عبادت مؤمن، شکلی از اخلاق و اخلاق او شکلی از عبادت است

فشردة آنچه که می‌خواهیم در این جا بگوییم این است که: عبادت از نظر شخص مؤمن نوعی از اخلاق است. زیرا که انگیزة آن، وفاداری به خدا و سپاسگزاری از نعمت و پاسداری و اعتراف به زیبایی و نیکی و گرامیداشت کسی که اهل توقیر و تعظیم است، می‌باشد که جملگی نزد مؤمنان فاضل از مکارم اخلاق و خویهای ارزشمند به حساب می‌روند. به همین سبب ملاحظه می‌کنیم که قرآن به دنبال اوصاف مؤمنین پرستشگر و فرمانبردار، عبارتهایی نظیر ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ﴾ و ﴿أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴾ می‌افزاید. صدق، یک فضیلت اخلاقی ویژه است و از این جهت استحقاق آن را یافته و بلکه مختص بدان شده‌اند که بالاترین و استوارترین و پایدارترین درجة آن، صدق با خدای رب العالمین است.

موقعی که عبادت برای مؤمن، شکلی از اخلاق ستوده بود، اخلاق نیز برای او شکلی از عبادت خواهد بود.

اخلاق مورد نظر [چنانکه یادآور شدیم] یک اخلاق الهی است که انگیزه‌اش ایمان به خدا و تداوم بخش آن امید به آخرت، و مقصدش خرسندی و پاداش خدا می‌باشد. شخص با ایمان راستگویی، امانتداری، وفا به عهد، صبر در سختی و گرفتاری، کمک به ستمدیده، دستگیری از ضعیف، مهربانی به کوچک، احترام به بزرگ و رعایت فضیلت و نیکی در رفتار و روش خود را به خاطر جلب نظر و خشنودی پروردگار خویش و به دست آوردن پاداش او انجام می‌دهد.

در این زمینه، قبلاً آیاتی از قرآن را خواندیم و در این جا به توصیف خدا از بندگان نیکوکارش در رابطه با رحمت و ایثار و بخشش، اکتفا می‌کنیم. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا﴾ (انسان/ 8).
«و غذا را با وجود دوست داشتنش، به درمانده و یتیم و اسیر می‌خورانند».

سپس انگیزه‌های واقعی و مقاصد قلبی آنان را آشکار ساخته و از زبان آنها می‌گوید:
﴿ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا(۹)  إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا(۱۰) ﴾ (انسان/ 9-10).
«جز اين نيست كه براى كسب خشنودى خداوند به شما خوراك مى‏دهيم. از شما پاداشى و سپاسى نمى‏خواهيم، ما در روزى كه [رويها] ترش شوند و بس دشوار است از پروردگارمان مى‏ترسيم».

اخلاق مؤمن از یک جهت دیگر هم عبادت محسوب می‌شود و آن این است که، معیار وی در سنجش فضیلت و رذیلت (خوبی و بدی) و مرجع اقدامات و فعالیتهایش، امر و نهی خدا می‌باشد.

ضمیر آدمی به تنهایی مصون از خطا نبوده و بسیارند افراد و جمعیتهایی که دلهایشان به کارهای زشت متمایل گردیده است. عقل به تنهایی نیز در امان نیست، زیرا که محدود به شرایط و موقعیتها و تحت تأثیر هوسها و کینه‌جوئی‌ها می‌باشد. دلیل واضح گفتة ما، اختلاف پردامنة فلاسفة اخلاقی در مورد مقیاس حکم اخلاقی می‌باشد.

برای عرف نیز، ثبات و عمومیتی نیست، برای این که دربارة هر گروهی، از سرزمینی به سرزمین دیگر و منطقه‌ای به منطقة دیگر، تغییر شکل پیدا می‌کند.

بدین سبب، فرد مؤمن به مبدأ و سرچشمة محفوظ و بی‌اشتباهی که انحراف و فراموشی ندارد و تأثیرپذیر و ستمگر نیست، متوسل می‌شود و آن، حکم خدا است:

﴿ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾ (مائده/ 50).
«برای کسانی که اهل یقین هستند، حکم چه کسی از خدا بهتر و نیکوتر است».

بیان خلاصه و بسیار فشرده مطلب این که: مؤمن، خدا را برای فضیلت‌طلبی نمی‌پرستد بلکه برای عبادت خدا، کسب فضیلت می‌کند و میان این دو اگر دقت شود، تفاوت بزرگی وجود دارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از کتاب عبادت در اسلام

د ښوونکي لارښود کتابونه
د نصاب کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب