صدو چند حقايقى كه سعادت مى آفريند
اگر زندگى صاحبان فكر چراغ راهى براى توده هاست، سخنان آنان نيز نشان منزل است.به همين جهت در ميان ملل گفته هاى اگر زندگى صاحبان فكر چراغ راهى براى توده هاست، سخنان آنان نيز نشان منزل است.
مولانا مودودى (رح).
به همين جهت در ميان ملل گفته هاى مردان بزرگ به عنوان سخنان جاودانه مورد توجه خواص وعموم قرار مى گيرند ودر گفتگوى علمى و محاوره اى وحتى در ادبيات هر ملتى مورد استفاده قرار مى گيرند و بدينسان جاويدان مى مانند. مودودى انسانى نابغه بود.هدف زندگى او دعوت به دين بود.سرمايه بسيار ارزشمندى از دانش علمى داشت.
زبان وادبيات شيوايش بهترين سلاح او بود.خشك ترين موضوعات علمى را بسيار شيوا و رسا بيان مى كردو قشر پوهنتون را مسحورخود مى ساخت .مردان بزرگ به عنوان سخنان جاودانه مورد توجه خواص وعموم قرار مى گيرند ودر گفتگوى علمى و محاوره اى وحتى در ادبيات هر ملتى مورد استفاده قرار مى گيرند و بدينسان جاويدان مى مانند.
مودودى انسانى نابغه بود.هدف زندگى او دعوت به دين بود.سرمايه بسيار ارزشمندى از دانش علمى داشت .زبان وادبيات شيوايش بهترين سلاح او بود.
خشك ترين موضوعات علمى را بسيار شيوا و رسا بيان مى كردو قشر پوهنتون را مسحورخود مى ساخت .
قشر جوان كه به مقتضاى شرايط سنى دلداده ى افسانه ها وداستانهاى مخرب اخلاق است ،نوشته هاى شيواى مودودي،آنان را در حصار قال الله وقال الرسول قرار داد .
موارد زيادى پيش آمده كه خواننده با مطالعه چندجمله از كتاب او دگرگون شده واشراق به او دست داده است.در مورد اعجاز ادبى مودودى ،مى توان چند كتاب نوشت.
واقعيت اين است كه اين اعجاز در اثر مطالعه عميق قرآن و غوطه خوردن در درياى بيكران سنت رسول الله(ص)نسيب وى شده است .
چند جمله از گفته ها و رهنمودهاي او به عنوان نمونه ذكر مي شود: .پنهان شدن از تمام مردم دنيا ممكن است اما از خداوند هيچ گاه .
4.از آسمان تا زمين همه بنده خدا هستند .رب و مولا فقط يكى است .
5.هر كس دچار اين سوء تفاهم شود كه انسانى كامل و از هر حيث بى عيب است ،در واقع به نقص خود اقرار كرده است .
6.ترس از معصيت خدا، انسان را از هر عيب نجات مى دهد و محبت به خاطر خدا سرچشمه تمام خوبيهاست.
7.آرامش در هيچ جاى دنيا ديده نمى شود .هر آرامشى ،نا آرامى ،هر اصلاح ،تخريب وهر بهار، خزان وهر عروج،زوالى به دنبال دارد.
8.دويدن به دنبال دنيا كار ما نيست بلكه كشيدن دنيا وآن را تابع اصول وضوابط خود قرار دادن كار ما ست.
اگر دنيا به خاطر اينكه ما به دنبال آن نمى رويم ارزشى برايما قائل نيست،چنين دنيايى را بايد پشت سر انداخت.
۹.ما بايد براى حق كار كنيم ولازم است خود را در اين راه براى تحمل هر گونه رنج ومحروميت آماده كنيم .
بدى را بد دانستن وبراى از بين بردن آن اقدام نكردن كار شيطان است.
10. تسليم شدن در برابر حق و تر جيح مرگ به باطل ،ويژگى ملت شريف است.
11.مذهب واقعى آن است كه روح ونيروى دانش راهگشاى آن باشد.
12.در گير شدن و طبعيت از قانون خداوند در انجام امور دنيوى ،عبادت است.
13.با گسستن از امور دنيوى ،عقايد وعبادات ارزش واقعى خود را از دست خواهند داد.
14.مسلمانان درحق اسلام انصاف را رعايت نكردند ،آنان به جاى تلقى نهضت جهانى از اسلام از آن به عنوان يك ميراث ياد كردند.
15.شما اگر مسلمان هستيد با قران مخالفت نكنيد و اگر مى خواهيد با قران مخالفت كنيد ،نخست از حوزه اسلام بيرون رفته آنگاه به مخالفت با آن بر خيزيد.
16.دو چيز نشانه جدايى ميان مسلمانان و كافر است ،يكى علم،دوم عمل.
17.محبت ونفرت به خاطر خدا عبادت است.
18.متاثر شدن ودگرگون شدن توانايى نيست،متاثر ودگرگون كردن ،توانايى است.
19.حكومت وقدرت اگر در راه غلط به كار گرفته شودلعنت است واگر در راه درست به كار گرفته شود نعمت.
20.فساد دستگاه حكومت منشاء تمام مفسده هاست.
21.تنها شكل صحيح و درست حكومت اين است كه انسان به عنوان خليفه خدا در زمين،آن را اداره كند. 22.با از دست دادن آزادى ،مسلمانان قادر به انجام خدمات ارزنده اى كه براى آن آفريده شده اند،نخواهند بود.
23.آنجا كه مفاسد و خرابيها زياد شوند،مردم دامنه صبر و تحمل را از دست خواهند داد.
24.نيرو وتوان واقعى هر ملت عبارتند از :اخلاق پاكيزه،سيرت نيكو،صحت معاملات،و بلندى افكار. 25.ناسيوناليسم انسانها را به پرتگاه حيوانيت سوق داده است.
26.اسلام،همه مردم را به عنوان انسان ياد ميكند.
27.هر عملى كه خلاف حق باشد،دروغ نام دارد.
28.حضرت محمد(ص) بزرگترين رهبر انقلابى جهان بود.
29.با جان ومال ،عليه قدرتهاى طاغوتى جهاد كنيدتا طغيان و سركشى از دنيا بر چيده وقانون خدا در زمين حاكم شود.
30.سواى طوق بندگى خدا،طوق غلامى هيچ كس در گردن مسلمان نيست .مسلمان غلام خداوند و آقاى ديگران است .
31.او كه تورا آفريده است ،حاكم و مالك توست.
32.محبت ومهربانى موجود درسينه مادر ،شير موجود در پستان گاو وآب چشمه در دل سنگها،مظهر ربوبيت خداوند هستند.
33.روح اصلى حكومت اسلامى ،اداره كردن سياست بر مبناى خدا ترسى وپرهيزگارى است.
34.خلافت راشده نيابت كامله نبوت بود.
35.حكام ستمكار براى حفظ حكومت و قدرت خود ،از پايمال كردن و هتك حرمت هيچ حريمى ابا ندارند. 36.هر دين براى تحقق خود نياز به حكومت دارد. 37.انسان ،دو دين نمى تواند داشته باشد. 38.خلوص،ايمان،قربانى وفداكارى براى اقامه ى هر دينى ضرورى هستند.
39.لازم نيست كه هر شخص همه سخنان مرا پذيرفته باشد.
40.هر كس خودش فكر كند كه چرا از رحمت هاى خداوند محروم است.
41.فرزندان هم ،نعمت الهى هستند و هم امانت او ،شكر نعمت را به جاى بياوريد واز مسئوليت امانت غافل نمانيد .
42.كسانى كه به ديانت و صداقت توجه ندارند و خوف خداوند در آنها ديده نمى شود ،به ايرادات وتهمت ها يشان جواب نمى دهم.
43.هيچ ترس و واهمه اى از خشم وغضب مردم ندارم ،نه دشنام آنها را پاسخ مى دهم و نه از موضع بر حق خود عقب نشينى مى كنم.
44.من در زندگى خودم بارها مورد دشنام قرار گرفته ام ولى به لطف وكرم الهى هرگز كسى را دشنام نداده ام.
45.تجربه من اين است كه خداوند هرگز دروغ را رونق نمى دهد .
46.درست جلوه دادن كار خطا وگناه وتوجيه آن نادانى است.
47.مبعوض دوست شوم بهتر ازاين است كه محبوب دشمن شوم.
48.كسانى كه به دروغ مرا متهم كرده اند،آنان را به خدا سپرده ام ،لذا تمام نوشته و سخنان آنان را مى خوانم وآنها را به ديوان عدالت حضرت حق سپرده به كارم ادامه مى دهم.
49.قصيده گويى وتعريف وتمجيداز حكام در سرشت من نيست .
50.من نه تنها غير مسلمانان،بلكه مسلمانان را نيز به سوى اسلام دعوت مى كنم.
51.خانه كعبه در مركز جهان اسلام مانند قلب در بدن انسان است.
52.زبان من توانايى آن را ندارد كه تمام منافع اسلام را بيان كند.
53.مسلمانان موروثى ،مانند نوزادى است كه در دكان طلا متولد شده باشد.
54.چشم ها را بسته تقليد كور كورانه نكنيد.
55.شمابر اين قناعت نكنيد كه نام شما در ليست مسلمانان قرار گرفته است،بلكه در اين فكر باشيد كه نرد خداوند در رديف چه كسانى هستيد.
56.انسان به هر روشى كه عمل مى كند بايد باصق واخلاص عمل كند.
57.اگر كارى رضايت تمام مردم دنيا را همراه دارد ولى خداوند ا زآن خشنود نيست،بايد از آن اجتناب كرد. 58.به راهى بايد رفت كه خشنودى خداوند در آن است.
59.تمام مسلمانان بايد متحد شده براى يك هدف تلاش كنند.
60.دين خداوندو منفعت امت اسلامى ،از هر پيوند ديگرى بيشتر ارزش دارد.
61.واجب ما اين است كه كه عليه حكومت غير خدا،در سرتاسر دنيا قيام كنيم.
62.عنصر سمع و طاعت در امت اسلامى بايد وجود داشته باشد.
63.محك تجربه،نقص هر چيزدرخشان را فاش مى كند.
64.ماده پرستى ،نهايت خود محورى را در مردم بوجود مى آورد.
65.مذهب از ديدگاه اسلام ،قانون زندگى واز ديدگاه غربيها يك گونه اعتقاد شخصى است.
66.تمدن وفرهنگ غرب از نخستين روز پيدايش خود،جنگ عليه مذهب را شروع كرده است.
67.توقع ساختن يك عمارت به شيوه هاى اسلامياز معماران غربى ،مانند اين است كه كسى توقع خوشه انگور را از هندوانه ابوجهل داشته باشد.
68.اسلام معتقد به توزيع ثروت به طور مساوى نيست بلكه معتقد به توزيع بر اساسعدالت است. 69.كسانى كه بر قدرت هاى مادى تكيه مى كنند،در واقع آنان به چيزهايى دل بسته اند كه هيچ قدرتى از خود ندارند.
70.دلدادگان فرهنگ وتمدن غرب ،خدا پرست نيستند بلكه هوا پرستند.
71.از زيان مال خود خبر داريد اما از زيان غفلت از دين اطلاعى نداريد؟ا
72.ثروتمندان زير بار سنگين ابزار عيش وعشرت هستنداما دردلهايشان كوره هاى آتش روشن است. 73.علمى كه انسان را با يقين همگام نكندبدتر از نادانى است.
74.ملى كردن وسايل توليد با روح وسرشت اسلام همخوانى ندارد.
75.افراط وتفريط هر دو قابل اجتناب هستند.
76.تحرك وپويايى رانمى توان با جمود مقايسه كرد.
77.رهبر ومصلح واقعي،متناسب با مقتضاى زمان و مكان تدابير لازم را تدارك مى بيند.
78.فرهنگ وادبى كه محرك خير واصلاح باشد،بهترين و پاكيزه ترين ادب است.
79.هر تخيل وانديشه اى ،الفاظ وكلام را همراه خود مى آورد.
80.الفاظ به وسيله معانى خود، اثر مى گذارد.
81.هر گاه زمان مرگ فرا رسد،هيچ قدرتى نمى تواند او را نجات دهد .
82.تلقين صبر در برابر مرگ كسى مترادف با مشورت جنگ با طبيعت است.اما در واقع چنين حالتى غير از صبر ،كار ديگرى از انسان ساخته نيست.
83.مرگ يك نفر ،راه زندگى چند نفر را هموار مى كند.
84.اگر ده هزار متر مربع زمين كه در آن اجراى حاكميت خدا برايم ميسر شود،از تمام سرزمين هند برايم بيشتر ارزش دارد.
85.تمام خوبيها و نيكى هاى يك شخص نمى توانند جوابگوى قتل يك مومن باشند.
86.هر شخصى كه با خدا وخلق خدا راست باشد،خداوندهرگز با وى با بدى رفتار نمى كند.
87.تقاضاى ارفاق از ستمكاران مورد قبول من نيست.
88.دورى از عرصه هاى پيكار و پنهان شدن در پناه قلعه ها ،نشانى روشن و آشكار از بزدلى است. 89.هيچ چيز به نفع شما نيست مگر اينكه مسلمان راستين باشيد.
90.فرماندهى كه از نقاط ضعف سربازان خود غفلت مى ورزدبه نظر من،كودك ونادان است.
91.شما درهر موقعيت وزمانى به روشنايى علم نياز داريد.
92.جاهل وبى سواد هرگز نمى تواند دوست دانايان وفرزانگان باشد.
93.بر سردار طايفه واجب است،وقتى شايستگى سردارى اش را از دست مى دهد،جايش را براى شايستگان خالى كند.
94.بزرگترين ذلت وپستى براى يك انسان آزاده اين است كه در برابر قدرت باطل تسليم شودوبه غلامى خود اعتراف كند.
95.قبل از بردگى جسمى ،روح به اسارت برده مى شود.
96.ماده پرستى ،دانش را به ابزار نابودى انسان مبدل ساخته است.
97.با بودن اختلاف در اصل،بحث پيرامون فروع به نتيجه اى نمى رسد.
98.منظور از حيا،اين است كه انسان گناه را طبعا” مكروه وناپسند بدارد.
99.فساد در عمل واعتقاد،مانند بيمارى واگير است.
100.تفحص در نظام كائنات بدون در نظر گرفتن وجود خداوند،انسان را به ماديت،بى دينى والحاد سوق مى دهد.
101.فضاى صلح در دنيا وقتى برقرار مى شود كه انسانها با يكديگر به عدالت وانصاف رفتار كنند.
102.خوى عبادت در انسان طبيعى است.
103.تمام باختنها وبردنها در اين دنيا صورت نمى گيرد.
104.اگر شما قدرت وعمل نداشته باشيد،در دنيا صاحب عزت نخواهيد شد.
105.هر ملتى كه در عرصه تفكر به مسابقه نپردازد،همراه با انحطاط فكرى به فقرمادى نيز گرفتار مى شود.
106.نود درصد مردان طراز اول در خانواده هاى مستضعف وفقير متولد شده اند. 107تمدن وفرهنگ سالم،انسان را به شايستگى واطاعت خداوند وبندگى وا مى دارد.