین شرط است و دلیل آن این است که رهبری چشم انداز بنیادی برای یک ملت است.
نظر به وضعیت فعلی در افغانستان ،از دید مردم، کشور به دو قطب، قطب غنی و قطب عبدالله تقسیم شده است که دولت و حدت ملی در یک حالت سردرگمی مطلق به سر می برد و دولت با مردم ارتباطی ندارد. زمان ایجاب می کند که غنی و عبدالله باید با هم کار کرده تا کشور از این بحران بیرون آید.
در دنیای مترقی و مدرن امروز رهبران از سه بخش دولتی، خصوصی، و غیر دولتی که تجربه زیادی در بخش های متعدد دارند در تصمیم گیری بسیار فراگیر، چند ، و متعادل می باشند. غنی و عبدالله باید رهبران را با مهارت های عالی درتمام بخش هاتعیین نموده و از طریق روش های مدرن مشارکت کنند.
پدیده تاسف آور دیگر بالا بردن کوچکترین مسائل در نشست وزرا، رهبران کسب و کار، و رهبران جامعه مدنی است حتا به رئيس جمهور و مدیر عامل شرکت نیز می رسد، در افغانستان بوده و مسائل باید در پایین ترین سطح ممکن حل شود. رهبریت درست نه فقط با غنی و عبدالله بلکه در هر وزارتخانه افزایش یابد.
۲٫ مبارزه با فساد و تامین امنیت
چیزی که بارها و بارها در بحث ها، سمینارهای ملی و بین المللی، کنفرانس ها، و میزگرد شاهد آن بوده ایم، در خواست تامین امنیت از سوی تمام سرمایه گذاران و رهبران بخش خصوصی از دولت بوده است. اگر دولت بتواند امنیت را تضمین کند، بخش خصوصی می تواند اقتصاد افغانستان را تا سال ۲۰۲۵ خودکفاسازد.
فساد گسترده در دولت نگرانی دوم برای بخش خصوصی و مردم افغانستان است. فساد بزرگترین تهدید به افزایش یا کاهش محصولات و تجارت در افغانستان برای سال های آینده است که در هر دو مورد، تنها دولت قدرت از بین بردن این تهدیدات را دارد.
نظر به فساد در ادارات دولتی در افغانستان مردم اغلب هر کارمند دولت را مافیا خوانده و با یک کارآفرین و تاجر جنایت کار اشتباه می گیرند.این وضعیت برای هر کارآفرین اجتماعی و سرمایه گذار در افغانستان که جنایتکار خوانده شوند، مشکیل زا خواهد بود.
۳٫ راه اندازی تجارت آسان
افغانستان با غنی از منابع طبیعی ناشناخته در قلب آسیا موقعیت داشته و یک بازار نو برای محصولات و خدمات است. این کشور چند زبانه و با جمعیت کارآفرینی جوان که در آن دو سوم از جمعیت این کشور زیر سن ۲۵ است، می باشد. هدف از سیاست های اقتصادی دولت افغانستان باید روی شروع کارآفرینی محلی و جذب شرکت های بین المللی اسنوار باشد.
افغانستان در حال حاضر در رتبه هفتم بدترین کشوردر کسب و کار در جهان است ،که در مقاله وال استریت ژورنال چنین نوشته بود ” برای شروع کسب و کار در ونزوئلا، افغانستان و لیبی یا قهرمان باشید و یا قانون شکنی کنید. “
اداره حمایه سرمایه گذاری افغانستان (AISA) گیج کننده ترین و پیچیده ترین قانون را در جهان برای ثبت نام یک کسب و کار جدید دارد. وبزرگترین مانع موفقیت نیز AISA است.
در افغانستان برای شروع یک کسب و کار، نام شرکت نیز مشکیل ساز می باشد.مثلا شرکت های ساختمانی باید از کلمه “ساخت و ساز” و چاپ خانه ها از کلمه “چاپ” در نامگذازی شرکت استفاده کنند.
در اروپا، شرکت های کوچک و متوسط بیش از ۹۹ درصد را تشکیل میدهند. راه اندازی سخت تر و طولانی درایجاد کسب و کار های کوچک و متوسط، خودکشی برای اقتصاد آینده افغانستان است.
۴٫ افغانستان باید در داخل و خارج متصل بوده و در هر ابتکارات پایدار بماند
در ۱۴ سال اخیر، افغانستان از حکومت دینی به دموکراسی انتقال یافته و آمار رفتن کودکان به مدرسه، فارغ التحصیل جوانان از دانشگاه افزایش یافته و دارای ارتش، قوه قضائیه و بسیاری از جنبه های دیگر می باشد که نشان از مدرن شدن است.
در دوران مدرن فن آوری، از اولویت های کلیدی افغانستان متصل شدن به داخل و خارج از طریق اینترنت است. قیمت اینترنت در افغانستان برای افراد و همچنین کسب و کارهای کوچک و متوسط بسیار بالا می باشد. در انگلستان هزینه یک MB اینترنت ۳۰ $ است در حالیکه در افغانستان هزینه یک MB اینترنت $ ۱۵۰- $۳۰۰ می باشد.
یادگیری از داستان های موفقیت مانند استونی – یک کشور که در سال ۱۹۹۱ استقلال خود را به دست آورد و رکورد جهانی را در رشد دارد برای افغانستان لازم است. در سال ۲۰۰۰ دولت استونیایی دسترسی به اینترنت حق انسانی خواند.
شورای اقتصادی رئيس جمهور در اتاق های کسب و کار از سراسر اروپا، امریکا، شرق میانه، و چین باید رهبران بخش خصوصی داشته و وزارتخانه ها ارتباط مشخص با بخش خصوصی داشته باشند.
در سطح بین المللی، کشورهای متحد مانند انگلستان، استرالیا، کانادا، و بسیاری دیگر باید درک کند که افغانستان رو به رشد به سمت آینده روشن است.
علاوه بر این، سازمان های کمک کننده باید سازمان های های محلی و بین المللی را بر ترویج تجارت، سرمایه گذاری و کسب و کار درافغانستان و جهان تامین مالی کنند.
افغانستان و همکاران قوای ائتلاف نه تنها تبادله مردم و کسب و کار را تشویق کنند، بلکه در تجارت و سرمایه گذاری خصوصی در لندن، پاریس، واشنگتن و پکن تامین کننده منابع مالی را نیز باشند.
مرحله بعدی چرخه ملت سازی در افغانستان نیازمند تبادلات با بقیه جهان در تجارت، سرمایه گذاری و کسب و کار است. اگر حکومت افغانستان همراه با شرکای ائتلاف در تامین امنیت، مبارزه با فساد داخلی، حذف موانع و بوروکراسی، حمایت از ارگانهای خصوصی، نوآوری های تکنولوژیک و دسترس بودن اینترنت به اقلیت ها بکوشد، تا سال ۲۰۲۵ افغانستان از لحاظ اقتصادی به یک ملت خود کفا تبدیل خواهد شد.