در محیطی که امروز ما زندگی میکنیم، بدنبال اهداف مختلفی هستیم، با به مقصد رسیدن به یک هدف، توقعات ما بلندتر میرود و انتظارات ما نیز بیشتر میشود. اکثر ما سردرگم هستیم و برای الویت بندی اهداف نیز دچار تردید میباشیم. حال اینکه، یک برنامه درست میتواند تا اندازه ای از سردرگمی بکاهد. چونکه دنیا محل اسباب است و این اسباب معمولاً از خود لازم و ملزوم های دارد که از دو حالت خالی نیست. یا اینکه بعضی اسباب به درد اسباب دیگری میخورند و یا اینکه استفادۀ بعضی اسباب به ما کمک میکند تا اسباب دیگری فراهم شود. خداوند ما را انسان آفرید و انسانرا نیز در تمام موجوداتی را که او تعالی خلق نموده است، اشرف المخلوقات آفریده است. مهمتر و بهتر از همه اینکه در بین انسانها، خداوند ما را مسلمان آفرید و این افتخار بزرگ را نصیب یک امت خاصی نموده است. برای اینکه این مخلوقی که به آن اشرف المخلوقات گفته میشود وعلاوتاً در بین این مخلوق باز گروهی که به آن مسلمان اطلاق میشود، بتواند به درستی مأموریتش را انجام دهد، ضرورت به یک برنامه بهتر و مؤثرتری دارد تا اینکه نتیجۀ بهتری کمائی نماید.
عبادت، هدف خلقت انسان است
از همان آوان خلقت خداوند انسانرا به یکتا پرستی فراخوانده است و این یکتا پرستی در عصر های مختلف به روش های مختلفی انجام میشده و سازگار با شرایط، عنعنات، و توانایی های امت های که حیات داشته اند، بوده است. با گذشت زمان، رفتار های مردم و شرایط جوامع تغییر میکرد و خداوند متعال نیز نحوه دین و یکتا پرستی را برای امت ها تغییر میداد که همانا چهار کتاب بزرگ آسمانی گواهی بر این موضوع بوده است و هرکتاب برای سالها و قرنها مورد استفادۀ نسلها بوده است تا اینکه کتاب و دین جدیدی معرفی میشد و مردم نیز به اطاعت از آنان فرا خوانده میشد. اما در نهایت، دین اسلام به عنوان آخرین دین برای انسانها معرفی شد که تا آخرین روز دنیا، این دین باقی خواهد. هدف از آفرینش انسانرا، خداوند قبلاً بیان داشته است و ما مسلمانان نیز معتقدیم که هدف از خلقت انسان، همانا «عبادت خداوند» میباشد. انجام دادن عبادت و برای رسیدن به این هدف بزرگ را خداوند برای بندگانش بسیار ساده آسان معرفی نموده است و مسلماً اگر ما خود را مطابق آن عیار نماییم، بدون کدام مشکل و کاستی به هدف خواهیم رسید. لذا این عبادت را میتوان چنان انجام نمود که هم مشکلات دنیایی ما حل گردند و به هدفی که خداوند ما را مأمور نموده، برسیم و در روز رستاخیز، با دست پر بسوی اوتعالی برگردیم.
امروزه ما در اطراف خود شاهد هستیم که بشمول خود ما بسیاری در نحو عبادت دچار مشکال اند و نمیتوان بدرستی آنرا انجام داد. این در حالیست که مشکلات بر ما چنان غلبه کرده که ما را در تفکر و خیالات فروبرده و سردرگم نموده است. در این شکی نیست که ما میخواهیم تا عبادت را بدرستی انجام دهیم لیکن چگونه؟ اما اگر ما اندکی به عقب برگردیم در می یابیم که بسیاری مانند ما سردرگم بوده است ولی سعی وتلاش ایشان سبب شد تا آنها از سردرگمی رهایی یابند و راه درست را در پیش گریند. اما چطور؟
مطالعه راه را برای عبادت فراهم میکند
یک استاد برای شاگردش رهنماست، ولی نه به این معنی که استاد مسئولیت دارد تا حتماً شاگردش را استاد نماید، بلکه این سعی و تلاش یک شاگرد است که با رهنمایی استاد به منزلتی میرسد. اگر ما لحظاتی از اوقات خویش را با علماء و دانشمندان سپری نمائیم وجویای احوال کسب علم ایشان شویم و دریابیم که چگونه این علماء و دانشمندان به موقف هایی رسیده اند، یکی از جوابات شان این خواهد بود که «مطالعه» آنها را به اینجا رسانده است، و این چیزیست واقعی وحقیقی. وقتی ما دچار مشکل هستیم و نمیتوانیم که عبادت را بدرستی انجام دهیم، حقیقت حرف اینست که ما مطالعۀ درستی نکرده ایم تا بیاموزیم که مفهوم عبادت چیست و چگونه باید انجام شد. ما مسلمانان به خداوند قول داده ایم که ما جز رضای او کاری را نکنیم اما بیایید اندکی بیاندیشیم که ما چه تعهدی برای این قول یا وعدۀ خویش داریم! شاید پاسخ ما این باشد که ما در نحو عبادت دچار مشکل هستیم و همین مشکل یا مشکلات ما باعث شده تا ما در تعهد خویش غفلت کنیم. اصل موضوع این است که ما مطالعه و فهم درستی کسب ننموده ایم تا تعهد خویشرا استوار و پا برجا حفظ نماییم.
پس این مطالعه است که زمینه را فراهم ساخته و مارا متوجه چیزی می نماید که ما دنبالش هستیم. مطالعه راه را برای ما مشخص میکند، دربارۀ آنچه شنیده ایم قضاوت ما را روشن میسازد، حقایق را برجسته ساخته، تردید را از بین میبرد، راه درست و صحیح عبادت را فراهم نموده، و راه رسیدن به هدف را سهل میسازد. یک مطالعه درخور و درست نیاز دارد تا ما هوشیار وسالم باشیم تا اینکه معلوماتی را که بدست می آوریم در موردشان قضاوت عادلانه نموده تا به مصیر بعدی ادامه دهیم. وجود سالم باعث میشود تا ما در امور خویش موفق تر باشیم. پس ضرور است تا خود را چنین عیار سازیم. التبه این کار ما نیازی به اراده ی قوی دارد.
ورزش قدرت اراده را افزایش میدهد
نه تنها افزایش قدرت اراده، بلکه ذهن ما نیز با ورزش تقویت می یابد و باعث میشود تا هوشیارتر قدم برداریم و با ذهین فعالتر جستجوگر باشیم. چنانچه ورزش یکی از بهترین فعالیت هایست که میتواند اوقات فراغت و بیکاری جوانان ونوجوانان را پر نماید و از سوی دیگر، فرد را از تنبلی، کاهلی، و کسالت رهایی دهد و بدنش را هم از دید قدرت فزیکی و هم ذهنی آماده نماید. اما نباید فراموش کنیم که اخلاق اولین شرط ورزش است. کسانیکه در ورزش از اخلاق درستی برخوردار نیستند، آنها در حقیقت به معنی و مفهوم ورزش پی نبرده و هدف شان نیز در ورزش مسئلۀ مادی است نه معنوی. لذا ورزش معنوی بر تندرستی، ذهن و حافظه سازی، مطالعه و عبادت و سایر کارهای روزانه و اجتماعی یک فرد، بس تأثیر شایسته ای دارد.
در دین اسلام نیز بر ورزش تأکید شده است و از آن توصیف نموده است، چنانچه در جاهای متعددی از قرآن کریم برای تقویت ذهن، قدرت علمی و جسمی، قوه و نیرو، تندرستی و صحتمندی، و چنین صفات دیگری یاد آوری شده است که این خود میرساند که ورزش یکی از راه هایی است که انسانرا به این صفات میرساند.
و باالاخره
یقیناً که ورزش بر تندرستی و صحتمندی، و حافظه اثر گذار است. ذهن فعال زمینه ای بهتری را برای مطالعه فراهم میکند و مطالعه درست میتواند به ما حقیقت را بیاموزاند که ما به حیث یک فرد مسلمان چه چیز را عبادت کنیم، عبادت دارای چه معیارها و اصولی است و چگونه میشود آنرا بدرستی انجام داد. با این کار ما در امور روزانه خویش نیز موفق خواهیم بود. با این سه مورد یعنی عبادت، مطالعه ورزش؛ طبعاً فروتنی در وجود ما جا خواهد گرفت و آنگاهست که تأثیری مستقیم و مثبتی بر اخلاق خواهد گذاشت و باعث میشود تا همانگونه که اخلاق خوش خلق را شکار میکند، بتوانیم در جامعه درست زندگی کنیم و اجازه ندهیم که کسی از ما اذیت شود و یاهم از ما صدمه ای برایش برسد.