ارزش های پنهانی جوانان
شناخت خود
جوانان در همه ی جوامع با ویژه گی های که دارند موثر ترین و موفق ترین گروه و قشر محسوب میشوند. همه ی تحولات ادوار تاریخ رقم خورده دست توانمند جوانان است.
جوانی همان قسمت از عمر است که نهایت استفاده از تمام قوه های موجود در مخلوق صورت میگیرد. مثلاً شدت گرمی آفتاب در میانه روز را در نظر بگیرید که به چه شدت و قدرتی میتابد و همه چیز را از گرما و نور خود متاثر می سازد و دگرگونی به وجود می آورد.
جوانی یا دوران جوانی انسانها نیز چین میباشد. قدرت تصمیم گیری ، حوصله و تفکر ، اداره و مدیریت خستگی ناپذیر، اشتیاق به تحرک و حرکت، تولید انگیزه و متانت و تاثیر گذاری از جمله داشته های بی نظیر جوانان به حساب می آید. اما به راستی چه چیز است که جوانان را این همه متمایز و متفاوت از دیگراقشار ساخته است؟ بلی اگر خواسته باشیم شالوده و چکیده ی حرف را جمع بندی کنیم؛ باید گفت که چهار خصلت و منبع نامرعی را میتوان در جوانان سراغ گرفت و اصحاب کهف همین چهار منبع را در خود کشف کردند تا به رستگاری رسیدند. در آیه ﴿13﴾ سوره کهف الله متعال میفرماید (إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ) ترجمه ( آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و بر هدايتشان افزوديم). هرگاه جوانان خود و توانایی های که در و جود شان قرار دارد را شناختند؛ انقلابی بر پا کرده اند که برپایه هایی مانند ایمان ، اخلاص ، حماسه و عمل استوار است.حال به شرح هر کدام از این پایه ها می پردازیم.
1- ایمان
ایمان ارزش و باوری است که در جوانان بصورت قوی و محکم شکل گرفته و جوانان در دفاع از او، از همه چیز خود می گذرند. اگر انسان نسبت به چیزی باوری استوار یافت؛ ضمیر درونی انسان بر اساس همان باور گرداننده گی میشود. و سازمان قدرت و حرکت و اشتیاق این موجود از همان منبع دستور میگیرند. باور نیرویی است پنهانی. نیرویی که انسانها جان خود را که شیرین ترین داشته ی آنان است را در حضورش در طبق اخلاص گذاشته و از آن میگذرد. اما اساس ایمان و ایمان داری، به الله و پیامبرش و دساتیر آنها قلب زکی و هوشیار است که جوانان این قلب را دارند. و قلوب جوانان پاک ترین، روشن ترین و سالمترین قلوب است. قلب بیدار است که ظرفیت پذیرش هدایت را دارد. و قلب بینا است که در او تجلی نور حق صورت میگیرد که بعد از شناخت حق و حقیقت مطیع آن شده تمام اراکین وجود راه و رسم سمع و طاعت از آنرا می آموزاند. چنانچه پیامبر مان صلی الله علیه وسلم در حدیثی که در جواب سوال صحابه گرامی شان میفرمایند:( عَنْ أَبِيْ أُمَامَةَ رضی الله عنه: أَنَّ رَجُلاً سَأَلَ رَسُوْلَ اللهصلی الله علیه وسلم مَا الْإِيْمَانُ؟ قَالَ: إِنْ سَرَّتْکَ حَسَنَتُکَ وَ سَائَتْکَ سَيِّئَتُکَ، فَأَنْتَ مُؤْمِنٌ) (نسائي). ترجمه (ابي امامه ميگويد: مردي از رسول اللهﷺ صلی الله علیه و سلم پرسيد: ايمان چيست؟ فرمودند: هر وقت از انجام کارهاي نيکو احساس خوشحالي کردي و از کارهاي زشت تنفر داشتي مؤمن هستي) این همان فطرت پاک و ایمان بی آلایش است که در روشنایی هدایات الله و ارشادات پیامبرش امورات متعلقه اش را سرو سامان میدهد.
2 – اخلاص
اخلاص عبارت از پاک کردن عمل و باور فقط برای یک ذات است و بس. اساس اخلاص، قلب و فراست بی آلایش و منظمی است که خداوند انسانها را با آن فطرت پاک خلق کرده است. و جوانان پاک دیانت و پاک سرشت، اعمالی را که به آنها سپرده میشود مخلصانه انجام میدهند. و به همین خاطر است که تاثیر افکار جوانان بر دیگر اقشار جامعه بیشتر است. الله متعال به بندگان خود چین میفرماید(وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء)ترجمه(و فرمان نيافته بودند جز اينكه خدا را بپرستند و در حالى كه به توحيد گراييدهاند دين [خود] را براى او خالص گردانند). سوره بیینه .رب العالمین میخواهد که دستوراتش را فقط برای رضای او انجام دهید چرا که در نزد الله مقبول نیست؛ هیچ فعل یا عملی، مگر اینکه بر دو اصل استوار باشد.اول اینکه اصل شرعی داشته باشد و دومین شرط آن نیز این است که مخلصانه انجام شده باشد.
3- حماسه
حماسه عبارت از شور، اشتیاق، هیجان، انگیزش و انگیختن در یک جهت است. اما درک اساس حماسه ( به عبارت دیگر بر انگیخته شدن و بر انگیختن) شعور دقیق و فهم عمیقی را میطلبد. تا از این معدنی که خداوند عالم در وجود ما کار گذاشته ؛ بعد از استخراج، بهره بر داری و استفاده درست و مطابق به شریعت خالق این معدن نمائیم.چراکه خداوند میخواهد بر کسانیکه منت نهد که در زمین ضعیف اند.خدا می خواهد با دادن شجاعت و دلاوری و با بذل توان حماسه آفرینی آنها را بزرگان امور و وارثین قرار دهد. و جوان حماسی از حماسه ی خود که همان منبع انرژی وی می باشد به اساس شعور و فراست عظیمی که ملهم از باورهای پاک وبی ریا اوست استفاده میکند. زیرا که شوریدن و شوراندن بدون آگاهی و شناخت از دین و مسائل، هم به ضرر فرد و هم به ضرر جامعه میباشد. اما جوانان ما همیشه قربانی توطئه های کسانی هستند که قصد دارند از حماسه و حماسه آفرینی های جوانان استفاده سوء نمایند و نیرویی را که الله بر آنها عنایت فرموده و از همان نیرو حماسه و شجاعت بر علیه قوانین و دساتیرش استفاده کنند.
4- عمل
عمل، انجام دادن فعل را گویند. حال فعل درست باشد یا نادرست. عمل و عملکرد به عزم جوان ضرورت دارد. همیشه در کارهای عملی در هر جا از نیروی جوان کارگرفته میشود و مهم ترین فاکتور در اجرای قانون عمل به آن است. در دین ما نیز هر جائیکه از ایمان بحث میکند عمل صالح را هم ضم آن مینماید در این جا نیز نمونه هایی از عمل صالح را یاد میکند. مثلاً: (إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ سوره عصر (مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كردهاند). و این شاخصه ی مهمی در جوانان میباشد چون جوانان اند که باورهای خود را به هر شکل ممکن عملی میکنند و از همین رو جوانان عمل گراترین مردمان اند. بناً جوانان اساسی ترین نیرو و توان در همه ی عرصه ها هستند خصوصا در ایجاد تغییر. تغییر در حکومت داخل و جود خود، در حکومت داخل خانواده و نهایتاً جامعه را نیز از این عمل کرد آگاهانه خود متاثر میسازند.
شناخت اسلام
با در نظر داشت ویژه گی های فوق این سوال به میان می آید که جوانان برای خود، اسلام ، و جامعه چه دستاوردی را می توانند داشته باشند؟ در پاسخ باید گفت ابتدا باید برای بهتر زیستن به یک منهج و منبع قوی رسید که قانون محکم و سرنوشت ساز ، برنامه ی تعلیمی تربیتی کامل، امنیت خوب ، برنامه اقتصادی درست و مفید داشته باشد، به اساس عدالت حکم کند، فرمان عادلانه صادر نموده، و احترام به هم نوع داشته باشد، مقام انسانیت را ارج نهد حقوق را درست بشناسد و صد ها خوبی دیگر.خوبی هایی که بشریت در اوج کمال انتظارش را میکشد.به راستی آیا چنین منهجی سراغ دارید ؟؟؟ بلی بهترین منبع و برنامه برای زندگی کردن اسلام است، که با شناخت دقیق و باور به آن میتوان سعادت را بکف آورد. اسلام دین و روش کاملی است که الله متعال بربندگان خود منت نهاده و به آنها این دین را به اساس شناخت کامل از انسانها به عنوان دین آسان و میانه نازل کرده و می فرماید: (إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ) ترجمه (در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است) دین انسان هایی که قبل از ما با این روش زندگی کرده و به رستگاری رسیدند، هم دنیای خود را آبادکردند و هم علم و فن را وسعت دادند؛ به دنیا امنیت و آرامش بخشیدند و اگر ما خواهان این مزایا هستیم با تحقیق و مطالعه عمیق میتوانیم آنرا بدست آوریم و زمانیکه باورمند شدیم و ایمان آوردیم مخلصانه عمل کنیم وشجاعانه از آن دفاع کنیم.
دعوت به اسلام
دعوت به اسلام از دیدگاه کتاب و سنت یک امر واجب است.چراکه خداوند در کلام خود یاد آور شده : شما بهترین امت هستید که از مردم (بین مردم ) بیرون آورده شده اید، تاکه به خوبی ها امرکنید و از زشتی ها نهی نمائید.حال اگر ما خود را پیرو کتاب الله و سنت پیامبر میدانیم؛ با ید با چیزهایی که با باورهای اسلامی ما در تضاد است، مقابله کنیم.
با این روش می توانیم از داشته های خود دفاع نموده و دیگران را نیز از خوبی هاییکه بهره گرفته ایم مستفید سازیم. خیر خواه مردم و جامعه خود باشیم و از آنها دعوت کنیم تا با ما سهیم شوند. برعلاوه اینکه ایمان می آورند یا ایمان دارند، بیایند تا بسوی ایمان داری و نجات دعوت کنیم و از بی دینی و بی ایمانی باز داریم. زیرا این وظیفه و رسالت همه ی انبیاء الله بوده و طوریکه باور داریم بعد از پیامبر ما که آخرین پیامبر است دیگر پیامبری نمی آید و مسوولیت رساندن دین و دعوت دیگران به سوی دین و ظیفه ما امت است.
نجات انسان و انسانیت از لوث رذایل و جنایاتی که علیه بشریت جریان دارد رسالت ماست. ما با ید امت نجات بخش و نجات دهنده باشیم و چنان موضع گیری کنیم که نه ایمان ما را زیر سوال ببرد نه اخلاص مان را؛ شجاعت ما را به بی غیرتی و عملکردهای مان را به بی اعتنا یی نکشاند. محکم و استوار عرض اندام کنید! استوار باشید و استقامت و پایبندی خود را حفظ نموده و مانند پیشوای خود بگویید (قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ) ترجمه: (بگو اين است راه من كه من و هر كس پيروىام كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مىكنيم و منزه استخدا، و من از مشركان نيستم ) . چراکه دعوت به طرف روشنایی است نه سلیقه شخصی با بینایی صورت می گیرد، نه کورکورانه، عقیده توحیدی می طلبد نه مشرکانه و منافقانه. به راستی حکمت و شفافیت در دعوت اهمیت دارد.
جوانی برحه حساس زندگی است که سعادت و شقاوت در همین آوان بدست خود مان رقم میخورد. طریق و شروط کمایی سعادت در جهت دادن و استفاده درست از همان چهارمنبع یادشده میباشد؛ شقاوت سپردن قافله عمر بدست بی اعتنایی به ارزش هایی است که ارمغان جاودان الله متعال در وجود همه ی ما به عاریت نهاده است.
صرف توان و نیروی جوانی به باور های پوچ و ساخته شده این و آن راهی جز به ترکستان ندارد. چه نیکوست معرفت خودی در محور اسلام چه حلاوتی دارد ایمان به الله و کتابش، زیبا و زیبنده است؛ خالص بخاطر ذات واحدش نیت و عمل کردن وگوارا است شجاعت ،حماسه و غیرت را استفاده کردن.چه سرفرازی بزرگی را به ارمغان می آور عملیکه مزیین باشد به هدایات الله و برای رضای الله و مرتب باشد با هدایات اسلام عزیز.
نوشته عزیز احمد سلجوقی