اولین مسئولیت جوان مسلمان، فهم درست اسلام است(قرضاوی)

باید اسلام را خوب درک کنیم تا بتوانیم گرد و غبار شبهات را از ساحت ان بزداییم، ان را خوب فهم کنیم تا نخست خودمان با دلیل و برهان به ان عمل کنیم و سپس ان را به دیگران بفهمانیم و بتوانیم شبهات گمراهانی را که حق را به باطل درامیخته اند و دروغگویی دروغگویانی را که به نا حق چیزهای رابراسلام برمی بندند و اموری بی ربط را به پیامبر خدا  و امت اسلامی نسبت می دهند به خودشان باز گردانیم. نیازمندیم تا این شناخت اصولی و کامل را از دین پیامبر، قران، شریعت، تاریخ، امت و فرهنگ مان داشته باشیم تا بتوانیم احقاق حق و ابطال باطل را علی رغم میل تبهکاران به جای اوریم، گر چه شایسته نیست که ما فقط موضع تدافعی به خود گیریم بلکه باید اسلام را بشناسیم تا با دشمنان مقابله کنیم و موضع مهاجم به خود بگیریم.

نوشته: داکتر یوسف قرضاوی

تهیه کننده: خلیل الرحمن مجاهد

با اسلام ظلم روا داشته اند!

بدون شک نحستین مسؤولیت جوان مسلمان این است که اسلام را درست بشناسد چون شناخت همیشه بر عمل مقدم است. جوان مسلمان برای اینکه در دینش آگاه گردد باید حقیقت اسلام را به درستی دریابد. مردم به اسلام ستم روا داشته اند و چیزهایی را به ان وارد کرده اند که اصلاً به ان ربطی ندارد و بسیاری از تعالیم اساسی را از ان حذف کرده اند.

درزمان های گذشته مردم چیزهایی را به اسلام افزودند که از اسلام نبود. متاسفانه اموری شگفت و ناشناحته به اسلام وارد شد که ربطی به اسلام نداشت در نتیجه زیبایی آن را خدشه دار و شفافیت آن را تیره نمود و بدعت هایی در آن پراکنده شد سپس مردم چیز هایی را به نام اسلام که خداوند بر حقانیت آن ها هیچ دلیلی نفرستاده است تحت عنوان (بدعت حسنه ) و (زیاده الخیر خیر) پذیرفتند ! درحالی که پیامبر اکرم(ص) ما را از هرگونه افزودنی بر دین برحذر داشته است زیرا هر چیز که قابل افزایش باشد قابل کاهش یافتن نیز است ام کامل نه افزایش و نه کاهش می یابد خداوند عزوجل خود این دین را کامل نموده است از این رو هیچ افزوده ای را از کسی نمی پذیرد:

(امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما ]به عنوان [ آیینی برگزیدم )

کسی که بخواهد چیزی را به دین بیفزاید گویا می خواهد عیب و نقص کار خدا را بر طرف سازد و گمان می کند این دین نافص است و او می خواهد آن را کامل نماید.

از این رو پیامبر خدا ما را از هر افزودنی به دین برحذر داشته اند ومی فرماید :

ایاکم و محدثات الامور، فان کل بدعه ضلاله

((شما را زا نواوری ها (دردین) بر حذر می دارم زیرا هر نواوری گمراهی است))

و می فرماید:

من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهورد

((هر کس چیزی را دراین دین وارد کند که از آن نیست مردود است))

نو آوردی درکدام عرصه

بدعت گذاری و نواوری در دین مردود است.

اسلام نواوری و ابتکار را در امور دنیوی و پیروی وعدم تعدی از احکام را در امور دینی واجب دانسته است. متاسفانه وقتی اوضاع مسلمانان به بدی گرایید وعصر عقب ماندگی انحطاط و نابسامانی فرا  رسید وضعیت تغییر یافت و به جای آنکه در امور دنیا به اختراع و نو اوری دست زنند در امور دین به نو آوری پرداختند و در نتیجه  در امور دنیوی به پیشرفتی دست نیافتند و زندگی شان همچون آب راکد و گندیده گردید!

امروزه در مسائل دینی بدعت ها و نوآوری هایی پدید آمده که خداوند(ج) هیچ دلیلی بر حقانیت آن ها نازل نفرموده است از این رو از جوانان مسلمان  می خواهیم که به گونه ای صحیح و درست اسلام را دریابند تا دوباره آن را به شکل و شفافیت نخست و سرچشمه های اصلی اش  باز گردانند.

در گذشته می افزودند ولی امروز از اسلام میکاهند.

درگذشته میخواستند به امور عقیدتی فقهی و بسیاری از مسائل اسلامی بیفزایند و در عصر حاضر می کوشند تا از اسلام بکاهند و بساری از تعالیم و احکامش را حذف نمایند اسلامی می خواهند بدون جهاد، اسلامی بدون احکام، دیگر کسی خواهان سنگسار کردن زنا کار یا شلاق زدن شراب خوار و….. نیست .

اسلامی می خواهند که بسته به هیچ شرایطی طلاق و چند زنی دران نباشد، اسلامی بدون دولت و حکومت.  در نظر اینان حکومت چیزی است و دین چیزی دیگر یعنی همان سکولاریزم یا جدایی دین از سیاست برای اینکه حکومتی باشد که از دین دران خبری نباشد یا دینی باشد که کاری به حکومت نداشته باشد.

همه ی این ها تلاش هایی است برای کاستن از تعالیم اسلام و تهی نمودن ان از اصولش.  اما ما همه ی  این ها را رد می کنیم وهیچ زیادت و نقصانی را درحق اسلام روا نمی دانیم.

هر چیز را در جای خودش جابجا کنید

ما می خواهیم همه چیز به جای خود باشد، جای هر چیز را بنا برحق تقدم و تاخری که دارد مشخص می کنیم. زیرا تعالیم اسلامی همگی در یک مرتبه قرار ندارند بلکه هر یک مرتبه ی خاص خود  را داراست، مسائل عقیدتی پایه و اساس اسلام اند، پس از ان فرائض و واجباتی قرار می گیرند که ارکان اسلام راتشکیل می دهند.

(بنی الاسلام علی خمس: شهاده ان لااله الله وان محمدا رسول الله و اقام اصلاه وایتاء الزکاه و صوم رمضان و حج البیت من استطاع الیه سبیلا)

((اسلام بر پنج رکن بنا شده است، گواهی به آنکه خدایی جز الله نیست وانکه محمد(ص) فرستاده ی خداست و بر پا داشتن نماز و دادن زکات و روزه ی رمضان و حج خانه ی خدا برای کسی که بتواند به سوی ان راه یابد ))

این ارکان نیز در درجه با یکدیگر متفاوتند نماز ستون دین و اساس دین است و زکات پل ان است و پس از این دو سایرارکان قرار می گیرند. در اسلام فرایض عینی وجود دارند که بر هر فرد مسلمان فرض است ان ها را انجام دهد، فرایض کفایی نیز هستند که برعموم مسلمانان فرض است یعنی اگر گروهی ان را انجام دهند از گردن دیگران ساقط می شود سپس سنت ها به میان می ایند که از جمله ی ان ها سنت مؤکد است که عمل به ان ها بسیار مورد تاکید و تشویق قرار گرفته است. علاوه بر سنت ها مستحباتی وجود دارند که در درجه ی پایین تری قرار دارند. طوری که انجام دهنده ی ان ها ثواب می بیند ولی ترک کننده ی ان ها عذابی ندارد بدین ترتیب مسائل و واجبات دینی درمراتب متفاوتی قرار دارند و همگی یکسان نیستند.

شرک نیز به شرک اکبر و اصغر تقسیم می گردد و گناهان به گناهان کبیره و صغیره تقسیم می شوند گناهان صغیره و کبیره نیز در مراتب متفاوتی قرار دارند.

گناهان صغیره با نماز های پنج گانه بخشوده می شوند،

در صحیح مسلم از پیامبرخدا روایت کرده اند که فرمودند

( الصلوات الخمس والجمعه الی الجمعه ورمضان الی رمضان مکفرات لما بینهن ازا اجتنبت الکبائر)

((نماز های پنج گانه و جمعه تا جمعه و رمضان تا رمضان گناهان مابین خود رامی زدایند به شرطی که ازگناهان کبیره اجتناب شود))

اما گناهان کبیره فقط با توبه و برگرداندن حقوق دیگران بخشوده می شود.

همچنین شبهاتی وجود دارد که علماء درحلال بودن یا حرام بودنشان اختلاف نظر دارند کسانی ان را حرام شمرده و کسانی دیگر ان را حلال دانسته اند که مطمئناً تحریم این گونه مسائل نمی تواند همچون حرمت مسائلی باشد که همگان بر حرمت ان ها اتفاق نظر دارند.

مکروهات نیز شامل مکروه تحریمی و مکروه تنزیهی می شوند. مکروه تحریمی مکروهی است که به حرام نزدیک تراست و مکروه تنزیهی ان است که به حلال نزدیک تر باشد.

شایسته است هرچیزی رابه جای خویش قرار دهیم انچه حق تقدم دارد مقدم بدانیم و انچه حق تاخر دارد به تاخیر اندازیم مثلاً نباید در مورد مساله ای که در درجه ی مکروه تنزیهی قرار دارد یا علماء در تحریمش اختلاف نظر دارند درگیری ایجاد کنیم!

از این سبب شناخت اولویت های دینی و مسائل اساسی دین ضروری می نماید.

– بنای عقاید بر توحید مهم ترین مساله است.

– به پاداشتن فرایض امری است که به هیچ وجه سهل انگاری در ان ها روا نیست.

– باید در حد توان از گناهان کبیره پرهیز کرد.

هدف ما این است که به هنگام شناخت اسلام و تعالیم دینی اولویت های ان ها را فراگیریم و انگاه به دیگران اموزش دهیم.

دعوتگر باید به این مراتب و تفاوت های میان ان ها اگاهی کامل دشته باشد تا زندگی خود و دیگران را بر سر مسائل جزیی تباه نسازد.

امروز معرکه ی اصلی پیش از هر چیز معرکه ی میان اسلام و کفراست.

در فهم اسلام می باید به نکات زیر توجه داشته باشیم:

اسلام را از سرچشمه های زلالش برگیریم

اسلام را از سرچشمه های زلا لش برگیریم، به کتاب خدا و سنت پیامبرش روی اوریم و به درک اصحاب پیامبر و تابعین که در بهترین زمان ها می زیسته اند و درکی صحیح و بی الایش از اسلام داشته اند باز گردیم، آنان روح و پیام اسلام را بهتراز ما شناخته اند و در عمل به اسلام به مراتب از ما موفق تر بوده اند.

می باید بکوشیم اسلام را از همان مدرسه ی نخست بیاموزیم، زمانی که هنوز هیچ شائبه ای به ان راه نیافته بود تا صفا و زلالی ان را تیره و کدر نماید.

بدون شک چیز هایی نظیر اسرائلیات، روایات ضعیف، احادیث موضوع، خیالات افراط گری ها و انحرافات فکری که در نتیجه ی معاشرت مسلمانان با دیگر ملت ها امت ها و گروه ها و تاثیر پذیری شان از انان که به حکم طبیعت بشری شان صورت می پذیرفت، فرهنگ اسلامی را خدشه دار نمود. باید به همه ی این امور از طریق دانشمندان و محققین اسلامی آگاه شویم و بدانیم چنانکه از امام مالک و عطاء و ابن عباس روایت شده است :

( ان کل احد یوخذ من کلامه و یترک الا المعصوم)

((سخنان هر کسی را می توان پذیرفت یا رد کرد، جز سخنان معصوم رسول خدا))

از انجنیر نمی خواهیم که مفتی و محدث شود

جوان مسلمان باید از اسلام فهم درستی داشته باشد، البته این بدین معنا نیست که ما از دانشجوی هر رشته ای بخواهیم که رشته ی تحصیلی خود را رها کرده و تنها به مطالعه ی کتاب های حدیث، تفسیر، فقه اصول وغیره بپردازد. ما تخصص دینی را از همه افراد نمی خواهیم هرچند باید در این زمینه نیز متخصصانی وجود داشته باشند خداوند(ج) هر کسی را به مسیری می برد که جهت ان افریده شده است.

خدواند(ج)  بلند مرتبه می فرماید:

وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ)  توبه 122

(و شایسته نیست مومنان همگی برای جهاد کوچ کنند پس چرا از هر فرقه ای از انان دسته ای کوچ نمی کنند تا دسته ای بمانند و در دین اگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی انان باز گشتند بیم دهند باشد که انان از کیفر الهی بترسند)

تحقیق و تدبر در دین نوعی واجب کفایی است ازاین رو باید کسانی این مسئولیت را به دوش گیرند طوری که بتوانند دین را به دیگران بیاموزند و مراجعی باشند که در امور دینی به آنان مراجعه کنند و پاسخ مسایل دینی شان را از آنان یاد گیرند.

چیزی که بر هر فرد فرض است

نوعی شناخت دینی دیگری نیز وجود دارد که بر تک تک افراد جامعه واجب است تا به وسیله ی ان راه رسیدن به هدف بر او  روشن شود،  بر هر فرد مسلمان واجب است به اندازه ای که بتواند با دینش اشنا شود و از عقیده اش دفاع کند و امور عبادی اش را درست انجام دهد، و رفتارش را سامان بخشد و در حلال و حرام و امر و نهی از احکام و حدود الهی تجاوز نکند و زندگی و وقت خود را تنظیم نماید طوری که زمنیه ای مناسب و محکم جهت شناخت اسلام و اخذ احکام از سر چشمه های زلالش به دور از زیاده روی و سهل انگاری به دست اورد.

هیچ چیز به اندازه ی افراط و تفریط ما را نابود نساخته است. ما از جوان مسلمان که عامل به اسلام است می خواهیم که در درس خواندن بر دیگران پیشی گیرد و به عنوان نمونه ای برتر در میان نخبگان مطرح شود تا مردم بدانند که دین مانع رشد تحصیلی افراد نمی شود و در این زمینه باید مواظب باشد که همه ی مسؤولیت ها و واجبات را در جای خود قرار دهد و به هر چیز به اندازه ی ان ارزش دهد.

درس خواندن و موفق شدن در ان بر دعوتگر واجب و ضروری است چنانکه باید ضروریات برنامه ی زندگی خود رابر اساس اموزه های دینی فراگیرد.

به طوری مثال یک جوان باید با احکام طهارت و نماز یا احکام اساسی مربوط به روزه  اشنا شود تا بتواند نماز و روزه را درست انجام دهد و اگرتصمیم به زیارت خانه ی خدا دارد مطالعه کتابی در زمینه ی احکام حج و فراگیری مسایل مربوط به ان لازم است تا بتواند اعمال حج رابه درستی انجام دهد البته ضرورتی ندارد تا همه ی افراد امت درمسایل احکام حج به تحقیق و بررسی بپردازند ولی چون جوانی بخواهد حج خانه ی خدای رابگزارد لازم است درباره ی احکام و اداب حج کتابی را مطالعه نماید. اگر فردی قصد عمره داشته باشد باید کتابی را در مورد احکام عمره مطالعه نماید. اگر خداوند ثروتی را در اختیارش گذاشته باید مسایل مربوط به پرداخت زکات را فرا گیرد، اگر تاجر است باید مسائل مربوط به تجارت و اصول خرید و فروش ومواردی همچون ربا، قرض، پیش خرید وغیره را که دانستن ان بر هر تاجری لازم است فراگیرد.

مسلمان باید احکام و اداب مربوط به کارهای روزمره اش از جمله خوردن، اشامیدن، دیدن و شنیدن و همه ی اموری را که درطول شبانه روز با ان ها در ارتباط است فراگیرد تا ندانسته مرتکب محرمات نشود یا اینکه از روی بی دانشی کسی را از انجام دادن امری مباح سر زنش و توبیخ نکند یا مکروهی را حرام و گناه صغیره ای را کبیره یا برعکس نپندارد.

با چشمان بسته بنام اسلام حرکت نکنید!

چننین شناختی از اسلام ضروری است چون اسلام دینی است که بر اساس دانش و اگاهی بنا شده است دین اسلام مانند دیگر ادیان نیست که می گویند:

(کورکورانه به چیزی معتقد باش! چشم بسته پیروی کن!یا نادان با تقوا باش!)

اسلام می گوید:

قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي – یوسف 108

((بگو : این است راه من که من و هر کس پیروی ام کرد با بینایی به سوی خدا دعوت می کنیم ))

پس هرکس که پیرو  پیامبرخدا باشد جانشین اوست و وظیفه اش این است که با دلیل و برهان و دانش و معرفت به سوی خدا دعوت نماید:

قرآن می گوید :

أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ ﴿14﴾ – محمد 14

(( ایا کسی که بر حجتی از جانب پروردگار خویش است چون کسی است که بدی کردارش برای او زیبا جلوه داده شده است و انان از خواسته های نفسانی خود پیروی کرده اند ))

ومی فرماید:

أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ – زمر22

((پس ایا کسی که خدا سینه اش را برای پذیرش اسلام گشاده و درنتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش می باشد همانند فرد تاریک دلی است))

ومی فرماید:

نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاء – نور35

((روشنی بر روشنی است خدا هرکه را بخواهد با نور خویش هدایت می کند))

نور فطرت و عقل نور وحی و نبوت نور بربالای نور!

اسلام هرگز نمی پذیرد که انسان در تاریکی حرکت کند، یا با مغز دیگری بیندیشد یا اینکه درپی پیشگویان وشعبده بازان به راه افتد. اسلام از مسلمان می خواهد که دین را با دلیل و برهان بشناسد و به تعلیماتش اگاهی کامل داشته باشد و هر جا در مورد مساله ای دچار تردید شود به او حق می دهد دلیل احکام را بداند اصلاً معنای واقعی علم همان دانستن حقیقت همراه با دلیل ان است.

دانستن این مسائل به ویژه در عصرحاضرکه مدت هاست مسلمانان نسبت به تعالیم اسلام در نادانی بسر می برند یا انان را نادان به بار اورده اند ضروری می نماید.

نصاب مکاتب جوانان را از اسلام دور نگه داشته اند

مکاتب و کتاب های درسی گذشته مسلمان را از اسلام دور نگه می داشت و تنها ظواهری از اسلام ان هم ظواهری تحریف شده به او یاد می داد.

جوان مسلمان به مکتب وارد می شد وچون ازان فارغ التحصیل می شد تاریخ اروپا را بهتر از تاریخ اسلام می دانست درباره ناپلئون بیشتر ازمحمد مصطفی(ص) می اموخت و از انقلاب فرانسه بیشتر از دوران دعوت اسلامی یاد می گرفت.

از سیرت نبوی جسته و گریخته چند صفحه بیشتر نمی خواند، درباره ی یاران پیامبرخدا چیزی جز اشوب ها و درگیری های انان با یکدیگر نمی اموخت.

از رسالت جاودان محمدی و ابعاد شخصیت بزرگ محمد(ص)  هیچ معلوماتی نداشت نمی دانست که پیامبرخدا چه چیزی را به جهانیان عرضه داشته است ؟ ویژگی و خصوصیات نسل تربیت شده درمکتب نبوت چگونه بوده است؟ و چه چیزی باعث برتری انان از دیگران شد؟ تمدن تکامل یافته ی اسلامی چگونه پدید امد؟ همان تمدن ربانی انسانی، جهانی واخلاقی ای که اسلام ان را زمانی پدید اورد که غربیان ازعلم وتمدن جز بهرهای اندک نداشتند!

از موضع تدافعی دیگر بیرون آییم

از این رو باید اسلام را خوب درک کنیم تا بتوانیم گرد و غبار شبهات را از ساحت ان بزداییم ان راخوب فهم کنیم تا نخست خودمان با دلیل و برهان به ان عمل کنیم و سپس ان رابه دیگران بفهمانیم و بتوانیم شبهات گمراهانی را که حق را به باطل درامیخته اند و دروغگویی دروغگویانی را که به نا حق چیزهای رابراسلام برمی بندند و اموری بی ربط را به پیامبر خدا  و امت اسلامی نسبت می دهند به خودشان باز گردانیم نیازمندیم تا این شناخت اصولی و کامل را از دین پیامبر، قران، شریعت، تاریخ، امت و فرهنگ مان داشته باشیم تا بتوانیم احقاق حق و ابطال باطل را علی رغم میل تبهکاران به جای اوریم گرچه شایسته نیست که ما فقط موضع تدافعی به خود گیریم بلکه باید اسلام را بشناسیم تا با دشمنان مقابله کنیم و موضع مهاجم به خود بگیریم.

بدین صورت که ما نباید تنها به دفاع و دفع شبهات و اکاذیب و یاوه گویی های دروغگویان و دجال صفتان از قبیل مستشرقین،مبلغان مسیحیت، مارکسیست ها، بی دینان و مزدوران بسنده کنیم بلکه باید پرده از یاوه گویی های انان برداریم و گمراهی و بیهودگی و هرزگی معتقداتشان وهدایت وعظمت اعتقادات خود را روشن سازیم.

وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ * وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ – فاطر:19-20-

((و نابینا و بینا یکسان نیستند و نه تیرگی ها و روشنایی))

ما امت خواندن و مطالعه هستیم.

و به همین دلیل باید دیگران را به دین خود دعوت کنیم البته باید بر اساس درک و فهم باشد زیرا دعوتگرباید با دیدی باز دیگران را دعوت کند از این رو باید مطالعه کنیم . زیرا ما امت خواندن و مطالعه هستیم.

نخستین ایه وکلمه ای که بر رسول اکرم(ص) نازل شد ((اقراء)) یعنی ((بخوان)) بود. و دوبار تکرار گردید خداوند بلند مرتبه می فرماید:

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿1﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿3﴾ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴿5﴾

(بخوان بنام پروردگارت که افرید. انسان را از علق افرید. بخوان و پروردگار تو کریمترین کریمان است . همان کس که به وسیله ی قلم اموخت. انچه را که انسان نمی دانست به تدریج به او اموخت)

این امت مطالعه که نام کتابش قران است متاسفانه امروزه مطالعه نمی کند درگذشته مسلمانان انقدر می خواندند و می خواندند تا جایی که مسلمان در بستر بیماری و مرگ نیز دست از خواندن و مطالعه بر نمی داشت و می گفت : می ترسم یک روز از عمرم سپری شود و من در ان چیزی نه خوانده باشم!

سالمند نیز دست از طلب علم و دانش برنمی داشت وچون به او می گفتند تا کی می خواهید علم بیاموزید؟ درجواب می گفت: تا وقتی که زنده هستم

در روایات امده است.

اطلب العلم من المهد الی الحد

(( زگهواره تا گوردانش بجوی))

امروز مسلمان به کتاب علاقه ندارد

از یکی ازدانشمندان پرسیدند ایا پیران نیز باید به دنبال تحصیل علم باشند؟

فرمود: وقتی نادانی مایه ی زشتی اوست پس دانایی مایه ی زیبایی اوست.

متاسفانه به زمانه ای مبتلا شده ایم که اکثرا خواندن را نمی شناسند و به کتاب عشق نمی ورزند، از این رو شایسته است که در برابر این معضل قد علم کرده و امت را به جهتی دیگر برگردانیم تا به جای تلف نمودن وقت ، مال و انرژی خود در امور بی ارزش و ناچیز، به مطالعه روی اورند و در این راه نهایت کوشش وتلاش خود رابه کارگیرند.

پیشینیان می گفتند: علم هرگز بخش از خود رابه شما نمی دهد مگر زمانی که شما همه ی وجودت را به ان بدهید همه ی تلاش، وقت و نفسها یتان ، تا علم بعضی از حقایق خود رابه شما ارزانی دارد.

وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً

((وبه شما ازدانش جز اندکی داده نشده است))

 شیخ دوکتور یوسف قرضاوی عالم برجسته عالم اسلام است که در عرصه های گوناگون دینی ده ها کتب و رساله هدفمند تالیف نموده است – حفظه الله

 خلیل الرحمن مجاهد