از بهار نو چه باید آموخت؟
بهارآمد، موسم شگفتن گلها، رویش سبزه ها، شادابی درخت ها. موسم رفتن طبیعت به سوی پرندینگی و سبزشدن و طراوت یافتن و به حالت پژمردگی و خموشی پدرود گفتن، اما نه برای همیشه که به گونه مقطعی.
گردش روز وشب، رفت وشد موسم ها و نوسانی طبیعت که مایه و پایه طراوت و پژمژده گی می گردد، بزرگ ترین و اساسی ترین پیام را برای بشریت به خوانش می گیرد به آنان می فهماند که زندگی شما همین گونه است، بهار جوانی در حال گذراست، موسم خزان کهنسالی و زمستان پدرود گفتن این جهان، فرا روی ما قرار دارد، زینهار! که از هم اکنون توشه زندگی سعادتبار را برای خویش تهیه نماییم که این فرصت و چانس از دست می رود و دیگر برگشت ناپذیر است.
چه خوب حافظ شیرازی سروده است:
بنشین بر لب جوی گذر عمر ببین
کاین اشارت زجهان گذرا ما را بس
آری عزیزان! سال نو، بهارنو، مجال اندیشیدن و عمل است، فرصتی است برای عقد پیمان تازه با خود و با خدای خویش، در پیمودن مسیراسلام، تعمیل آموزه های اسلامی، پاسداری از ارزشهای دینی، پای گذاردن بر خواهشات نامشروع نفس، گسستن رشته های خودخواهی، خودبرترانگاری، کینه، دشمنی واختلاف.
بهارنو، مجالی است برای احیای روحیه همگرایی، همزیستی، تحکیم وحدت و همبستگی و زدودن عوامل و راهکارهای اختلاف برانگیز، تنش زا، تشنج آفرین و پشت پازدن به تعصبات و ناسیونالیزم؛ تعصب زبانی، قومی، سمتی، گروهی و ….
از خداوند خواستاریم که امسال ما را بهتر از سال پار گرداند و سالی بگرداند که پربار، سرشار ازهمدردی و همدلی با یکدیگر، سال آرامش و آسایش، سال صلح وثبات و پایان بحران نظامی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی و … باشد.
نقيب الله حمید.