اجازه دختر در نكاح
دختران در ازدواج طرف اصلي و ذي حق واقعي مي باشند و پدر يا ولي او نبايد نظر و رضايت او را ناديده بگيرد.
رسول الله صلي الله عليه وسلم مي فرمايد: والثيب احق من وليها و البكر تستأذن في نفسها و اذنها صماتها. (متفق عليه)
يعني بيوه زن نسبت به خودش از ولي و سرپرستش اولي و مقدم تراست و دختر باكره بايد در مورد ازدواجش از او اجازه گرفته شود، و سكوتش نشانه اجازه اش مي باشد.
دوكتور يوسف قرضاوي
دختري نزد رسول الله صلي الله عليه وسلم آمد عرض كرد كه پدرش او را به ازدواج پسرعمويش در آورده ولي او راضي نيست، رسول الله اختيار موضوع را به خود او واگذار كرد. آنگاه دختر گفت من كار پدرم را تنفيذ و اجرا مي نمايم ولي خواستم زنان بفهمند كه پدرانشان در اين امر مهم هيچ حقي ندارند. (ابن ماجه وغيره)
پدر حق ندارد در ازدواج دخترش مادام كه فردي مومن و داراي اخلاق حسنه او را خواستار باشد تأخير نمايد، رسول الله صلي الله عليه وسلم مي فرمايد: ثلاث لايؤخرون: الصلاة اذا اتت، و الجنازة اذا حضرت و الايم اذا وجدت لها كفء (ترمذي)
يعني در سه چيز نبايد تأخير شود: نماز اگر وقتش فرا رسد، جنازه اگر حاضر شود، زني بي شوهر اگر كفئي وسيالي برايش پيدا شود.
و رسول الله صلي الله عليه وسلم مي فرمايد: اذا اتاكم من ترضون دينه و خلقه فزوجوه الا تفعلوه تكن فتنة في الارض و فساد كبير. ( ترمذي)
اگر كسي كه از دين و اخلاقش راضي هستيد براي خواستگاري نزد شما آمد زن مورد نظر را به عقدش در آوريد و ورنه فتنه و فساد بزرگي در زمين به وجود مي آيد.