دعا، اسلحهی مؤمن
دعا، اسلحهای است که تیرش در سختیها به خطا نمیرود، دعا ذخیرهی مؤمن در شدت و سختی است. چنانچه الله متعال میفرماید:
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ . (۶۰)
ترجمه : و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم. بیگمان کسانی که از عبادت من تکبر میورزند، خوار و زبون وارد دوزخ خواهند شد!. [غافر: 60]
انسان پریشان و درمانده حالتی دارد که بیش از دیگران سزاوار اجابت میباشد. خدای متعال میفرماید:
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ. (۶۲)
ترجمه : «(آیا بتها بهترند) یا کسی که به فریاد درمانده میرسد و بلا و گرفتاری را برطرف میکند بدانگاه که او را به کمک بطلبد، و شما (انسانها) را (براساس قانون حیات به طور متناوب) جانشین (یکدیگر در) زمین میسازد (و در هر برهه از زمان اقوامی را بر این کرهی خاکی مسلط و مستقر میگرداند. حال با توجه به این امور) آیا معبودی با الله هست؟ واقعاً شما بسیار اندک اندرز میگیرید».[النمل: 62]
شاید در گفتار ما شک و تردید داشته باشید، اما به رسول خدا صلی الله علیه وسلم کاملاً اعتماد و اطمینان دارید؛ از این رو فرمودهی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را برای شما یادآوری میکنم که فرمود:
«مَا عَلَى الْأَرْضِ مُسْلِمٍ يَدْعُو اللَّهَ بِدَعْوَةٍ إِلَّا آتَاهُ اللَّهُ إِيَّاهَا، أَوْ صَرْفَ عَنْهُ مِنَ السُّوءِ مِثْلَهَا» [1]
یعنی : «هیچ مسلمانی بر روی زمین نیست که دعا کند و از خدا چیزی بخواهد، مگر آنکه خداوند خواستهاش را برآورده میکند یا بدی و امر ناگواری همسان خواستهاش را از او دور مینماید».
آیا پیامبران الگوی خوبی برای شما نیستند؟ یوسف علیه سلام بنگرید که چگونه در سن جوانی دست نیاز و زاری به سوی مولایش بلند میکند و میگوید:
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ (۳۳)
ترجمه : «(یوسف) گفت: پروردگارا! زندان برای من خوشایندتر از آن چیزی است که مرا به آن فرا میخوانند و اگر نیرنگ ایشان را از من باز ندرای، به آنان میگرایم (و دامان عصمت به معصیت می آلایم و خویشتن را بدبخت میکنم و آنگاه) از زمرهی نادانان میگردم».[یوسف: 33].
نتیجه و پیامد این کار یوسف علیه سلام چه بود؟ باهم این آیه را میخوانیم که:
فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (۳۴)
ترجمه : «پروردگارش دعای او را اجابت نمود و (شرّ) مکرشان را از او باز داشت. تنها خداست که شنوا و آگاه میباشد».[یوسف:34].
آیا تا به حال دعا و خواستن از خدا را تجربه کردهای؟ آیا تا کنون دست نیاز به درگاه خداوند متعال بلند نمودهای؟ آیا از خدا خواستهای که از تو در برابر رذالت و پستیها حمایت نماید و بدی و فحشا را از تو دور کند؟ مخلصانه و با قلبی خاشع و زار دست نیاز به آستان الهی بلند کن و در نتایج و پیامدهای دعا عجله مکن.
ابن قیم / اثرات دعا را در قالب یک مثال روشن میکند و میگوید: مثال دعا بدین گونه است که شخصی تحت حمایت پدرش باشد و پدرش از بهترین غذاها، نوشیدنی و لباسها به او بدهد و او را به خوبی تربیت نماید و او را به اوج ترقی و پیشرفت برساند. چنین پدری که سرپرستی و تمام منافع پسر را بر عهده دارد، فرزندش را برای کاری به جای دیگری میفرستد. پسر برای انجام مأموریت ناگزیر است از راهی برود که راهزنان و دشمنان زیادی در آن هستند. دشمن او را دستگیر میکند، دست و پایش را محکم میبندد، او را اقامتگاه خویش منتقل میکند و با وی رفتاری بر عکس رفتار پدر در پیش میگیرد و به بدترین شکل ممکن شکنجهاش مینماید. در آن زمان است که فرزند نیکیهای پدر را به یاد میآورد و با سوز و افسوس فراوان از خوبیهای پدر در حق خود یاد میکند؛ پسر اسیر هنگام اسارت گذشتهاش را به یاد میآورد و به حال خود میاندیشد که چطور اسیر و دربند دشمن شده است. زمانی که فرزند در اسارت دشمن است و هر لحظه شکنجه میشود و میداند که عاقبت او را خواهند کشت، رو به سرزمینی میکند که پدرش آنجاست؛ در آن هنگام پدرش را خیلی نزدیک میبیند؛ بدان سو میشتابد و خودش را طوری به زمین میاندازد که گویی پیش پای پدر افتاده و در آن حال پدر را به فریاد میخواند و از او کمک میطلبد. حال اگر پدر آنجا حضور داشته باشد و فریاد و فغان فرزندش را ببیند و مشاهده کند که اشک بر گونههای پسرش میبارد و دشمن نیز در تعقیب او و در پی کشتنش میباشد. آیا امکان دارد که فرزندش را در آن حال تنها بگذارد؟ بنابراین، در بارهی خدایی که نسبت به بندگانش از پدر و مادر مهربانتر است، چه گمانی باید داشت؟ خدای متعال چه معاملهای با بندهاش خواهد کرد در آن هنگام که بنده به سوی او بگریزد و خودش را به درگاهش بیفکند و رخسارش را بر خاک آستانش بمالد و زار زار بگرید و بگوید: ای خدا! ای خدای من! ای ارحم الراحمین و ای مهربانترینی که جز تو رحمکننده و یاریگری نیست! ای تنها پناه و ای تنها فریادرس! من فقیر و گدای درگاه تو هستم و به تو پناه آورده و به تو امید بستهام؛ هیچ پناه و نجاتی از عذاب تو نیست جز بازگشت و انابت به سوی تو. تو پناه و یاور من هستی. [۲]
گرفته شده از کتاب: سخني با جوانان (مباحثي پیرامون کنترل غرایز جنسی)
تهیه و ترتیب: حجت الله جسیمی
________________________________________
[1]- رواه أحمد (1079) والترمذی (3573).
[2]- مدارج السالکین 4/ 429 – 430.
مؤلف: محمد بن عبدالله الدویش
مترجم: محمد ابراهیم کیانی