آسان بگيريد و سختگير نباشيد
نويسنده : دكتر يوسف قرضاوي
ترجمه: فائز ابراهيم محمد.
نصيحت بعدى من به اين جوانان اين است كه:
از سختگيرى و غلو خوددارى كنند، و خصوصاً با عوام مردم كه نميتوانند همانند خواص ـ يعنى اهل ورع و تقوا ـ باشند، جانب آسانگيرى و ميانهروى را پيش گيرند.
چه ايرادى دارد كه شخص مسلمان در مسئلهاى يا در همهء مسائل، راهى را كه به احتياط نزديكتر و از عيب و نقص دورتر است، پيش بگيرد. البته نبايد طورى شود كه هميشه راه آسانتر را ترك كند و دائماً راه احتياط را برگيرد؛ چون در اين صورت، دين «مجموعهاى از احتياطات» خواهد شد كه جز شدت و سختگيري، ثمرهاى ديگر به دنبال نخواهد داشت، در حالى كه خداوند براى بندگانش، هميشه آسايش و گشايش مى خواهد.
هر كس به نصوص قرآن و سنت و رهنمودهاى پيامبر صلى الله عليه و سلم و اصحاب كرامش ـ رضى الله عنهم ـ نظرى افكند، آنها را پيوسته دعوتكنندهء به آسانگيرى ودفع كنندة فشار و تنگى مى يابد، و ميفهمد كه ايشان بر بندگان خدا، مشكلپسند و سختگير نبودهاند.
در اين مورد، از قرآن كريم همين آيات ما را كافى است كه بعد از آيات «روزه» مى فرمايد:
( يريد الله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر ) .
[ خداوند آسايش شما را ميخواهد و خواهان زحمت و سختى شما نيست] .
و در آيات «طهارت» و «وضو» ميفرمايد:
( ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج ) .
[ خداوند نميخواهد شما را به تنگ آورد و به مشقت اندازد ] .
و به دنبال آيات «نكاح» ميفرمايد:
( يريد الله أن يخفف عنكم و خلق الانسان ضعيفا ) .
[ خداوند ميخواهد (با وضع احكام سهل و ساده) كار را بر شما آسان كند (چراكه ميداند انسان در برابر غرايز و اميال خود، ناتوان است) و انسان ضعيف آفريده شده است ] .
و در آيات «قصاص»، بعد از اجازهء عفو و صلح و آرامش در آن مى فرمايد:
( ذلك تخفيف من ربكم و رحمة ) .
[ اين تخفيف و رحمتى است از سوى پروردگارتان ] .
از سنت نيز، همين مقدار احاديث برايمان كافى است كه:
إبن عباس رضى الله عنه از رسول خدا صلى الله عليه و سلم روايت كرده است: «شما را از غلو در دين خدا برحذر ميكنم. همانا كسانى كه قبل از شما بودند، به خاطر غلو در دين هلاك شدند».
إبنمسعود رضى الله عنه نيز روايت ميكند كه فرمود: «سختگيران و مشكلپسندان هلاك شدند، و اين را سه بار تكرار فرمود». اين سختگيران، در گفتار، در عمل، يا در رأى و انديشه نيز شامل ميشود.
و آنچه أبوهريرة رضى الله عنه روايت كرده است كه: «فردى اعرابى در مسجد ادرار كرد، مرد عليه او برخاستند و به او فحش و ناسزا گفتند، اما رسول خدا صلى الله عليه و سلم فرمود: او را رها كنيد! سطلى پر از آب روى ادرارش بريزيد. همانا شما آسانگير مبعوث شدهايد، و هرگز سختگير انتخاب نشدهايد».
و از رهنمودهايش است كه: «هرگاه بين دو امرى قرار ميگرفت، انتخاب نميكرد مگر آسانترينش را؛ به شرطى كه گناهى در آن نباشد».
و هنگامى كه معاذ رضى الله عنه به عنوان پيش نماز و امام جماعت گروهى انتخاب شده بود و نماز و قرائتش را طول داد، به او فرمود:
«آيا دنبال فتنه هستى و ميخواهى مردم را به فتنه بيندازي، اى معاذ؟!» و اين را سه بار تكرار فرمود. اين بدان معنى است كه سختگيرى بر مردم و واداشتن دائمى آنها به جديت و محكمكاري، برابر با به فتنهانداختن آنهاست.
موقعى كه به انسان اجازه داده مى شود كه بر نفس خويش براى انتخاب راه كاملتر و سالمتر سخت بگيرد، دليل نمى شود كه او ميتواند بر تودهء مردم نيز سختگير باشد؛ زيرا باعث تنفر و فرارشان از دين خدا، از جايى كه اصلاً انتظارش نميرفت، ميشود.. به همين جهت بود كه رسول خدا رضى الله عنه هنگامى كه براى خود و به تنهايى نماز ميگزارد، از همة مردم بيشتر طول مى داد، اما زمانى كه پيش نماز مردم ميشد، از همه بيشتر تخفيف مى داد و بسيار سريعالصلاة بود، و در اين مورد مى فرمود:
«هرگاه كسى از شما براى مردم نماز بگزارد، بايد تخفيف دهد و طول ندهد؛ زيرا در بين آنها، افراد پير و ضعيف و ناقص هم هستند. اما زمانى كه براى خود نماز بهپا ميدارد، هر چقدر ميخواهد طول دهد».
و از أبيقتادة رضى الله عنه روايت شده كه پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: «من داشتم براى اقامة نماز ميايستادم و ميخواستم آن را طول دهم، اما گرية كودكى را شنيدم. پس آن را تخفيف دادم و از طولدادن آن خوددارى كردم؛ چون خوب نيست بر مادرش رنج و سختى تحميل شود».
«مسلم» در صحيح خود، صورتى ديگر از اين تخفيف را بيان كرده است: «او يك سورة كوتاه خواند».
و از عايشه ـ رضى اللّه عنها ـ روايت شده كه: «رسول خدا صلى الله عليه و سلم آنها را از روى رحمت و رأفت به ايشان، از وصال نهى فرمود. گفتند: ولى تو اى پيامبر، خودت آن دو را به هم وصل ميكني! فرمود: من مثل شما نيستم. همانا پروردگارم، شبانه مرا طعام و آشاميدنى ميدهد».
اگر قرار باشد كه تساهل و آسانگيرى در هر زمانى مطلوب باشد، حقيقتاً در زمان ما، نظر به آنچه كه از سستى در دين، ضعف در ايمان و يقين، و غلبة زندگى مادى بر مردم مشاهده و لمس ميشود، لزوم آن بيشتر است و بيشتر طلبيده ميشود.. تمام بلاها و مصيبتهايى كه هماكنون گريبانگير ما شده، به خاطر منكرات و زشتكاريهاى زيادى است كه همچون قاعدهاى در زندگى درآمده و هر آنچه خلاف آن باشد، شاذ و خارج از قاعده گرديده است تا جايى كه، آن كسى كه دينش را به دست گرفته است، انگار آتشى شعلهور و سوزان به دست گرفته است! تمام اينها مقتضى تسامح و آسانگيرى است، و بايستى شديداً از سختگيرى و محكمكارى زياد، خوددارى كرد. به همين جهت فقهاء بر آن هستند كه: «مشقت و سختي، آسانگيرى را به دنبال دارد. امور، زمانى كه دشوار و تنگ مى گردند، باز ميشوند و به دنبال آن آسايش مى آيد، و همهء بلاها باعث تخفيف و آسانگيرى ميشوند»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کتاب (نصيحت های پدرانه به جوانان اسلام)